خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
حرفهای جدید ابطحی درباره جدایی مردم از حاکمیت و اعترافاتش در سال ۸۸
«محمدعلی ابطحی»، فعال اصلاحطلب و معاون وقت رئیس دولت اصلاحات به تازگی در یک میتینگ دانشجویی که به مناسبت سالگرد دوم خرداد برگزار شد، اظهار کرده است:
«مردم ایران زندگی متفاوتی از خواست حاکمیت انتخاب کردند، زندگی که در آن رفاه و شادی فردی وجود دارد. این خودش نوعی بلوغ برای جامعه به حساب می آید. جامعه فهم خودش را از حاکمیت جدا کرده است.»
او در عین حال مقولاتی مثل تظاهرات خیابانی یا براندازی را تقبیح کرده است!
به گزارش جماران، ابطحی همچنین در پاسخ به سوالی در مورد اظهاراتش در اعترافات سال ۸۸در مورد آقایان خاتمی، هاشمی و موسوی خوئینیها گفت:
دلایلی داشت که هنوز نمیتوانم بگویم. در طول تاریخ جمهوری اسلامی اعترافات زیادی صورت گرفته است، اگر آن ها را قبول می کنید، اعترافات من هم قبول کنید و به هاشمی قبل از انتخابات هم نقد داشتم. در مورد خاتمی ولی همیشه هویتم را از خاتمی گرفتهام و دارم و خواهم داشت.[۱]
*ابطحی که جزو دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ است، به تازگی نیز در یک پست اینستاگرامی با اشاره به حضورش در مراسم سخنرانی و افطاری دفتر مقام معظم رهبری، خواستار دعوت شدن از لیدر اصلاحات در این قبیل مراسم شده بود! [۲]
اظهارات اشاره شده بالا در حالیست که سادهترین سطح یک فعال سیاسی، تلاش برای تقرّب مردم و حکومت و از بین بردن گمانههایی مبنی بر شکاف میان ملت و حکومت است.
اما متأسفانه آنچه که برخی به دنبال آن هستند صرفاً تقلّا برای اثبات وجود چیزی به نام تنافر و تنفر میان مردم ایران و حکومت ایران است.
این در حالیست که حکومت جمهوری اسلامی ایران مستظهر به مردم و پشتیبانی آنهاست و هرکس نداند حتما آقای ابطحی خوب میداند که اگر حضور میلیونی مردم ایران و تهران در روز «۹ دی» سال ۸۸ نبود، الان آقای ابطحی یکی از سران حکومت بعدی در ایران بود! [۳] فلذاست که ادعای تنافر میان مردم و حکومت صحیح به نظر نمیرسد.
رفاه و شادی فردی هم که ابطحی تلویحاً ادعا کرده مورد مخالفت حکومت است نیز جز با همسازی و خواست حکومت ایجاد نمیشود و چه کسی میتواند ادعا کند که بدون خواست حکومت میتوان به رفاه رسید یا اینکه اعمالی شادی آوری از قبیل مسافرت و ورزش، فعالیت هنری مشروع و… را بدون خواست و موافقت حکومت انجام داد!؟
گفتنیست، قبل از ابطحی، سیدرضا صالحی امیری، مشاور وقت رئیسجمهور روحانی وغلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران نیز طی سالیان اخیر مدعی وجود شکاف و تنافر در جامعه ایرانی و میان مردم و حکومت شدهاند. [۴]
***
مصطفی معین: حیات نظام با چالش مواجه شده است!
«مصطفی معین»، از وزرای دولت اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه باروزنامه اعتماد گفته است:
«مگر دولت به تنهایی می تواند شاخصهای فقر و فلاکت را پایین بیاورد و شاخصهای آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد؟ برای مقابله با این تهدیدات و پدیده های شوم دیگری که حیات نظام را با چالش مواجه کرده مانند فساد سازمان یافته و اقسام دردهای اجتماعی نیاز به گفت وگوی ملی، درک مشترک مسوولان از تهدیدات، وفاق و راهبرد واحد ملی است. اگر مسوولان کشور نتوانند به صورت هماهنگ و به صورت دقیق و شفاف آسیب های موجود را تحلیل و آنالیز کنند به تبع آن نخواهند توانست تدبیر منزل کنند.»[۵]
*کسانی از چهرههای جریان چپ به تازگی صراحتا از زنده ماندن اصلاحات در حکومت جدید ایران و حکومت بعدی! سخن گفتهاند. [۶]
برخی دیگر از این چهرهها نیز تأکید کردهاند که جمهوری اسلامی دچار بحران مشروعیت شده است. (و بحران مشروعیت یعنی انقلاب مردم) [۷]
هماکنون نیز مشاهده میشود که معین از این میگوید که رخدادهایی مثل فساد و آسیبهای اجتماعی «حیات نظام» را با چالش مواجه میکند…
این در حالیستکه همه میدانیم فساد و آسیبهای اجتماعی نه تنها در همه کشورهای دنیا وجود دارد بلکه حتی در دولت امام معصوم نیز وجود داشت.
حال آنکه فعالین سیاسی در هیچ حکومتی و هیچ کشوری به خود این اجازه را نمیدهند که به بهانه چند پرونده فساد بلافاصله از این بگویند که حیات حکومت با چالش مواجه شد!؟
و جالب آنکه همزمان نیز تأکید کنند که ما برانداز نیستیم!
***
«ادعای خوردن گوشت گربه در سیستان» و بیماری ناامیدسازی
یکی از چهرههای رسانهای کشور به تازگی در صفحه اینستاگرام خود اینطور نوشت که مردم برخی روستاهای استان سیستان و بلوچستان از قبیل گمشاد و هیرمند در شهرستان زابل، به دلیل فقر و نبود غذا، گوشت «گربه و کلاغ» تناول میکنند!
وی سپس شماره حساب شخصی خود را برای جمع آوری کمک برای این مردم اعلام کرده است.
این مسئله با واکنشهای مختلفی از سوی فعالان رسانهای و اجتماعی استان سیستان و بلوچستان مواجه شده است.
نوید برهانزهی و مجتبی نورا، از فعالان اجتماعی و رسانهای سیستان و بلوچستان در واکنش به این مطلب اعلام کردهاند که چنین مطلبی صحّت ندارد.
آنها که از فعالان بومی منطقه هستند اعلام کردهاند که چنین قضیهای را در منطقه و در روستاهای مورد اشاره آن چهره رسانهای مشاهده نکردهاند.
چهره رسانهای مورد اشاره، پیش از این نیز اشتباه فاحشی را در زمینه یک رخداد خبری مرتکب شده بود.
همچنین دهیار یکی از روستاهای نامبرده در پست مذکور نیز در واکنش به این ادعا گفته است در این مناطق اصلا گربهای وجود ندارد!
*اظهارات این چهره رسانهای در حالی است که استان عزیز سیستان و بلوچستان اگرچه مانند برخی دیگر از نقاط کشور با مشکلاتی مثل کمآبی و یا طولانی بودن عمق سرزمینی استان (چیزی در حدود ۹۰۰ کیلومتر) و خشکسالی مواجه است اما به فضل الهی طی ۴۰ سال گذشته با مشکلی مثل «قحطی غذا» مواجه نشده است.
صد البته منظور ما از عدم بروز این مشکل وجه عمومی است و از روی عقلانیت بایستی پذیرفت که حتما افراد شریفی هم ممکن است باشند که در فقر شدید به سر ببرند. اما فیالجمله و بصورت عمومی نه تنها کسی مشکلات استان سیستان و بلوچستان را مساوی با گرسنگی نمیداند بلکه اتفاقا بلوچها و فارسهای سیستان و بلوچستان تماما به سفرهداری و مهماننوازی مشهورند.
ادعای خوردن گوشت گربه و کلاغ در سیستان همچنین در حالیست که «دامداری» پیشهای پر رونق در اقصی نقاط سیستان و بلوچستان است و لذا عقلا نمیتوان پذیرفت که مسئله تناول گوشت حیوانات حرام گوشت در این استان یک معضل دامنگیر باشد! چه اینکه مردم سیستان و بلوچستان مردمی معتقد و با اصالت هستند که به قول «نوید برهان زهی» اگر از گرسنگی بمیرند هم، گوشت گربه و کلاغ نمیخورند!
پیش از این یکی از وزرای دولت رئیسجمهور روحانی هم طی اظهاراتی از این گفته بود که نمیتوان با مردم گرسنه، ایجاد امنیت کرد.
طی هفتههای اخیر، دانلد ترامپ، رئیس جمهور کشور آمریکا اولین کسی بوده است که ادعا کرد مردم ایران گرسنه هستند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند این قبیل ناواقعیتها به دلیل بروز بیماری «ناامیدسازی» است که به تازگی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت.
عدم بیان واقعیتهای مطلوب اقتصادی کشور، تأکید بر ناامید بودن و حتی گرسنه بودن مردم و بزرگنمایی مشکلات، اپیزودهایی از بیماری ذکر شده هستند که به عقیده برخی محافل تحلیلی سببساز بروز «اعتراض ظالمانه» خواهند شد.
اعتراضاتی که پیش لرزه آن در دیماه ۹۶ بروز یافت و جمعیتی به بهانه بیکاری و مشکلات اقتصادی به خیابان آمدند که به گواه آمارها، ۶۰ درصد آنها شاغل و ۷۰ درصد شعارهای جمعیت ذکر شده نیز شعارهای سیاسی بود نه اقتصادی!
گفتنیست، اقتصاد ایران در جایگاه هجدهم جهانی قرار دارد و ضریب جینی ایران نیز از آمریکا و روسیه و چین بهبود بیشتری یافته و از آنها کمتر است. [۸]