مردها ،موجودات عجیبی نیستند ،حتی وقتی صدایشان لایه های اوزن را سوراخ کرده باشد و یا رگ غیرتشان ،اقیانوس آرام را تبدیل به سونامی وحشتناک.

آنها از راه راههای پیراهن شان هم ساده ترند وقتی، غر غر کردن هایمان را لابه لای ستون های شانه هایشان پنهان می کنند و یا زمانی که می خواهند مثل یک دیکتاتور به نظر برسند.
مردها موجودات عجیبی نیستند ،فقط کافیست در میان هجوم کلماتشان سکوت کنید و یا از میان ابروهای به هم رفته شان با لبخند بالا بروید.
دلم برای مردها می سوزد ،برای موجوداتی که رنگ صورتی در دنیایشان ندارند ،هیج انجمنی درجهان از آنان دفاع نمی کند ،فیلمی برای نشان دادن مظلومیت شان اکران نمی شود و هیج همایشی برای شنیدن بغض هایشان برگزار نمی گردد و حتی در حرف های دلسوزانه ی خانوادهایشان حق وتو ندارند.

مردها موجودات خشن و دوست داشتنی هستند، حتی زمانی که لج بازی های بچه گانه شان گل می کند و یا وقتی دنبال گوشهایی برای شنیدن ادعاهایشان می گردند تا دعوای شب گدشته را تبدیل به نبرد چالدران کنند.

مردها ,معجزه های ساده ای هستند ,می توانند از پس صدای خشن شان تمام دلهره های دنیا را آرام کنند; با بازوان سختشان تمام تاریخ یک زن را رویا ببافند و با لبخندهای کج ناهمگون شان خوشبخت اش کنند.

دلم برای مردها می سوزد ,برای موجوداتی که باید تلفیقی از هنر و صنعت باشند و در میان خستگی های روزانه شان, چندین هزار بیت شعر حفظ کنند و تمام لحظه های خاص زندگی تان, از طعم بستنی اولین دیدار تا چالش لبخند هفته گدشته تان را بخاطر داشته باشند و از پژواک صدایتان حال خراب دیشبتان را بفهمند و غذای سوخته تان را عاشقانه بخورند .

مردها اصلا پیچیده نیستند حتی شاد کردنشان هم پیچیده نیست, فقط همه مشکلات دنیا را به شکمشان حواله نکنید و بگذارید نود را باصدای بلند ببیند و جوراب هایش را گم کنند .
روز این موجودات ساده دوست داشتنی مبارک