ابراهیم حاتمی‌کیا با فیلم جدیدش به نام «به وقت شام» و به تهیه کنندگی محمد خزاعی، در جشنواره فجر توجهات را به خود جلب کرد. خلاصه داستان «به وقت شام» این است که دو خلبان ایرانی مأمور می‌شوند تا تعدادی از مردم شهر تدمر را که در محاصره داعش هستند با یک هواپیمای ایلوشین نجات دهند.

ابراهیم سینمای ایران

هویت، دیده‌بان، مهاجر، وصل نیکان، ازکرخه تا راین، خاکسترسبز، بوی پیراهن یوسف، برج مینو، آژانس شیشه‌ای، روبان قرمز، موج مرده، ارتفاع پست، به رنگ ارغوان، به نام پدر، دعوت، گزارش یک جشن، چ، بادیگارد و به وقت شام؛ این‌ها آثار کارنامه هنری ابراهیم حاتمی‌کیا در سینمای ایران هستند. ثمره بیش از ۳۰ سال فیلمسازی حاتمی‌کیا آنقدری پربار است که هر یک (یا لااقل بسیاری) از فیلم‌هایش برای ارزش دادن به پرونده هنری یک هنرمند کافی باشد. ابراهیم سینمای ایران سعی کرده که فرزند زمانه‌اش باشد. روزی جنگ و مسائل آن، سپس تبعات اجتماعی آن، در مقطعی عدالت اجتماعی و امروز مسأله اقدامات وهابیت و مبارزه مردم منطقه با این پدیده. او برای ساخت فیلم آژانس شیشه‌ای جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. حاتمی کیا تا کنون دو بار برای فیلم‌های آژانس شیشه‌ای و به رنگ ارغوان موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده است.

همچنین وی برای فیلم ربان قرمز نامزد جایزه صدف طلایی جشنواره فیلم سن‌سباستین شد. در سال ۱۳۹۳ حاتمی کیا یکی از ۹سینماگری بود که نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را برای یک عمر فعالیت دریافت کرد.
حاتمی کیا در رأی‌گیری از ۵۵ فیلم‌شناس ایرانی در سال ۱۳۸۱ به عنوان یکی از ۱۰فیلمساز برتر تاریخ سینمای ایران شناخته شد و همچنین در نظرسنجی از ۴۳ منتقد برای بهترین کارگردانان پس از انقلاب در رده چهارم قرار گرفت.

به وقت مقاومت

حوادث چند سال اخیر منطقه و اقدامات کشورمان دراین باره به قدری مهم و جریان‌ساز است که شاید سال‌ها برای تحلیل و معرفی آن زمان لازم باشد. نبرد فرسایشی و پیچیده کشورمان و متحدانش در جنگ با داعش، پس از چند سال از وضعیتی بحرانی به شرایطی تحت کنترل درآمده است. امروز به مدد مقاومت مردم منطقه، برخی از دولت‌ها و همچنین شهادت تعداد زیادی از مدافعان حرم، امنیت نسبی در کشورهای منطقه به وجود آمده و داعش دیگر سیطره و خاک ندارد. حال با این اوصاف لزوم به تصویر کشیدن بخشی از مقاومت و فداکاری‌های جوانان کشورمان در نبرد با تروریست‌ها به شدت حس می‌شود. حتی بالیوود هم به قصه داعش ورود کرده ولی ما با نقشی استراتژیک دراین نبرد، همچنان سهمی سینمایی از این رویداد نداریم. البته ورود به چنین مسأله‌ای سختی‌هاو پیچیدگی‌های خودش را دارد؛ از یک طرف فیلمسازی کاربلد و متعهد می‌خواهد، از سویی امکانات لازم و از سمت دیگر تحقیقات میدانی کافی. هرچند کمی دیر ولی به هرحال سازمان اوج به فکر ورود جدی به این موضوع افتاد و چه کسی بهتر از ابراهیم حاتمی‌کیا؟ به وقت شام پس از مدت‌ها پیش تولید، تولید و پس از تولید، ساخته شد و به جشنواره سی‌وششم فجر رسید.

سرباز نظامم

حاتمی کیا در ابتدای نشست خبری فیلمش، سخنرانی خود را این‌گونه آغاز کرد: فکر می‌کنم سال ۶۵ حدوداً ۳۱ سال پیش اولین فیلمم را ساختم که مصادف با عملیات کربلای پنج بود. من در تهران فیلم می‌ساختم و به شدت به من سخت گذشت تا که فیلم تمام شد و به جبهه رفتم. من سرباز این نظام هستم و همچنان دلم برای بچه‌هایی که جهاد می‌کنند میتپد. من یک سربازم و با اینکه در این دوران زندگی می‌کنم همچنان دلم برای آن زمان می‌تپد.

وی در مورد شخصیت پردازی داعشی‌ها در فیلم ادامه داد: من یک روز کل گروه را جمع و اجبار کردم تا فیلم‌های خشن سربریدن داعشی‌ها را نگاه کنند. واقعیت این است که کلیت داعش به همین اندازه مبالغه‌آمیز است. من برای ساخت این فیلم محدودیت‌های فراوانی داشتم. مظلومیت شهدای مدافع حرم همین که هیچ وقت نمی‌توان از آنها به درستی صحبت کرد.راستش را بخواهید به وقت شام فیلم خوبی است. قدم بلندی برای ورود به مسأله حوادث منطقه است.

نماها و قاب‌های سینمایی و بسیاری از دیگر بخش‌های فیلم هم بسیار خوب از کار درآمده است. حتی جلوه‌های بصری فیلم با این که تماماً ایرانی است، به جز دوسکانس که احتمالاً با عجله کار شده، چشمنواز و آبرومند است؛ اما با همه این تعاریف و نکات مثبت فیلم، صحبت‌های ابراهیم حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم، حتی از فیلمش هم جلوتر است و دل مخاطب را خنک می‌کند. مگر می‌شود در سال ۹۶ هم هنوز فیلمسازانی باشند که اعتقاداتشان را صریح و بدون محافظ‌کاری فریاد بزنند؟ آن هم بعد از ۳۰سال کار در سینما و داشتن نام بزرگی چون ابراهیم حاتمی‌کیا. فیلمساز مشهور سینمای ایران از ثبات قدمش در راه فیلمسازی متعهدانه گفت و از مظلومیت خودش در این مسیر؛ و چه شبیه است این مظلومیت به مظلومیت مدافعان حرم. هردو برای اعتقاداتشان کار می‌کنند و هردو تهمت و بی‌مهری می‌بینند. ابراهیم حاتمی‌کیا هم مانند هر فیلمساز دیگری، روزهای خوب و بد و فیلم‌های متوسط، خوب و عالی دارد؛ اما آنچه باعث ماندگاری‌اش شده، حتی بیش از فیلم‌هایش، ارزشی است که برای اعتقاداتش قائل است؛ حاتمی‌کیا زنده است.