با ظهور انقلاب اسلامی در ایران، دیدگاه های سردمداران حکومت نسبت به ایجاد اشتغال و کارآفرینی بطور کامل تغییر کرد و استراتژی بر اساس پخش سرمایه در کل جامعه، مشارکت مردم در امور اقتصادی مختلف و بکارگیری استعداد و توان جوانان کشور در ایجاد مشاغل و تجارت های روز دنیا بنیان نهاده شد.
در راستای مشخص شدن زوایای بیشتری از این عزم ملی شکل گرفته پس از انقلاب اسلامی در جهت تقسیم سرمایه ملی کشور بین تمام مردم با حسین محمودی اصل، استاد دانشگاه در حوزه کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای کوچک به گفتگو نشسته ایم که بر شرح ذیل است:
نقش انقلاب اسلامی در توسعه کارآفرینی
انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشههای عمیق و تمام ویژگیهای خود بهعنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعهای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکلگیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بیتردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب، انگیزههای تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بود. البته تک سرمایهداران درباری در برخی از حوزهها از جمله صنعت خودرو، فولاد و پوشاک فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تأثیرگذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی ایفا نمیکردند. در این حالت شکلگیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکانپذیری حداقلی به خود گرفت.
جنگ و توسعه خودباوری ملی
پس از انقلاب، امام خمینی (ره) در جهت توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد کرد. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ و نیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار بود.
پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایدهها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساختهای آسیبدیده ترمیم شد و توسعه و ایجاد زیر ساختها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدار شد و خوداتکایی ناشی از محدودیتها، بخش خصوصی را فعالتر کرد. هرچند بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایههای پایینی و پیمانکاران و تامینکنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاستهای اصل ۴۴ ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریمها و محدودیتها، منسجمتر شده و روند ایجاد استارت آپها و شرکتهای دانش بنیان معنی جدیدی پیدا کرد.
سرعت توسعه دانش، پس از جنگ تحمیلی
با افزایش تعداد دانشجویان و دانشگاهها ، رشتههای جدید نیز توسعه یافت. دولتها براساس برنامه چشمانداز ۲۰ ساله و برنامههای ۵ ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامهها بهکار گرفته و میگیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی در جهت جدایی از اقتصاد نفتی را کند کرده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالیانه به ۳۰ درصد امیدواری ها را برای گسترش مشاغل جدید و کارآفرینی بیشتر کرده است.
در برنامه چشمانداز ۲۰ ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام و استقرار جامعه دانشبنیان، عدالتمحور و برخوردار از انسانهای شایسته و فرهیخته و نخبه هدفگذاری شدهاست. تامین بیش از ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزشآفرینی، نوآوری و تجاریسازی علم و فناوری در سال (۱۴۰۴) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشمانداز است. در برنامه توسعه ششم نیز علاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزان ۹۵ هزار میلیارد تومان در هر سال، ۲۴ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری سالیانه از سوی بخش خصوصی پیشبینی شده است. البته مشارکت بخش خصوصی در اجرای پروژههای کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر است.
عرصه سازندگی و مردمیسازی اقتصاد باعزم ملی
پس از انقلاب اسلامی ، مشارکت مردمی در تمامی زمینه های اقتصادی کشور، افزایش معناداری داشته است. جنگ تحمیلی ۸ ساله که در آن ایثار و شهادت با خلاقیت، مدیریت جهادی و سازندگی موجب شد تا دلیرمردان این سرزمین حماسهها بیافرینند و پس از جنگ نیز عرصه سازندگی و مردمیسازی اقتصاد باعزم ملی شکل گرفت، بهطوریکه مردم تأثیرگذاری خود را در عرصه کار، تلاش و تصمیمسازی شاهد بودند. در ادامه نیز در سالهای اخیر مسئولان و کارشناسان بر محوریت حضور بخش خصوصی در موفقیت اقتصاد تاکید داشته و در جهت بهبود فضای کسب و کار تلاش مداوم داشته اند .
هرچند این تاکیدات و تلاشها کافی نبوده است اما جهتگیری اقتصاد و برنامههای تدوین شده نشان میدهد در صورت جدیت بیشتر، تحقق رویکرد کارآفرینی در اقتصاد و حضور کارآفرینان و کسب و کارهای جدید شکل بهتری به خود خواهد گرفت و نقش مردم و بخش خصوصی در اقتصاد پررنگتر شده و جایگاه واقعی خود را کسب خواهند کرد.
بطور کلی میتوان گفت؛ پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی به خود گرفته است و مردمیتر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت ها و توانمندیهای موجود روز به روز عملیاتیتر خواهد شد.
انتهای پیام/