شش بهمن بهانه ای شد تا با فتح‌اله علی تبار بازمانده این حماسه درخشان گفتگویی داشته باشیم و این روز را یادآور شویم؛ شش بهمنی که شاید تقویم های جهان کم به خودشان دیده اند.

خودتان را معرفی کنید؟
فتح‌اله علی تبار آزاده و جانباز دفاع مقدس متولد ۱۳۴۴ از شهرستان آمل، دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی، مدرس دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری هستم.
اوضاع سیاسی سال ۶۰ چگونه بود؟
با وجود اختلافات ایدوئولوژی متعارض بین اتحادیه کمونیست‌ها و منافقین، یک عقیده و دیدگاه مشترک وجود داشت که آن هم سرنگونی جمهوری اسلامی و جنگ مسلحانه بود. به همین دلیل با یکدیگر متحد و سپس گروه‌های جناح چپ و اقلیت پیکار نیز به آنها ملحق شدند.

چه شد که کمونیست ها آمل را انتخاب کردند؟
اواخر شهریور سال ۶۰ تعداد ۱۸۰الی ۲۰۰ نفر از اعضای ملحد اتحادیه کمونیست‌ها با تصور واهی از اینکه مردم آمل با ما هستند و با توجه به موقعیت جغرافیایی جنگل، وجود رودخانه هراز، جاده مواصلاتی به پایتخت، پوشش‌های جنگلی، دسترسی به دریا و شوروی و با وجود ارتفاعات و پستی و بلندی منطقه و الگوبرداری از سربداران درجنگل منگل دره مستقر شدند.

کمونیست ها چه کسانی بودند

بیشتر افراد تشکیل دهنده اتحادیه کمونیست‌ها عمدتا فرزندان کسانی بودند که در خارج از کشور تحصیل و یا اخراجی‌های شرکت نفت بودند که دفتری در تهران داشتند و توسط پیک شمال به جنگل آمل منتقل می‌شدند.

علی تبار در ادامه تصریح کرد:
وی با بیان اینکه در ابتدا این ۲۰۰ نفر به ۹ گروه تقسیم شدند و ادامه داد: آنها در سه کمپ بالا، وسط و پایین مستقر شدند که هر کمپ سه گروه را در خود جای می‌داد و فاصله هر کمپ ۷۰۰ متر بود تا در شرایط اضطراری یکدیگر را کمک کنند.

از لحاظ مالی و غذایی چگونه تامین می شدند؟

عمدتا سلاح‌هایشان را با سرقت از جنگ‌های ایران و عراق و کردستان، خریداری از قاچاق‌چیان و غارت انبارمهماتی که توسط نیروهای مردمی از اوایل انقلاب تصرف شده بود به دست آوردند و غذای خود را نیز با سرقت و راهزنی در جاده‌ها، از روستاهای همجوار و حیوانات محلی تامین می‌کردند .

نقش مردم آمل را در حماسه شش بهمن چگونه می بینید؟
مردم آمل با تمام توان خود حماسه ای آفریدند که در تاریخ ماندگار شد نه هزار سنگر بلکه هزاران سنگر در امل خلق کردند. کسی به کمونیست‌ها پناه نمی‌داد، زنان بارداری که کیسه‌های شن حمل می‌کردند، همه دست به کار شدند، و در نهایت تا ظهر طول نکشید که اتحادیه کمونیست ها در تاریخ ایران بسته شد.

از شش بهمن بگویید؟
هر شب در محله رضوانیه تعدادی از جوانان به‌عنوان کشیک بیدار می‌ماندند، آن شب نوبت من بود که این اتفاق رخ داد، ساعت حدود یازده بود که تیراندازی ها آغاز شد هر چه به دل شب نزدیک می‌شدیم حصار محاصره کمتر می‌شد پس از دستگیری من که تنها ۱۶ سال داشتم بلافاصله حکم اعدامم را صادر کردند .در حالی‌که قصد اعدام ما را داشتند، از طریق شعارهایشان فهمیدیم که آنها کمونیست هستند. با درگیری که اطراف بیمارستان ۱۷ شهریور اتفاق افتاد باعث پراکنده شدن آنها شد و در نهایت توانستیم فرار کنیم.

هدف کمونیست ها چه بود؟
آنها می خواستند که نیروهای سپاه و بسیج را از کار بیاندازند و بعد از آن مردم را به قیام دعوت کنند و بتوانند شهر را تسخیر کنند.

تعریف تان از حماسه شش بهمن؟
این یک حماسه یک منطقه خاص نبود، بلکه یک حماسه ملی است. در گیری مسلحانه ای که نیتشان از بین بردن تمام اسلام و تشکیل حکومتی بی‌دین و کمونیست بود. اگر این حماسه، عظیم نبود قطعا امام در وصیت نامه خود بیان نمی‌کردند.