قال اللهم بارک لنا شامنا، اللهم بارک لنا فی یمننا، قالوا و فی نجدنا، قال اللهم بارک لنا فی شامنا، اللهم بارک لنا فی یمننا، قالوا و فی نجدنا، قال هنالک الزلازل و الفتن منها، او قال بها یطلع قرن الشیطان».
«خدایا منطقه شام را برای ما مبارک گردان، بارخدایا یمن را برای ما مبارک گردان، گفتند و منطقه (نجد) را چطور؟؟ فرمود: بار خدایا شام را بر ما مبارک گردان، بارالها یمن را بر ما مبارک گردان، گفتند و منطقه نجد را چطور؟ فرمود: در نجد زلزلهها و فتنهها به وقوع خواهد پیوست. و (شاخ شیطان) از آنجا طلوع خواهد کرد.!!» (صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۳، دار الفکر، بیروت، بی تا)
در سال ۲۰۰۴، مقامات وهابی عربستان سعودی به بهانه ازدحام حجاج در ناحیه عرفات و تلفات جانی ناشی از آن، و همچنینی به این بهانه که حجاج بعضا از این سو به آن سو سنگ می پرانند که موجب مجروحیت حجاج در سوی دیگر دایره دور «نماد شیطان» در مراسم رمی جمرات می شود، نمادهای سه گانه شیطان را که در واقع سازه هایی به نام «ابلیسک» بود، برداشتند و به جای آن دیوارهای ۲۵ متری بیمعنا و نامفهومی گذاشتند تا حجاج بیت الله حرام به دیوار سنگ بزنند!
اما به رغم بهانههای پوچ سعودیها از ۲۰۰۴ به این سو چندین رویداد مرگبار در جریان مراسم حج رخ داده است:
سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۳) ۳۴۵ نفر در مراسم رمی جمرات (سنگ زدن به نماد شیطان) کشته شدند.
سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) و در روز ۱۱ سپتامبر ( ۲۰ شهریور) یک بالابر بزرگ که برای انجام اقدامات مربوط به طرح عمرانی عربستان برای توسعه حرم مسجد الحرام در مکه وجود داشت به داخل مسجد الحرام در نزدیکی مقام حضرت ابراهیم سقوط کرد که منجر به کشته شدن دست کم ۱۱۸ نفر شد که ۱۱ تن از آنها ایرانی بودند.
۹ روز بعد از این رویداد شوم، یک فاجعه انسانی بزرگ در مراسم «رمی جمرات» در منا اتفاق افتاد که در جریان ازدحام بیش از حد حجاج به واسطه بسته شدن مسیر خیابان ۲۰۴ به جمرات حدود ۸۰۰۰ زائر خانه خدا از کشورهای مختلف جان خود را از دست دادند که ۴۶۴ نفر از آنها هموطنان ما بودند.
اما در سال ۲۰۰۲، طرح ساخت سازه ای عظیم و فوق گرانقیمت در مکه مکرّمه، در مجاورت مسجدالحرام توسط سعودیها کلید خورد، که از همان زمان شروع به ساخت، حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشت.
«برج سلطنتی ساعت مکه» یا مجموعه «موقوفه ابراج البیت» یک مجموعه ساختمانی عظیم و فوق گرانقیمت در مکه مکرمه و در مجاورت بیت الله الحرام است. کارفرمای اصلی ساختمان شرکت مجموعه بن لادن السعودیه (متعلق به خانواده اسامه بن لادن) است. معمار آن شرکتهای دارالهنداسه و شرکت آلمانی SL Rasch GmbH هستند.
این مجموعه عظیم با ۶۰۱ متر ارتفاع، بلندترین برج عربستان، و از نظر حجم (با یکی میلیون و ۵۰۰ هزار مترمربع مساحت) بزرگترین ساختمان جهان خواهد بود.
پیشنهاد ساخت آن در ۲۰۰۱ داده شد و در همان سال ساخت آن آغاز و در ۲۰۱۲ به پایان رسید.
طبق گزارشهای منتشر شده از منابع موثق، هزینه ساخت این برج ۱۵ میلیارد دلار و گرانترین سازه تاریخ است.
هتل این مجموعه قابلیت جا دادن یکصد هزار مهمان را دارد.
گفته می شود این برج بعد از برج الخلیفه در دوبی و برج شانگهای در چین، بلندترین سازه جهان است.
اما جدای از تخریب بافت قدیمی مکه و به ویژه دو قلعه معروف زمان عثمانی برای ساخت این برج، در همان زمانی که ترکیب اصلی این سازه مشخص شد، بسیاری از وبسایتهای اسلامی و غیراسلامی به هیات عجیب و «ابلیسک وار» آن اشاره کردند. گویی نمادهای ابلیسک وار شیطان که از قدیم هدف «رَمی» حجاج بیت الله الحرام بود، از جلوی سنگهای مومنین برداشته شد و در خفا با وردی شیطانی تبدیل به این سازه اهریمنوار شد که زرق و برق آن، در نگاه نخست انسان را به یاد شهر عیش و عشرت و «سدوم و عموره» جدید، یعنی لاس وگاس»، می اندازد.
اما نکتهای که تاکنون به آن اشاره نشده و احتمالا از فرط عیان بودن کسی متوجه آن نشده، شباهت غریب آن به یک موجود اهریمنی اسطورهای است. به ترکیب سازه اصلی برج با دو بال کناری آن دقت کنید و بعد آن شاخ طلایی بالای سازه (که به دروغ به عنوان هلال ماه نمایانده شده) متمرکز شوید؟ به یاد چه می افتید؟ بله، درست حدس زدید، این هیات کلی یک پرنده است. اما چه پرندهای؟
به این شکل توجه کنید. این تصویر هوایی از یکی از معروفترین ساختمانهای دنیاست: کنگره آمریکا یا «کپیتول هیل».
چه چیزی توجه شما را جلب می کند؟
کار را برایتان راحت می کنیم:
بله، این شکل یک جغد است.
حال به این تصویر توجه کنید. این هم یک جغد است. اما جای آن کجاست:
این جغد در قلب مجموعه پنتاگون (وزارت دفاع ایالات متحده) در واشینگتن است. این دیگر مساله پوشیدهای نیست که بنای اولیه واشینگتن (پایتخت ایالات متحده) را پدران بنیانگذار آمریکا گذاشتند که بلااستثناء فراماسون (بنّای آزاد) بودند و در راس آن ها هم استاد اعظم فراماسونری، دارنده نشان ۳۳ (بالاترین رده در تشکیلات ماسونی)، «جرج واشینگتن» قرار داشت.
اما این جغد نماد چیست؟ برای روشن شدن موضع به این تصویر نگاه کنید:
این مجسمه بزرگ درشهر مونته ریوی کالیفرنیا، در مکانی موسوم به «درختزار بوهمی» (Bohemian Grove) واقع شده است. این مکان هر سال (در میانهی ماه ژوئیه) محل گردهمایی شخصیتهای بانفوذ و تعیین کننده هنر، موسیقی، فرهنگ، سیاست و اقتصاد در آمریکاست که در مراسمی مخفی آیینی شیطانی به نام «cremation of care» شرکت می کنند. آنها برای ابراز سرسپردگی به اهریمنی که این بت سنگی جغدوار نماد آن است، این مراسم آیینی را پیش روی بت سنگی بزرگ (در نقطه ای که به «آشیانه جغد» معروف است) انجام می دهند که یکی از بخشهای این مناسک شیطانی، سوزاندن یک «قربانی انسانی» است.
اما این جغد نماد کدام اهریمن است؟ در اساطیر باستانی، در تمدن موسوم به «فنیقی» خدا (و در واقع اهریمنی) پرستیده می شد که «مولوخ» (Moloch) نام داشت. به باور بسیاری از اسطورهشناسان مذهبی، مولوخ یکی از تجسمات «شیطان»، «ابلیس» یا همان «لوسیفر» در ادیان ابراهیمی است. مولوخ به دو صورت گاو شاخدار و بالدار و همچنین جغد در آثار تمدن فنیقی ثبت شده است و یکی از معروفترین تصاویر ثبت شده از این تجسم شیطان، مراسم ضدانسانی و اهریمنی «تقدیم نوزاد» به درگاه بت مولوخ است. در این مراسم، بت بزرگ مولوخ آن قدر داغ می شد تا شکل سرتاسر سرخ بگیرد، و ان گاه پرستندگان او، قربانی نوزاد معصوم را در بغل بت سرخ شده از حرارت می گذاشتند تا جزغاله شود و قربانی پذیرفته شود. گفتنی است که علامت مشخصه هر دو تجسم «مولوخ» داشتن شاخ است و علامت معروف شیطان پرستان اشاره به همین وجه اهریمن دارد:
شاید این سطور و جملات به چشم برخی خوانندگان توهمات و تخیلات بیاید و آن را مناسب فیلمهای ترسناک هالیوودی بدانند. از این رو، توجه شما را به دو گزارش زیر از روزنامه «واشینگتن پست» (یکی از سه روزنامه بزرگ آمریکا) و همچنین پایگاه اینترنتی معروف «Vox» جلب می کنیم که به صراحت حضور بزرگان سیاست و اقتصاد و فرهنگ و هنر ایالات متحده را در این مراسم تایید می کند.
از «ویلیام هوارد تَفت» و «دوایت دی. آیزنهاور» تا «ریچارد نیکسون» و «رونالد ریگن»،«جورج بوش پدر»، «بیل کلینتون» و بوش پسر عضو این جامعه مخفی اهریمنی بوده اند.
این که در سرزمین وحی، در جوار بیت الله الحرام، آل سعود سازهای چنین مرتفع و غرق در زرق و برق اومانیستی و جلوه گرانه شیطانی به سان برجهای لاس وگاس و لس انجلس بسازد تا سادگی و بی آلایشی خانه خدا را تحت الشعاع قرار دهد و سایه این برج اهریمنی را بر کعبه مقدس بیاندازد، اصلا اتفاقی نیست و حاصل دههها پیوند شوم میان غاصبان حرمین شریفین(آل سعود) با الیگارشی سیاسی-مالی-نظامی غرب است که به عنوان جنود شیطان، (به زعم خود) به دنبال از رونق انداختن سکه مسلمانی هستند.
از پیوند آل سعود و استعمار ماسونی بریتانیا، شجره ملعونه ای به نام وهابیت تکفیری سربرآورد که به اسم اسلام کمر به نابودی اسلام بسته است و از زمانی که در سرزمین پیامبر ریشه دواند و رشد کرد، جز نحوست و نکبت و تیره روزی برای مسلمین به جای نگذاشته است.
از همان روزی که به بهانه مبارزه با اتحاد شوروی در افغانستان، تخم شیطانی تروریزم تکفیری با پول و آموزش سازمان سیا و MI۶ به واسطه یک سعودی مشکوک و مرموز به نام «اسامه بن لادن» در جهان اسلام کاشته شد، تا به امروز که تازه کابوس چندساله وحشی ترین و جهنمی ترین گروه تاریخ یعنی «داعش»(به نصرت الهی و ایثار و خون لشکر سربازان امام عصر(عج)) به پایان خود رسید) در هیچ برهه ای از تاریخ این اندازه مسلمان کشته نشده بود. قابل تامل است که سازنده اصلی برج شیطان در مکه هم کسی نیست جز: مجموعه بن لادن سعودی.
و همین بن لادن (که در نمایشی دروغین عملیات کشته شدن او را به دست نیروهای ویژه آمریکایی از طریق رسانههای ماسونی و صهیونیستی به جهانیان فروختند) کسی بود که سناریوی برنامهریزی شدهی «۱۱ سپتامبر» را اجرا کرد تا به بهانه آن، جرج دابلیو بوش ماسون و کابالیست برای اجرای طرح «نظم نوین جهانی» به افغانستان و عراق لشکر بکشد و صدها هزار افغان و نزدیک ۱ میلیون عراقی مسلمان کشته شوند. شاید ندانید که شعاری که به زبان لاتین روی اسکناسهای دلار نقش بسته این است: Novous Ordo Seclorum که ترجمه آن می شود شعار جرج دابلیو بوش: نظم نوین جهانی.
بیش از دو سال است که هر روز دولت اهریمنی سعودی با بمبها و موشکهای اهدایی غرب، هر روز دهها کودک یمنی را جزغاله می کند. این عینا همان جنایتی است که رژیم صهیونیستی در جنگ غزه و گلوله باران لبنان (به ویژه روستای قانا) مرتکب شد و بی جهت نیست که هم سعودی و هم صهیونیستها به رژیمهای «کودککش» معروف شده اند. به هر حال سرسپردگی به شیطان قربانی می خواهد و تجسّمات قرن بیست و یکمی شیطان از همان کهنالگوهای باستانی فنیقیها استفاده می کنند منتهی با ابزارهای مدرن آدم کشی.
باز رجوع به حدیث رسول الله(ص) در ابتدای این مطلب می کنیم که حضرتش با بصیرت الهی از برآمدن «قرن الشیطان»(شاخ شیطان) از شرق عربستان یا همان نجد خبر دادند. و در مراجعه به تاریخ چند سده قبلتر درخواهیم یافت که «محمد ابن عبدالوهاب»، بنیانگذار شجره خبیثه وهابیت از اهالی شهر عُیینه از توابع نجد بود که در قرن ۱۸ میلادی می زیست و از اتحاد شوم او با حاکم شهر «درعیه»(باز هم از توابع نجد) که کسی نبود جز «محمد ابن سعود»(نیای بزرگ آل سعود)، داستان سیاه حکومت آل سعود کلید خورد. و باز اندکی جستجو در احوالات نیای آل سعود نشان می دهد که همو بود که بنای مسلمان کشی و شیعه کشی را اول بار در این خاندان گذاشت.
صلاحالدین مختار که از نویسندگان وهابی است، مینویسد:
“در سال ۱۲۱۶ ق. امیر سعود با قشون بسیار متشکل از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و تهامه و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد. وی در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد.
سپاهش برج و باروی شهر را خراب کرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار و خانهها بودند به قتل رساندند. سپس نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند و در نقطهای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را خود سعود برداشت و بقیه، به نسبت هر پیاده یک سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمین تقسیم شد.”
ابن بشر، مورخ نجدی، درباره حملات وهابیان به نجف اشرف مینویسد:
” در سال ۱۲۲۰ سعود با سپاهی انبوه از نجد و اطراف آن، به بیرون مشهد معروف در عراق (مقصود، نجف اشرف است) فرود آمد و سپاه خود را در اطراف شهر پراکندهساخت. وی دستور داد باروی شهر را خراب کنند ولی سپاه او زمانی که به شهر نزدیک شدند به خندق عریض و عمیقی برخوردند که امکان عبور از روی آن وجود نداشت. در جنگی که بین طرفین رخ داد، بر اثر تیراندازی از باروهای شهر، جمعی از سپاهیان سعود کشته شدند و بقیهٔ آنها از گرد شهر عقب نشسته به غارت روستاهای اطراف پرداختند.”
و البته طاعون ابن سعود و عبدالوهاب تنها مناطق شیعه نشین را مورد هجوم قرار نداد، بلکه کل بلاد شام و حجاز و عراق مورد تاخت و تاز این راهزنان قرار گرفت.
و هر آگاه به تاریخی می داند که فتنه آل سعود که از نجد برخاست، با کمک مستقیم امپراتوری استعماری بریتانیا(که تحت سلطه مالی و سیاسی خاندان یهودی و ماسونی روچیلد بود) به عبدالعزیز آل سعود بود که او توانست در ۱۹۲۴ شریف حسین هاشمی، حاکم حجاز را شکست دهد و پادشاهی وهابی-ماسونی آل سعود را پایه گذاری کند.
و آل سعود وهابی هم با شمشیر تکفیر هم همه مقدسات مسلمین را با عنوان شرک از بین برد، هم بیش از هر غیرمسلمان دیگری در تاریخ مسلمان کشت و هم با اتحاد همه جانبه با ایالات متحده (به تعبیر بنیانگذار کبیر انقلاب «شیطان بزرگ») تمام مقدرات سرزمین وحی را در اختیار ایادی شیطان گذاشت و امروز شاهدیم که سرزمین پیامبر روز به روز از عطر و بو و حضور پیامبر خالیتر می شود و جای آن را نمادهای شهوانی و شیطانی لاس وگاس و لس انجلس می گیرد. آیا در هزاران اتاق هتل «ابراج البیت» قرار است تسبیح خدا و عبادت حضرت باریتعالی صورت گیرد؟ همه امکانات لوکس و فوق مدرن در این مجموعه ۱۵ میلیارد دلاری جمع آمده تا بندگان خدا ذکر الله بگویند و از دهها متری بالای کعبه، رو به آن نماز بگذارند؟ آیا نه این که ساختن چنینی عمارت شیطانی در جوار حرم الهی به سبک قمارخانهها و عشرتکدههای آمریکایی، بازگرداندن مکه به دوران اعراب جاهلی است که بت های خود را در کعبه قرار می دادند و شعرهای شرک آلود و عشرت جویانه خود را از پرده آن می آویختند و به شرابخواری و هرزگی می پرداختند؟
در کنار این موارد، این را هم در نظر داشته باشید که فقط در سال گذشته، به بهانه اجرای طرح «توسعه حرم» بیش از یک میلیون متر مربع از زمین های داخل حرم مکی در خیابان «ابراهیم خلیل» را به فروش گذاشته بود، اخیرا بزرگترین مزایده املاک، آن هم در منطقه مرکزی استان «مکه» که از حیث موقعیت و مساحت در منطقه مرکزی شهر مکه مکرمه و مشرف به مسجد الحرام و پل جمرات است، را برگزار نمود.
شبکه خبری «العالم» در ۵ تیر ۹۵ گزارش داد که کمیتۀ سهامداری املاک و مستغلات در وزارت بازرگانی و سرمایه گذاری عربستان، تصمیم دارد قطعه زمینی به مساحت بیش از یک میلیون متر مربع در داخل حرم مکی و در خیابان ابراهیم الخلیل را از طریق فروش مستقیم واگذار نماید.
این که این زمینهای ارزشمند و مقدس برای صدها میلیون مسلمان را قرار است سعودیها به چه کسانی بفروشند و بناست که چه چیزهایی در آنها ساخته شود، نگاهی به ابراج البیت مشخص می کند. زائرانی که بعد از تکمیل این برج به خانه خدا مشرف شده اند درباره تاثیر دیدن این سازه غریب در کنار مسجدالحرام در این نکته هم کلام هستند این که ظاهرا به قصد تحت الشعاع قرار دادن مسجدالحرام و کعبه مقدس ساخته شده است.
اما نکته آخر…..
سری سه گانه فیلمهای «ارباب حلقهها»، ساخته پیتر جکسون به ترتیب در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ ساخته شدند. این فیلمها بر اساس مجموعه داستانهای نویسنده ای به نام جی آر آر تالکین (J. R. R. Tolkien) ساخته شد که نوشتههایش کاملا بر مبنای داستانها، افسانهها، اسطورهها و نمادهای جادوی سیاه، ماسونیسم و شیطان پرستی نوشته شده اند. تاثیر ساخت و نمایش سه گانه «ارباب حلقه ها» در سینمای جهان آن قدر زیاد بود که منتقدانی معروف، تاریخ سینما را به قبل و بعد از ارباب حلقهها تقسیم می کنند. و «ارباب حلقهها» و مفاهیم و تفکرات مطرح شده در آن تبدیل به یک نوع «کالت» (سبک یا فرقه) در دنیا شد.
به این نکته توجه کنید. در مجموعه افسانههای ارباب حلقه ها، «میناس مورگول»، در زبان سینداری(زبان دنیای جادویی تالکین) به معنی «برج جادوی سیاه» است که در گذشته با نام میناس ایتیل به معنی «برج ماه بالا آمده» مشهور بود، شهری در سرزمین میانی(استعاره از مشرق زمین) . به تصویر این برج در فیلم نگاه کنید:
در مجموعه بسیار مهم «ارباب حلقهها»(که می توان آن را یکی از مانیفستهای اصلی جنبش جهانی ماسونی دانست) در سرزمین «موردور»(مشرق زمین)، برجی به نام «باراد-دور»(برج تاریک) وجود دارد که «سائورون»(معادل «دجال») از فراز آن بر مودور حکومت می کند. نکته قابل تامل این که بر بالای این برج شاخی وجود دارد و در میانه این شاخ، «چشم جهان بین» بر همه این سرزمین نظارت دارد. نماد «تک چشم»(نماد اصلی دجال آخرالزمان در همه فرهنگهای ابراهیمی به ویژه اسلام) نمادی شناخته شده است. به تصویر زیر از این برج در فیلم «ارباب حلقهها» دقت کنید:
شباهتها مشهود نیست؟ سال پیشنهاد، تصویب و شروع ساخت ابراج البیت در چه سالی بود: اواخر ۲۰۰۱ و اوایل ۲۰۰۲ (زمان آغاز ساخت و نمایش سه گانه ارباب حلقهها)
هرچند نفی و اثبات فرضیه های این چنینی نیاز به بحث و مداقه بیشتری دارد، اما تلاش کردیم در حد ظرفیت، آنچه از شواهد و فکت های موجود و همچنین اسناد روایی و تاریخی موجود بود در این گزارش در معرض قضاوت و تامل مخاطبان گرامی قرار دهیم.