از عاقبت شوم ناکارآمدنمایی از نظام اسلامی
تثلیث خطرناکی که جریان خاص به دنبال القای آن است
اخیراً صحبتهایی در برخی رسانههای جریان سیاسی خاص مطرح میشود با این مضمون که:
«امروز مشکلات اقتصادی، بیکاری، تورم و گرانی از یکسو و تبعیض و اجحاف و حق کشی از سوی دیگر و اعتیاد و ناهنجاریهای فرهنگی از جهت سوم، جامعه را آزار میدهد»!
در این رسانهها همچنین میخوانیم: با رأی و انتخاب صحیح میتوانیم در مسیر حل این مشکلات گام برداریم و بنابراین قهر با صندوقهای رأی حتی اگر خود را محق بدانیم راه حل نیست و به استدامه اشتباه میانجامد.
*خطر مهم «ناکارآمدنمایی از نظام اسلامی» طی چند سال اخیر به کرّات مورد هشدار خواص و دلسوزان کشور قرار گرفته است.
پروسهای که به نظر میرسد پس از نسخه «انقلابهای رنگی» به بازار آمده و بحث «انقلابهای معیشتی و اقتصادی» را در کشورهای مخالف استکبار جهانی پیگیری میکند.
این نسخه در کشورهایی همچون اوکراین، ونزوئلا، سودان و هنگکنگ به اجرا درآمده که در برخی از آنها با نتایجی همچون براندازی حکومت قانونی، تغییر سیستم سیاسی، تجزیه کشور و … همراه بوده است.
رویکرد مهم نسخه مذکور نیز ناکارآمد نمایی از نظام حاکم، القای وجود فساد و فقر گسترده و وعده باغ سبز اقتصاد در مابهاِزای اسقاط نظام سیاسی حاکم است.
در ادامه مضامین اشاره شده در ابتدای متن، سخنان دیگری نظیر «امروز بیکاری و فقر مهمترین مشکل مردم است!»، «تأکید بر بیاخلاق شدن جامعه» و « جامعه ایران در فساد فرهنگی غوطهور است!» نیز تکگزارههایی هستند که در صحبتهای برخی چهرههای جریان سیاسی خاص مؤکداً مورد اشاره قرار میگیرند.
و شاید برای افکار عمومی جالب باشد که تمام گزارههای سیاهنمای مورد اشاره در این تحلیل حتی در مواقعی فقط توسط یک نفر و در مقاطع و مجامع مختلف اظهار شدهاند!
در این میان اما نگاه واقعبینانه و مصلحانه به مسائلی که هرجامعهای مبتلابه آن است یک امر ضروری مینماید.
مثلاً مقام معظم رهبری چند سال قبل در یکی از بیانات خود پیرامون مسئله «القای فساد گسترده در کشور» و «مفسدنمایی از نظام» فرمودند:
«ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم – این یک نقطه روشن در نظام است – اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است. باید با فسادِ کم هم – هر جا بود – مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد – ولو کمِ آن – مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگىِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند».
رهبر معظم انقلاب، همچنین زمانی در اشاره به مسئله «ادعای وجود بحران اخلاق در ایران»! تأکید کردند: «میشنویم گاهى اوقات راجع به اخلاق حرف زده میشود، انتقاد میکنند؛ بله؛ با آن اخلاق اسلامى مطلوب، امروز ما فاصله داریم، در این شکّى نیست؛ امّا ما خیلى پیش رفتیم، راه زیادى را ملّت ایران طى کردند، اینها را ندیده نگیرند».
در باب مقولات اقتصادی نیز اگرچه طی سه سال گذشته، سیاهنماییهای گستردهای از سوی یک جریان خاص علیه اقتصاد ایران صورت گرفته و مسئله تحریمها بیش از اندازه مورد بزرگنمایی قرار گرفته است اما طُرفه آنکه اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه نشانههای یک اقتصاد پر از فقر، ورشکسته و بحرانی را ندارد.
نرخ بیکاری در ایران، هماکنون ۱۱ درصد اعلام شده که تنها ۶ درصد از میزان استاندارد جهانی بالاتر است. (این نرخ در سال ۸۹، ۱۴ درصد بود)
تحریمها بر خلاف ادعای دشمنان نتوانستهاند اقتصاد ایران را فلج کنند و جمهوری اسلامی هماکنون هیچ نشانی از یک کشور افلیج اقتصادی را با خود ندارد.
در باب مسئله فقر نیز اولاً باید دانست این مسئله به هیچ وجه در ایران شیوع ندارد و ثانیاً جریان سیاسی خاص همواره به گستردهتر شدن میزان قشر متوسط و افراد با درآمد بالا در ایران پس از انقلاب اعتراف کرده و حتی بارها خواستار توجه به مطالبات آنها به جای توجه به مطالبات مستضعفین شده است. (به دلیلی گستردگی بیشتر خانوارهای با درآمد بالا! که البته این درخواست، به هیچ وجه با مبانی نظام و انقلاب اسلامی سازگاری ندارد)
مسئله فساد و مفسدین نیز زیر ضربه نظام اسلامی قرار دارند و واقعیات صحنه اثبات میکند که نظام اسلامی به هیچ وجه حاضر به پذیرش فساد و یا مداهنه و مسامحه با آن نیست.
اکنون این جریان سیاسی خاص است که باید توضیح بدهد این همه اشاره و تأکید و الحاح بر تثلیث مشکلات اقتصادی، تبعیض و ناهنجاریهای فرهنگی (که جریان خاص عامل اصلی آن بهشمار میرود) برای چیست؟!
***
عبرت دیرهنگام جریان خاص از هلهله در روز عاشورا
تأکید بر رعایت شعائر ایام فاطمیه به جای عذرخواهی از هلهله در روز عاشورا!
الهه کولایی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب اخیراً طی یادداشتی با عنوان «ایام فاطمیه و انتخابات» در روزنامه آرمان امروز نوشته است:
«انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری به دلیل همزمانی با دهه فاطمیه نیازمند دقت کافی است تا خدای ناکرده هتک حرمتی به ساحت دختر رسول خدا(ص)در ستادها انجام نشود. جوانان، مردم و هواداران جریان اصلاحات باید دقت داشته باشند که در این ایام به گونهای رفتار شود که باورها و اعتقاداتی که همه اصلاحطلبان به آن پایبندند، از سوی افراد مغرض یا ناآگاه دچار خدشه نشود و چهره نادرستی از اصلاحطلبان در جامعه مطرح نشود.»
او در عین حال تأکید میکند: به عبارت بهتر میتوان ادعا کرد که ایام پیش رو برای اصلاحطلبان یک فرصت (برای اعلام پایبندی به شعائر) است که این تعلقخاطر را بار دیگر به نمایش بگذارند!
*خانم کولایی سخن کاملاً درستی را بر زبان و قلم آورده است اما نکاتی چند هم در مورد سابقه این رخداد و این سخن وجود دارد که اشاره به آنها ضروریست.
اولاً ای کاش جریان سیاسی خاص در روزهای پرحادثه فتنه سال ۸۸ هم چنین یادداشتها و سخنرانیهایی را منتشر میکرد تا آن فتنهی شوم دامن کشور را نگیرد و مثلاً در روز عاشورای سال ۸۸، اوباش و اغتشاشگران اقدام به هلهله کردن و کف زدن در حمایت از کاندیدای جریان خاص نکنند.
کاری که البته چهرههای جریان خاص مرتکب آن نشد و بجایش حتی بیانیههایی در حمایت از اغتشاشگران داد و بعدها نیز چهرههایی همچون احمد پورنجاتی مدعی شدند که تصاویر آن روز جعلی و ساخته و پرداخته صدا و سیما بودهاند!
اینکه چرا در آن روزهای سرنوشتساز که سرانجام با سدّ راهپیمایی انقلابی مردم ایران در «یومالله ۹ دی» مواجه شد، کسی از جریان سیاسی خاص به فکر حفظ حرمت شعائر قانونی و دینی کشور نبوده، مسئلهای است که تاریخ باید به آن دقت کند.
همچنین لازم به ذکر است که جریان سیاسی خاص از مدتی قبل که بحث «عذرخواهی و توبه» حتی چندین مرتبه مورد تأکید لیدر این جریان نیز قرار گرفت؛ تلاش کرده است تا به جای عذرخواهی رسمی از حوادث سال ۸۸ و مقوله «تقلّب»، مباحث دیگری مثل تأکید بر حفظ شعائر فاطمیه در ایام انتخابات (که خانم کولایی نفر چندمی از اصلاحطلبان است که به آن اشاره میکند)، شرکت در انتخابات اسفندماه و تأکید بر رعایت قانون را مورد اشاره قرار دهد و حتی از این رفتارها بعنوان «تلاش برای رفع سوء تفاهمات سال ۸۸» یاد کرده است!
این در حالی است که اولاً آنچه در سال ۸۸ رخ داد؛ نه سوء تفاهم که «فتنهای عظیم» بود و ثانیاً هیچیک از این رفتارها نمیتوان نقش عذرخواهی رسمی از حوادث سال ۸۸ و جبران کننده خسارات آن را بازی کند.
لازم به یادآوری است که به نظر میرسد جریان سیاسی خاص بیش از نشان دادن پایبندی خود به شعائر ملی و مذهبی در ساحت افکار عمومی، نیازمند نشان دادن میزان پایبندی خود به قانون کشور، تقوای جمعی و ولایت فقیه است.
***
فائزه هاشمی: مجلس فعلی عقل ندارد!
خانم فائزه هاشمی بهرمانی، اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران با تاکید بر این که در مجلس فعلی عقلانیتی دیده نمیشود! اظهار کرده است: نمایندگان برای تخریب کارها و مانع دولت شدن، بیشتر سیاسی و چکشی عمل می کنند و این مساله باعث شده بسیاری از وزرای دولت محافظهکار شوند و کاری انجام نشود، ولی طبیعتا یک مجلسی که در کنار دولت و همراه آن باشد، با توجه به برجام می تواند موجب تقویت کشور در همه زمینهها از جمله اقتصاد شود.
*قبل از خانم فائزه هاشمی، پدر وی نیز منتقدانش را به «کلاغ» تشبیه کرده بود!
متأسفانه مسئله توهین به اصولگرایان و منتقدان در دولت یازدهم به یک اپیدمی تبدیل شد و مشاهیر دولت و جریان سیاسی خاص نیز با دمیدن بر آن، موجب جریتر شدن این آتش شدند.
به نحوی که امروز شاهدیم حتی دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ و محکومان امنیتی نیز تبدیل به ناسزاگویان به تفکر اصولگرایی شدهاند.
این اظهارات در حالی بیان میشوند که جریان سیاسی خاص ادعای وجود «بیاخلاقی وسیع در ایران» و در عین حال، ضرورت تحمل منتقد و حتی معاند را نیز بر اکتاف خود حمل میکند!
جالب آنکه مثلاً محمد کیانوشراد، از فعالان اصلاحطلب چندی قبل در همین رابطه به روزنامه آرمان امروز گفته بود: آنها (تمام یا بخشی از جریان رقیب!) میدانند که موفقیتهای اخیر دولت در نوع نگاه مردم نسبت به اصلاحطلبان و میانهروها در انتخابات هفتم اسفند ماه تاثیرگذار است. به همین علت از هر استراتژی و تاکتیک غیر اخلاقی بهره میبرند تا چهره این افراد را در مقابل مردم بد جلوه داده و حتی آنها را از رفتن به پای صندوقهای رای مایوس میسازند»!
در روزهای اخیر، غیر از خانم فائزه هاشمی، یکی دیگر از اصلاحطلبان نیز در توهین به اصولگرایان گفته بود: هر اصولگرایی که وارد وادی عقلانیت گردد، از جبهه اصولگرایان دور میشود. باطلالسحر اصولگرایی، عقلانیتگرایی است!
قبل از او نیز چهرههای اصلاحطلب دیگری مثل عبدی، ناصری، مبلّغ و منتجبنیا؛ اصولگرایان را افراطی، تندرو، کارنابلد و کمتوجه به منافع ملی خطاب کرده بودند.
غیر از این مسئله، محسن رهامی، دیگر چهره اصلاحطلبان هم چند ماه قبل در یک سخنرانی، رئیسجمهور روحانی را بی… خوانده بود.
شاید تصور شود که ما این توهینها و تخریبها را به مناسبت ایام انتخابات و با دقت بیشتری مورد توجه و تحلیل قرار دادهایم!
اما حقیقت آنست که چهرههای جریان سیاسی خاص به دلیل ماهیت فکری خود، نه تنها اصولگرایان که حتی مردم، مقدسات و چهرههای مصلح ضدّ غرب را نیز در برهههای مختلف مورد توهین قرار دادهاند.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از همین توهین و تخریبهاست:
_محمد سروشمحلاتی، فعال اصلاحطلب: ما شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم!
_احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب: بخش تودهوار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیستها و دغلبازان هستند_هر کاندیدایی میتواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی…مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند.
_تقی آزادارمکی، جامعهشناس اصلاحطلب: فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند _ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
_محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب: در جامعه ایرانی که یکی از پرحسدترین جوامع بشری است، توانمندیها و ظرفیتهای افراد سرکوب میشود _ در زندگی اعراب، ترکها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی _ شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است _ ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است.
_صادق زیباکلام: امیرکبیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد!
_محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.
_مرحوم مهدی بازرگان: سرّ بقای ایران، پفیوزی ماست…!
_ هفتهنامه صدا: «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.
_احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب: تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاحطلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاحطلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمیافتد، که البته این تصور خامی بود. دقیقا سال ۸۴ و حتی قبلتر از آن اصلاحطلبان سنگر به سنگر به خودشان باختند. جامعه امروز ایران را درک نکردند.
_صادق زیباکلام در واکنش به عدم برگزاری «جشن هستهای» از سوی مردم: ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﺄﺳﻒ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺁﻥﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﯾﻘﯿﻨﺎً ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺪﻡ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
گفتنیست، غلامعلی حداد عادل، سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان، پیش از این طی سخنانی گفته بود: کاملاً محسوس است که یک ماشین تخریب برای مقابله با اصولگرایان به راه افتاده است.