حکایت کلاغ رنگ کردن و جای قناری فروختن ضربالمثلی است که از قدیم در کشور مطرح بود.
این روزها برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس هم سعی دارند که به بهانههای مختلف نسبت به جمعآوری آرای مردم اقدام کنند.
برخیها شاید فکر میکنند که با استفاده از برخی چهرهها میتوانند آرای مردم را به سمت و سوی خود بکشانند، استفاده از چهرهای ورزشی و تلویزیونی، دعوت از بازیگران سینمایی، قرار گرفتن در کنار چهرههای ورزشی، متصل کردن به تیم فوتبال ورزشی از جمله اقداماتی است که برخی افراد فکر میکنند که میتوانند با استفاده از این حربه نظرات مردم را به سمت و سوی خویش بکشانند.
سوال آیا بهرهگیری از چهرههای ورزشی و ملی و نیز سینمایی میتواند ملاک انتخاب اصلح باشد.
جناب داوطلب نماینده مجلس شما قرار است بهعنوان نمایند مردم این شهر وارد مجلس شود، قرار است که شما برای رفع مشکلات مردم برنامه اقتصادی و اجرایی ارائه دهید، قرار است که لوایح و طرحهای را با دیگر نمایندگان مطرح کنید که به نفع مردم ظاهر شوید.
قرار است شما زمینه تصویب قوانین و مقرراتی باشید که جوانان، ورزشکاران، کشاورزان، کارگران، بازاریان، خبرنگاران، فرهنگیان، روستائیان بهرهمند شوند، قوانین شما میخواهد راهگشای مشکلات در استان و کشور باشد، واقعاً اگر شما باشید بهخاطر حضور اسطوره ورزشی به داوطلب مجلس رأی میدهید، آیا این اقدام شما حکایت رنگ کردن کلاغ جای قناری فروختن نیست.
دیگر آن دوره و زمانه گذشته که نماینده مجلس به بهانه ایجاد اشتغال از مردم رأی میگرفت، دیگر آن دوره و زمانه گذشت که برخی از داوطلبان نماینده مجلس سعی دارند با توزیع قرآن حتی بین مردم در سطح روستاها رأی بگیرند، مردم شعورشان خیلی بیشتر از این حرفها است، آقای داوطلب مجلس شورای اسلامی مردم را چه فرض کردید؟
برخی از داوطلبان نمایندگی مجلس بهخوبی بهیاد دارند که در دوره گذشته از چهرههای بهاصطلاح ملی برای دعوت در ستاد خویش اقدام کردند و حتی به نفع همدیگر در دو استان سخنرانی کردند ولی مردم وارد این گودهای تبلیغاتی نشدند و این داطلب نماینده مجلس موفق به کسب کرسی در مجلس نشد.
در حال حاضر از داوطلبان نمایندگی مجلس انتظار است که واقعا به همان خدایی که میپرستند همان چیزی را مطرح کنند که توانایی انجام آن را دارند.