۳۶سال پیش، یعنی بیستم شهریور سال۱۳۶۰ آیت‌الله مدنی هدف ترور منافقان کوردل قرار گرفت، تا افتخار عنوان دومین شهید محراب انقلاب را به خود اختصاص دهد.
با این وصف، به مناسبت سالگرد شهادت این شهید محراب مروری بر زندگینامه تنها شهید محراب سیستان وبلوچستان و شهدای دانش آموز نمازگزار مسجد علی ابن ابیطالب(ع) کرده که در حین عبادت و راز و نیاز در سجده نماز به لقاء الله پیوستند.

شهید توکلی افتخار روستای افتخار آباد خاش
شهید حجت الاسلام مهدی توکلی، روحانی مستقر روستای افتخارآباد خاش و  اولین شهید محراب استان که در شب شهادت مولی الموحدین علی ( ع ) در حالی که برای مراسم احیاء و سخنرانی به همراه همسر و فرزند خردسال خود در مسجد حضور یافته و مشغول قرائت قرآن بود به دست منافقین کوردل که ملبس به لباس نظامی بودند، به درجه رفیع شهادت نایل شد؛ در آن شب تیرها به قرآن و منبر مسجد نیز اصابت کرد و هنوز نیز اثرات این تیرها بر روی منبر مسجد به یادگار باقی مانده است.

 
دفتر خاطرات شهدای مسجد علی ابن ابیطالب(ع) زاهدان
مسجد حضرت علی بن ابیطالب(ع) زاهدان جزو مساجد شاخص در استان پهناور سیستان وبلوچستان است که در زمان جنگ تحمیلی نیز در زمینه تامین نیرو و تدارکات جبهه به مدیریت “شهید مزاری” بیشترین نقش را ایفا کرده است به گونه ای که این مسجد مفتخر به این می باشد که قریب به ۴۰ نفر از نیروهای خدوم آن مدال افتخار شهادت در دوران دفاع مقدس را به گردن خود آویختند و پس از شهادت این عزیزان هم علاوه بر اینکه از میزان فعالیت های مسجد کاسته نشد بلکه نیروهای خدوم و نمازگزاران آن با تلاش بیشتری در مسیر اشاعه فرهنگ غنی اسلام گام برداشتند.
این فعالیت ها موجب شد تا عده ای منافق و کوردل که تاب دیدن چنین صحنه هایی را نداشتند همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در ۷ خرداد ۱۳۸۸ در انفجاری تروریستی که توسط عامل انتحاری صورت گرفت، ۲۰ نمازگزار این مسجد را در میان نماز مغرب به شهادت و حدود ۱۲۵ نفر را مجروح کردند.

در ایام محرم آرام و قرار نداشتند
پدر شهیدان آبیز گفت: هر زمان برای نماز صبح بیدار می‌شدم، محمود مشغول آماده شدن برای رفتن به مسجد بود. او اوقات فراغتش را صرف حفظ قرآن می‌کرد. به یاد دارم روزی می‌خواست موضوع حفظ قرآنش را مطرح کند. به من گفت تاکنون چند جز قرآن را حفظ کرده است و قصد دارد حافظ کل قرآن شود. من هم از این موضوع استقبال کردم و به عنوان تشویق، اسمش را برای سفر حج نوشتم. محمود و علیرضا در ایام محرم به خصوص روزهای تاسوعا وعاشورا آرام و قرار نداشتند و از صبح زود آماده می‌شدند و جلوتر از بقیه، کفن‌پوش به سمت هیئت‌ها می‌رفتند.

در تاریخ ۷خرداد۱۳۸۸ نذری داشتیم و گوسفندی را قربانی کرده بودیم. علیرضا و محمود مشغول توزیع گوشت‌های نذری بودند. کارشان تا غروب طول کشید. نزدیک اذان مغرب هر دو وضو گرفتند و به سمت مسجد علی‌بن‌ابی‌طالب رفتند. من هم با کمی تاخیر عازم مسجد شدم. زمانی که رسیدم انفجار اتفاق افتاده بود. نگران بودم و دنبال بچه‌هایم می‌گشتم. آنچه در ذهنم متصور می‌شد صحنه‌های کربلا بود. بدن شهدا تکه‌تکه شده بود و در گوشه و کنار مسجد پراکنده بود.
زمانی که محمود و علیرضا را پیدا کردم پیکر بی‌جانشان کنار هم افتاده بود. هنگام انفجار بمب محمود که بزرگتر بود علیرضا را در آغوش گرفته بود. چشمان هر دو بسته بود و بدنشان گرم بود. انگار خواب بودند. علیرضای کوچکم و محمود نوجوانم در اوج مظلومیت و بی‌گناه به شهادت رسیدند.

همیشه نمازش را اول وقت می خواند
«زهرا عسکری»همسر و مادر شهیدان عسکری با بیان اینکه شهید همیشه نمازش را اول وقت می خواند، گفت: ابراهیم در هر مکانی که بود به محض شنیدن صدای اذان، نماز را به جا می آورد. برای دو فرزندش نیز عبایی خریده بود و در منزل به عنوان پیش نماز می ایستاد و فرزندانش پشت سرش نماز می خواندند، زیرا شهید دوست داشت نماز از همان کودکی با خون فرزندانش عجین شود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه ارادت خالصانه و عمیق شهید به مقام معظم رهبری مثال زدنی بود، بیان کرد: هر وقت در منزل دراز کشیده بود و تصویری از امام راحل یا آیت الله خامنه ای از تلویزیون پخش می شد فورا می نشست و ادای احترام می کرد.
عسکری کمک به همنوعان و دستگیری از نیازمندان را از دیگر خصوصیات شهید بیان کرد و گفت: همیشه نذوراتی که مدنظرش بود را مخفیانه انجام می داد و دوست نداشت کسی متوجه آن شود. سرانجام نیز در شب شهادت حضرت زهرای مرضیه(س) به همراه فرزندم علیرضا که برای اقامه نماز به مسجد رفته بودند به شهادت رسیدند.