چند روز پس از نهایی‌شدن فهرست انتخاباتی برخی از گروه‌های سیاسی، بالاخره نوبت به لیست موسوم به اعتدال و اصلاحات هم رسید و این دو گروه در یکی دو روز اخیر لیست مشترک خود را منتشر کردند. اعضای این لیست که محمد رضا عارف گفته خیلی روی آنها تعصب دارد، سه‌گانه‌ی «امید، آرامش و رونق اقتصادی» را به عنوان شعار انتخاباتی خود برگزیدند که در میان آنها فقط «رونق اقتصادی» یک مؤلفه‌ی ملموس در فضای عمومی جامعه محسوب می‌شود و مابه‌ازای اجتماعی دارد. چرا که معمولا شعارهایی نظیر «امید» و «آرامش» بر حسب گرایش‌های سیاسی مختلف، معنای متفاوتی پیدا می‌کنند و نمی‌توان آنها را به کل جامعه تعمیم داد.

 مثلا حسن روحانی نیز که از همان ابتدا دوگانه‌ی «تدبیر» و «امید» را به عنوان شعار خود انتخاب کرد، «امید» را در نگاه به آینده‌ی روشن و دورنمای سیاسی-اقتصادی کشور ترسیم می‌کرد که امروز به دوران «پسابرجام» معروف شده است؛ دورانی که بر خلاف وعده‌های بسیار زیاد دولت، هیچ‌گونه رونق اقتصادی را باعث نشد و رکودی بی‌سابقه را بر کشور حاکم کرد.

مسلما تحصیلات دانشگاهی و تجربه‌ی کار اقتصادی، یکی از شرایط بسیار مهم برای افرادی است که می‌خواهند وارد مجلس شده و با وضع قوانین، اقتصاد کشور را سر و سامان دهند. مثلا کسی که مدرک دانشگاهی رشته‌های فلسفه، تاریخ و یا فیزیک را دارد، کمتر توان ورود به مسائل اقتصادی و کمیسیون‌های مربوط به آن را خواهد داشت و با توجه به معلومات و تجارب خود نمی‌تواند راه‌حل درخوری برای حل مسائل اقتصادی در قالب وضع قوانین و نظارت بر قوه‌ی مجریه داشته باشد.

لیست ۳۰ نفره‌ی اصلاحات و حامیان دولت نیز عملا نشان‌دهنده‌ی گروهی است که تقریبا هیچ‌کدام از آنها حتی یک مدرک دانشگاهی مرتبط با اقتصاد را هم ندارند و کمتر سابقه‌ی اقتصادی در کارنامه‌ی تماماً سیاسی آنها به چشم می‌خورد. لیستی که با رویکردی سیاسی وارد انتخابات شده و می‌خواهند «امید» و «آرامش» را با معانی جناحی خود در متن قوانین مجلس و فضای سیاسی کشور پیاده کنند. «امید»ی که عارف آن را به «رفع حصر سران فتنه» نسبت می‌دهد و «آرامش»ی که می‌خواهد فضای پر التهاب مجلس ششم را تکرار کند. اما آنچه در کشاکش درگیری‌ها و منم‌منم‌های سیاسی مسکوت گذاشته می‌شود، همان «رونق اقتصادی» است که در روزگار نزول برجام از جانب خدا، باید منتظر نزول گشایش اقتصادی از درگاه حق باشیم.