کودکان را دیده اید؟ انقدر اصرار می کنند تا پدر و مادر بالاخره مجبور شوند اجازه دهند در کوچه بازی کند! آن زمانی هم که با دست و پای زخمی به خانه بازمی گردد، با تفکری کودکانه پدر و مادر را متهم می کنند که تو از زخمی شدن من خوشحالی! کودک است دیگر، قوه تحلیلش بیشتر از این کار نمی کند.
معمولا محقق شدن پیش بینی ها خوشحال کننده است. اما نه آن زمانی که پیش بینی ناظر به یک رویداد ناگوار باشد. شاید پیش بینی «پیروزی» تیم ملی در جام جهانی شیرین باشد، اما اگر پیش بینی ناظر به از دست دادن یکی از عزیزان باشد، هیچ کس از به واقعیت پیوستن آن خوشحال نمی شود.
ماجرای برجام هم همین است. حالا که تمام پیش بینی های منتقدین برجام به وقوع پیوسته است، می گویند «چرا دلواپسان خوشحالند؟»! صادق زیباکلام می گوید: «بد عهدی هایی که دارد رخ میدهد، حکم عروسی دلواپسان را دارد که به مراد دلشان رسیدند» و از سوی دیگر محمود صادقی نماینده اصلاح طلب مجلس در واکنش به سخنان جلیلی که از بدعهدی های امریکا و آشکار شدن خطای محاسباتی جریان حامی برجام سخن گفته بود می نویسد «حالا چرا قند تو دل شما آب شده؟».
اما مگر می شود خوشحال بود؟ برعکس؛ دلواپسان منافع ایران این روزها بیش تر از قبل غصه دارند. مگر می شود در روز تصویب برجام اشک ریخت و امروز جشن و پایکوبی کرد؟! مگر می شود با بدعهدی امریکا خوشحالی کرد؟ غصه امروز بیش تر هم شده است. چرا که از قبل بدعهدی امریکا هشدار داده شده بود و «خوشخیالان» در میان جشن و پایکوبی خود با برچسب های دروغین منتقدین را تخریب می کردند و تلاش کرده بود تا تمام آن سخنان را ناشی از دعواهای سیاسی قلمداد کنند. اما حالا در عوض آن که انگشت اتهام را به سمت طرف مقابل بگیرد و دست نیاز خود را به دلواپسان واقعی منافع ملی دراز کنند تا شاید از این چاهی که در آن گرفتار شده اند رهایی یابند، ترجیح داده اند که حرف های سابق خود را تکرار کنند.
حکایت لیبرال های ایرانی حکایت عجیبی است. آنها حتی لیبرال بودن را هم تنها برای خودشان می پسندند. اینها همانها هستند که در همراهی محض با باراک اوباما و جان کری انقلابی ها را تندرو خطاب می کردند و حالا از همراهی جلیلی با ترامپ می گویند. علت ترس و نگرانی بزک کنندگان برجام و امریکا قابل درک است. نگرانند که دروغ هایی که به مردم گفته بودند فاش شود. برای همین است که این روزها به جای عذرخواهی از آدرس های غلطی که به مردم داده بودند سعی می کنند تا پنجه در صورت حقیقت اندازند و اندکی از واقعیت را پنهان کنند.
ترس آنها دقیقا از آنجاست که سوالات منتقدان بدون پاسخ از سوی برجامیان باقی بماند. دقیقا اتفاقی که این روزها در حال روی دادن است. پیش از آن که برجام تصویب شود کرارا از سوی جریان منتقد، هشدار داده شده بود که راهکاری برای حل و فصل اختلافات احتمالی در برجام پیش بینی کنید. حالا روز گذشته عباس عراقچی می گوید: «ما برای شکایت به کجا باید رجوع کنیم؟ شورای امنیت که خودشان هستند». زمانی که توافق ضعیف را امضا میکردید منتقدان همین سوالات را از شما داشتند.
همان کسانی که تا دیروز از دیوار بالا می رفتند که پای خود را بر پرچم امریکا نگذارند، امروز می گوید جلیلی و امریکا هم نوا شده اند! از این سخن باید گریست یا خندید؟
آقای زیباکلام! باتهمت به دلواپسان و جریان انقلابیها ازپاسخگویی درباره ادعاهای پرهزینه وغلط خود درباره رفع تحریم درصورت توقف هستهای وقابل اعتماد بودن آمریکا وتلاشهای خائنانه جهت بزک شیطان بزرگ فرار نکنید!
جریان دلواپس این روزها داغ دار تر از هر زمانی است. چرا که فارغ از بی توجهی به هشدار های دلواپسان، امروز که برجام نقض شده است، بازهم نمی خواهند به مسیر صحیح بازگردند. برجام با تمام نقاظ ضعف، امروز توسط ایران پذیرفته شده است. حالا زمانی است که تیم مذاکره کننده هسته ای باید از متنی که در تصویب آن نقش داشته بودند صیانت کنند و نسبت به نقض های مکرر طرف مقابل حساس باشند. با این حال تیم هسته ای برعکس همچنان در حال توجیه عملکرد طرف مقابل هستند.