اشکال عمده ی خشم این است که اگر چه بخشی از زندگی است ولی ما را از رسیدن اهداف خود باز می دارد و یا رسیدن به اهدافمان را به تعویق می اندازد و همین موجب تعارض ما می شود که از یک طرف خشم پاسخ طبیعی انسان است و از طرف دیگر می تواند روابط فردی را مختل کند وما را از رسیدن به اهداف خود باز دارد .

رایج ترین علل خشم عبارتند از:

جلو گیری از رفتار هدفمند افراد و ناکامی

تحقیر شدن یا مورد تبعض قرار گرفتن

مورد پیشداوری یا بی مهری قرار گرفتن

مورد فریب کاری یا عهد شکنی قرار گرفتن

تحقیر شدن احساسات ، ارزش ها یا اقتدار فرد از سوی دیگران

مورد بد رفتاری یا بی توجهی قرار گرفتن نسبت به خود

صدمه دیدن در نتیجه ی بی توجهی با وجود رفثار حاکی از بی توجهی و سردی دیگران

مورد تجاوز کلامی یا بدنی قرار گرفتن قربانی شدن

مضرات خشم شامل احساس درماندگی ،ناراحتی های جسمی ، استرس روان شناختی ، پرتنشی ، تنهایی و انزوا می باشد.

در مقابله با خشم می توانیم از مهارت های مقابله ای با خشم استفاده کنیم که عبارتند از:

– مقابله ای اتخاذ کنیم و از لحاظ هیجانی خلاق باشیم و با منبع خشم بطورخلاقانه و با آرامش برخوردار کنیم.

– منطقی باشیم و خیلی سریع حادثه پیش آمده رااز روی احساسات ارزیابی نکنیم و ارزیابی منطقی تری از رویداد اتفاق افتاده که منجر به خشم ما شده است داشته باشیم.

– مثبت داشته باشیم و خود گویی مثبت داشته باشیم و با خودمان بگوییم من توانمند هستم و می توانم باخشم خمدم مقابله کنم و کنترلش کنم .

– طریق پرداختن به فعالیت های جسمی خشم خود را تخلیه کنیم .

– مذاکره کننده ی خوبی باشیم و با افراد دیگربتوانیم ارتباط خوبی پیدا کنیم و مشکلاتمان را بامذاکره حل و فصل نماییم با ارزش گذشتن ، مهربانی و ایثارپی ببریم ولذت بخشش را درک کنیم