عالم برزخ متوسط بین دنیا و آخرت است و برخى خصوصیات این جهان را از قبیل «محدودیت زمانى» داراست ولى در عین حال به عالم عقبى مربوط می شود و اولین مرحله عالم ملکوت است اموات با بدن برزخی (بدن مثالی و نوری) در برزخ به سر می برند، نه با این بدن و جسم مادی. این جسم مادی در قبر تبدیل به خاک می شود و نیازی به آب و غذا و پوشاک ندارد.بدن برزخی انسان ها نیز بر حسب اعمال و کردار نیک آنها از نعمت های بزرخی بهره مند هستند. یا براساس کارهای زشت و ناپسند خود در عذاب آتش برزخی، معذبند.

واژه قبر در بسیاری از روایات به معنای برزخ است و منظور از فشار قبر یا سؤال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر شب اول انتقال انسان از این دنیا به عالم برزخ می باشد. در نتیجه اول شبی که انسان از دنیا رفته شب اول برزخ (قبر) او حساب می شود و آنچه  به فشار قبر مربوط می شود عذابی برزخی مربوط به شب اول مرگ آدمی است.در نتیجه اگر کسی را حیوانات درنده بخورند یا در دریا غرق شود از شب اول قبر معاف نیست. براساس روایات و همچنین با توجه به ارتباط نسبى که بدن برزخى با بدن مادى پنهان در زیر خاک دارد؛ ارواح انسانى در برزخ، براساس منزلت و فضایلى که در دنیا داشته ‏اند، امور دنیوى را درک کرده اند حتى به خانواده خود سر می ‏زنند و آنها را زیارت می ‏کنند. این امر می ‏تواند در هر زمانى و براى هر فردى باشد؛ ولى روز جمعه کمترین و مشخص‏ترین زمانى است که در روایات وجود دارد.

در این باب، تنها به ذکر دو روایت بسنده مى‏کنیم: ۱ . اسحق‏بن عمار از امام کاظم(ع) پرسید: آیا مؤمن خانواده خویش را زیارت مى‏کند؟ فرمود: آرى. گفتم: چقدر؟ فرمود: بر حسب فضایلشان. پاره‏اى از آنان هر روز و پاره‏اى هر سه روز، خانواده خود را زیارت می ‏کنند.

اسحق بن عمار مى‏گوید: در اثناى کلام حضرت، دریافتم که می فرمود: کم‏ترین آنان هر جمعه (خانواده خود را زیارت مى‏کنند) پس گفتم: در چه ساعتى؟ فرمود: هنگام زوال خورشید، یا مثل آن؛ پس خداوند فرشته‏ اى را با او روانه می کند تا چیزهایى را به او نشان دهد که شاد شود و از وى چیزهایى را بپوشاند که او را غمگین سازد. (محمد بن ابراهیم کلینى، کافى، به تصحیح على‏اکبر غفارى، ج ۳، کتاب الجنائز، ص ۲۳۱، روایت پنجم).

۲٫ امام صادق(ع) فرمود: «به درستى که مؤمن خانواده خویش را زیارت می ‏کند. پس آنچه را دوست دارد، می ‏بیند و آنچه را ناخوشایند دارد از او پوشیده می ‏شود؛ و به درستى که کافر خانواده خویش را زیارت می کند. پس می بیند آنچه ناخوشایند اوست و از او پوشیده مى‏شود آنچه را دوست ندارد.

امام(ع) فرمود: پاره‏اى از ایشان هر جمعه زیارت مى‏کنند و پاره‏اى بر حسب عمل خود زیارت مى‏کنند» (همان، ص ۲۳۰، روایت اوّل).

مسأله عالم برزخ و چگونگى آن از مباحث دقیق در فرجام‏ شناسى است  و آیات و روایات متعددى به این بحث پرداخته است.بسیارى از حقایق هستى و خصوصا حقایقى که در ماوراء جهان طبیعت وجود دارد، براى ما مجهول است. البته این ندانستن، بیشتر در کم و کیف و چگونگى آن حقایق است؛ ولى اصل آن حقایق را عقل و وحى در جاى خود اثبات کرده‏ اند و ما نسبت به آن آگاهى داریم. البته علم ما به کنه و ماهیت آن حقایق بسیار محدود است؛ مگر براى عده کمى که با سلوک عملى در همین دنیا به آن عوالم راه یافته باشند و علم اجمالى آنها به علم تفصیلى تبدیل شده باشد. از این رو، سنخیت و چگونگى بدن‏هاى برزخى براى ما به صورت کامل و دقیق روشن نیست؛ ولى در عین حال از مجموعه آیات و روایات و تحلیل‏هاى عقلى می ‏توان دورنمایى از کم و کیف بدن برزخى را تصویر کرد.

قبل از تفسیر اجمالى مطلب، توجه به چند مطلب ضرورى است: الف) در تمام عوالم هستى (عالم مادى، برزخ و قیامت) انسان داراى بدن است و در هیچ عالمى بی بدن نیست؛ به دلیل این که روح حقیقتى است عین تعلق به بدن و در متن و ذات روح، تعلق به بدن خوابیده است. از این رو، ممکن نیست که روح باشد و بدنى در کار نباشد. پس اگر انسان در عالم طبیعت، برزخ و قیامت، داراى روح است ـ که هست ـ واجد بدن نیز خواهد بود.

ب ) هر یک از عوالم هستى داراى نظام، احکام، آثار و قوانین مخصوص به خود است؛ یعنى، در عالم طبیعت قوانینى حاکم است غیر از سننى که بر عالم برزخ حکم‏فرماست؛ و در عالم برزخ نظامى وجود دارد که در عالم قیامت وجود ندارد و در عالم قیامت، آثارى است که در دو عالم برزخ و ماده نیست. از این رو، بدنى که در عالم طبیعت است هم سنخ با قوانین حاکم بر این دنیا است؛ و این بدن غیر از بدن برزخى است.

بدن برزخى، هم سنخ با احکام و آثار عالم برزخ است. هم‏چنین بدن در قیامت غیر از بدن برزخى و بدن مادى است و بدنى است که هم سنخ با سنن ویژه عالم قیامت و آماده پذیرش آن قوانین مخصوص است. مثلاً بدن قیامتى، بدنى است که در عین سوختن مدام، از بین نمى‏رود؛ یا مثلاً بدن قیامتى یک فرد بهشتى، به صورتى است که در عین خوردن و آشامیدن، نیازى به تخلیه مواد تغذیه شده از بدن ندارد؛ و بدن طورى ساخته شده است که نیازمند چنین امرى نیست بنابراین نباید تصور کرد که بدن مادى، برزخى و قیامتى یکسان هستند. در جاى خود مستدل شده است که عالم تجرد و قیامت، عالم بالاتر و نزدیک‏تر به مبدأ متعال است و از این رو موجودات آن از مراتب وجودى بالاتر و کامل‏ترى برخوردارند.

قبل از آن (یعنى در مرتبه فروتر) عالم مثال و برزخ است که مترتب بر عالم تجرد و متأخر از آن است. عالم آخر، عالم جسم و جسمانیات و یا نظام مادى است که دورترین عالم از مبدأ متعال است. از این رو، موجودات آن نیز از مراتب ضعیف‏تر و ناقص‏ ترى برخوردارند. بنابراین، موجودات عالم برزخ از موجودات عالم مادى، کامل‏تر؛ ولى نسبت به موجودات عالم قیامت و تجرّد ناقص ‏ترند. با دقت در مطالب پیشین، مشخص مى‏شود که: اولاً، بدن برزخى غیر از بدن مادى و غیر از بدن قیامتى است. ثانیا، بدن برزخى متناسب با احکام و آثار و قوانین عالم برزخ است. ثالثا، بدن برزخى از بدن مادى کامل‏تر و بالاتر و از بدن قیامتى ناقص‏تر و پایین‏تر است. بنابراین، بدن برزخى از آن جا که از بدن مادى بالاتر است، از سنخ ماده و جسم طبیعى نیست که احکام ماده بر آن غالب باشد. ولى از آن جا که از بدن قیامتى پایین‏تر است، واجد برخى لوازم ماده چون، شکل، اندازه و مقدار هست روایات نیز به صراحت بیانگر این حقیقتند که بدن برزخى شبیه بدن دنیوى است.

امام صادق(ع) مى‏فرماید: «ارواح مؤمنان (در برزخ) در بدن‏هایى شبیه بدن‏هاى دنیوى آنان است» (بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۶۸، روایت ۱۱۹). و در جمله‏اى دیگر مى‏فرماید: «ارواح انسان‏ها (در برزخ) به صورت جسدهاى دنیوى‏اند» (همان، ص ۲۶۹، روایت ۱۲۱). امّا هر چند بدن برزخى بالاتر و کامل‏تر از بدن مادى است، در عین حال، از بدن قیامتى ناقص‏تر است. امام صادق(ع) فرمودند: «بدن‏هایى شبیه بدن‏هاى دنیوى» یا «در صورت جسدهاى دنیوى» که بیانگر شباهت، است نه یکسان بودن. شبیه آن است چون شکل، مقدار و اندازه دارد، و هر فرد مرده‏اى، مرده دیگر را در این قالب مشاهده کرده، او را مى‏شناسد؛ چنان که در خواب، آدمى صورت خود را به شکل دنیوى با دیگران در سرور یا رنج مى‏بیند. اما عین شکل دنیوى خود نیست؛ چون مى‏تواند بدون وسایل و ابزار مادى مثلاً مسافت طولانى را سیر کند و با اراده ‏اى خود را در جاى دیگر قرار دهد چنان که در خواب، آدمى بدون استفاده از ابزار مادى سیر و سفرها مى‏کند. به همین جهت، در بسیارى از روایات خواب را نشان خوبى براى عالم برزخ و بدن برزخى دانسته‏ اند. . پس بدن برزخى، نه مادى محض است مانند بدن دنیوى؛ نه غیر مادى