به نقل از مشرق، «زمانى براى جولان دادن ایرلاینهاى ایرانى» شاید این جمله بهترین تیتر براى روندى باشد که این روزها برخى شرکت هاى هواپیمایى در پیش گرفته اند.
اما آنچه باعث شد تا این یادداشت را بنویسم، اعتراف به بزرگ ترین اشتباهم در سالهاى اخیر است.اشتباهى به نام فرهنگ هوانوردى که باعث شد به نام فرهنگ هوانوردى به شعور و شخصیت مردم توهین شود.
سواستفاده از فرهنگ هوانوردى توسط مدیران هوانوردى که هربلایى سر مسافر مى آورند و تا مسافر به نقطه جوش مى رسد برچسب بى فرهنگى به آن مى زنند.چند روز پیش در فرودگاه شیراز براى نخستین بار در سفرهایم که اغلب با هواپیما است اتفاقى رخ داد که به مسافر براى هر واکنشى حق دادم.
ماجرا از آن زمان شروع شد که هواپیما ساعت ۱۹ از مبدا تهران وارد فرودگاه شیراز شد و بر اساس برنامه ساعت ۲۰٫۱۵ مى بایست پرواز به سوى مهراباد انجام مى شد.
مسافران پذیرش مى شوند و از ساعت ۱۹٫۳۰ در سالن ترانزیت منتظر سوارشدن به هواپیما مى شوند.هواپیما به علت نقص فنى در اسلتها زیر دست تکنسینها قرار دارد، ساعتها مى گذرد و هرلحظه به تجمع مسافران اضافه مى شود.
مدیر ایستگاه وارد تجمع شده و علت تاخیر را بدى هوا اعلام مى کند و درست در همین لحظه پرواز چند شرکت دیگر به مقصد تهران در حال انجام است.این نخستین دروغ به مسافر است.گوشه اى مى ایستم و نظاره گر رفتار و مدیریت ایرلاین مورد نظر مى شوم.
ساعتها مى گذرد و همچنان خبر جدیدى اعلام نمى شود.در دومین مرحله از نمایشهاى هجوآمیز شرکت مورد نظر، تکنسین فنى که حسابى زیر باران خیس شده از رمپ وارد ترانزیت مى شود و در جمع مسافران مى ایستد و با رفتارى حق به جانب اعلام مى کند که هواپیما سالم است و فقط بدى هوا موجب تاخیر شده و اگر سایر ایرلاینها پرواز مى کنند به علت عدم توجه انان به ایمنى است.
پس از دروغ دوم و توهین دیگر به شعور مردم، بازى دیگر ایرلاین شروع مى شود و تابلوى گیت سوار شدن به هواپیما روشن مى شود و ملت را جهت سوار کردن به صف مى کنند تا زمان بگذرد و مردم ساکت شوند.
پرواز ۲۰:۱۵ ساعت ۲۴ باطل مى شود و ۱۰۰ نفر مسافر اواره فرودگاهى مى شوند که در زمان انتظارشان حداقل ۴ پرواز با ظرفیت پذیرش مسافر به سمت تهران را از دست داده اند.بدون عذرخواهى برگه کنسلى پرواز را به دستمان دادند و به خداى بزرگ سپرده شدیم.
چند مسافر خدمات ویژه،چند خانواده به همراه کودک و خردسال را شرکت هواپیمایى رها کرد و خبرى از هتل و پذیرایى در کار نبود.ساعت ۱ بامداد هواپیماى قشم ایر به سوى تهران در حال پذیرش مسافر بود،رییس ایستگاه قشم ایر به جاى مدیر ایستگاه ایرلاین مذکور مسافران جا مانده را بر اساس اولویت کهنسال،خانواده و اهمیت سفر به تهران پذیرش کرد و به همراه پذیرایى وارد سالن ترانزیت کرد و در نهایت مسافران خسته از تاخیر و دروغ ساعت ۱ بامداد به سمت تهران حرکت کردند.
(نام قشم ایر را به علت مدیریت موفق یک جوان در قامت مدیرایستگاه و نقش آن در ارامش مردم مضطرب بیان کردم،چرا که بدون دریافت هزینه از مسافران مانده در فرودگاه و با هماهنگى با مدیران تهران،با احترام پذیراى مسافران ایرلاینى شدند که ایرلاین مذکور ذره اى ارزش براى مسافرانش قائل نشد).پس از این سفر، نگرشم کاملا به فرهنگ هوانوردى مردم تغییر کرد.
همیشه مسافر خارجى را با فرهنگ مى نامیم اما آیا یک ایرلاین خارجى جرات دارد با مسافر اینگونه رفتار کند؟! کدام نهاد و سازمان حامى مسافر است؟ امیدوارم روزى رقابت در هوانوردى ما ایجاد شود تا به مسافر به چشم برده دیده نشود.کاش هنگام پول گرفتن از مسافر هم به فرهنگى او فکر کنیم و فقط زمانى که اعتراض مى کند به او بى فرهنگ نگوییم.کاش کمى براى عزت انسان ارزش قائل بودیم تا یک مرد براى آنکه همسر و فرزند خردسال بیمارش را به مقصد برساند به مدیران ایستگاهها التماس نکند.