دو خبرنگار روزنامه بریتانیایی «گاردین»، از اواخر آذرماه ۱۳۵۷ تا چند هفته پس از پیروزی انقلاب، وقایع ایران را برای این روزنامه معروف پوشش می دادند. در زیر خلاصه ای از گزارش های این دو خبرنگار، مارتین وولاکوت Martin Woolacot و لیز تِرگود Liz Thurgood، از نظر مخاطبان مشرق می گذرد.
۱۵ ژانویه ۱۹۷۹
به گزارش مارتین وولاکوت در تهران، همه چشم ها در ایران به آیت الله روح الله خمینی است که بعد از ۱۴ سال تبعید در ترکیه، عراق و فرانسه قصد بازگشت به ایران را دارد. علی رغم تبعید، او از طریق نوارهای کاست قاچاقی توانست خیزش و انقلاب را در سراسر ایران هدایت کند. او اکنون در کانون رویدادهاست.
۱۶ ژانویه ۱۹۷۹
در آستانه سوار شدن شاه به هواپیمایی که قرار است او را به مصر ببرد، وولاکوت نوشت که شاه دولتی را پشت سر باقی می گذارد که شاید راه را برای بازگشت او به سلطنت هموار کند.
۲۲ ژانویه ۱۹۷۹
در حالی که روحانیون یک سیستم محاکم اسلامی ایجاد می کنند و قوانین شریعت را عرضه می کنند، وولاکوت از تلاش های وکلای سکولارِ هراسان برای سازماندهی خود خبر می دهد. او نوشت: ” آینده قانون جزاء و حرفه قضاء، در کنار حقوق زنان و خودمختاری مناطق در حال تبدیل شدن به یکی از میدان های جدال در سیاست ایران است.
۱ فوریه
این لحظه ای است که هواداران او منتظرش بودند: آیت الله خمینی عاقبت بعد از ۱۴ سال غیبت، به خاک وطن باز می گردد. (امام) خمینی که به هیچ وجه قصد مصالحه ندارد، کابینه تعیین شده از سوی شاه را به دستگیری تهدید کرده است تا ” دهانشان را ببندند.”
۳ فوریه
لیز تِرگود، به دنبال روشن کردن ابعاد سیاست هایی است که (امام)خمینی در پیش خواهد گرفت: ” خود خمینی قصد دارد که تنها یک مرشد معنوی باشد. ولی با توجه به محبوبیت فوق العاده او، تصور این که او بتواند فقط در چایگاهی منفعل نسبت به سیاست باقی بماند، بسیار دشوار است.”
۵ فوریه
(امام) خمینی نخست وزیر خود، مهدی بازرگان، را منصوب کرد که چهره ای میانه رو محسوب می شود. در عمل، ایران اکنون دو دولت دارد- وضعیت ناپایداری است.
۱۲ فوریه
تِرگود گزارش داد، “تنها یک نفر، و آن هم (امام) خمینی، است که در نهایت قبضه خود را بر قدرت محکم می کند. آخرین بقایای تخت طاووس(تخت سلطنت) هم با استعفای بختیار، منصوب شاه، بعد از ۴۸ ساعت نبرد سخت در تهران فرو ریخت.”
۱۴ فوریه
به گزارش تِرگود، با خاموش شدن صدای تفنگ ها، فضایی از خوش بینی بر شهر حاکم شده است. “این انقلابی بود که همه را غافلگیر کرد- حتی خود ایرانی ها را.”
ولی بعد از انقلاب، نوبت حکومت است. (امام) خمینی می خواهد قدرت خود را بر هزاران انقلابی اِعمال کند که حاضر نیستند اسلحه را زمین بگذارند- او تهدید کرد که دست «خائنان» را قطع می کند. تِرگوت گزارش کرد که حدود ۱۰٫۰۰۰ نفر در جریان آشوب های ۱۵ ماهه اخیر که منجر به پیروزی انقلاب شد، کشته شده اند.
۱ مارچ
(امام) خمینی به شهر مقدس قم رفت و به طلاب گفت که ایران باید جمهوری اسلامی باشد- نه جمهوری دمکراتیک. (امام) خمینی گفت: ” این لفظ دمکراتیک را به کار نبرید. این الگوی غربی است. ما به تمدن غرب احترام می گذاریم، ولی دنباله روی آن ها نخواهیم بود.”
۷ مارچ
ملی گرایان که می گویند وارثان نخست وزیر پیشین ایران، محمد مصدق، هستند- که در سال ۱۹۵۳ سرنگون شد- یک «جبهه دموکراتیک ملی» تشکیل داده اند تا با قدرت گیری فزاینده روحانیون مقابله کنید. ترگود می نویسد که این اولین نمود راستین از این واقعیت است که بسیاری از ایرانی ها برای آن چه خود ” حاکمیت خودکامه مسجدها” می دانند، آماده نیستند.
گزارش اختصاصی لیز تِرگود از سقوط بختیار
«بختیار در پی از دست دادن حمایت ارتش، تسلیم شد»
۱۲ فوریه ۱۹۷۹(۲۳ بهمن ۱۳۵۷)
حکومت ۳۸ روزه دکتر بختیار به عنوان نخست وزیر ایران، روز گذشته به پایان رسید. آخرین بقایای حکومت شاه با اعلام پایان پشتیبانی ارتش از نخست وزیر و فراخوان سربازان از خیابان ها، فروپاشید.
تهران، که در ۴۸ ساعت گذشته یک میدان نبرد خونین بود، تسلیم شادی پرشور طرفداران رهبر مذهبی پیروز، آیت الله خمینی، بود.
پیش تر، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح، ارتشبد عباس قره باغی، با مردی که آیت الله خمینی به عنوان نخست وزیر معرفی کرد، یعنی مهدی بازرگان، دیدار کرد و گفت که از جمهوری اسلامی انقلابی حمایت می کند. از سرنوشت دکتر بختیار خبری در دست نیست، گرچه رادیو ایران، که اکنون خود را «صدای انقلاب» می خواند، از شایعاتی درباره خودکشی بختیار پس از استعفاء خبر داده است.
آیت الله به طرفدارانش گفت: ” پیروزی محقق شد.” بعد از حدود ۴۰ ساعت نبرد سهمگین، که در جریان آن چند صد نفر از مردم کشته شدند، اعلامیه بی طرفی ارتش به معنای پایان دفاع ان از دولت بختیار بود.
در بیشتر نقاط تهران، طرفداران آیت الله با شلیک هوایی پیروزی خود را جشن می گیرند. این تفنگ ها یا از سربازان ارتش و پلیس به غنیمت گرفته شده یا توسط نظامیان ناراضی در اختیار مردم قرار گرفته است.
در دانشکده نظامی شهر و پادگان «باغ شاه»، نزدیک دفتر نخست وزیر، طرفداران خمینی با سرسخت ترین سربازان طرفدار سلطنت، درگیری سنگینی داشتند. ستون های غلیظ دود از این ساختمان ها به هوا برخاسته بود
در ساعت ۶ بعد از ظهر، رادیو دولتی که به دست انقلابیون افتاد، اعلام پیروزی کرد. این خبر به گوش همه دنیا، از جمله شاه در مراکش، رسید.
صدای انقلاب اسلامی، نام جدید رادیو ایران، با پخش مارش نظامی اخبار لحظه به لحظه نبردهای دیروز را مخابره می کرد. سقوط دست کم ۵ پادگان و تعداد بسیار زیادی پاسگاه پلیس توسط انقلابیون گزارش شد. مجلس ایران هم بعد از ظهر به دست انقلابیون افتاد.
در ساعت ۷٫۰۵ بعد از ظهر، استعفای دکتر بختیار رسمی شد. رادیو جزییات بیشتری را در این باره اعلام نکرد، ولی منابع دیپلماتیک می گویند که او تا به حال از کشور خارج شده است.
تلفات جانی نبردهای آخر هفته بالای ۳۰۰ نفر گزارش شده است. در میان کشته شدگان، نام خبرنگار لس انجلس تایمز، جو الکس موریس، هم هست که ظاهرا روز شنبه با اصابت یک گلوله سرگردان به سینه اش کشته شد.
۱۱ هزار زندانی، عمدتا قاتل و سارق، که در بین آن ها چند زندانی اروپایی و امریکایی هم بودند، با توجه به فرار نگهبانان زندان ها، از محبس گریخته اند.
یک گوینده تلویزیون دولتی ایران از محل یک مدرسه که به یک پایگاه انقلابی تبدیل شده، از مردم خواست که اسلحه خود را حفظ کنند تا امروز تحویل سرفرماندهی ارتش دهند. مقامات ارتش گفتند که فرماندار نظامی تهران، سپهبد مهدی رحیمی دستگیر شده است و در «محکمه اسلامی» محاکمه خواهد شد.
اوایل صبح امروز، نیروهای مسلحی که هنوز مقاومت می کردند کم کم شروع به تسلیم خود کردند. به گزارش رادیو تهران، نیروی دریایی، پیش تر و در پی جلسه مقامات عالی ارتش اعلام کرد که بی طرف است و سربازان خود را به پایگاه ها فرا خواهد خواند. در اعلامیه نیروی دریایی آمده است: ” ما نمی خواهیم در نابودی اتحاد ملت سهیم باشیم. از امروز ما نقش غیرسیاسی ایفاء خواهیم کرد.”
در تمام طول روز صدای رگبار مسلسل های سنگین از خیابان های تهران به گوش می رسید. این صداها تنها با صدای آژیر آمبولانس ها و صدای موتور کامیون ها و خودروهای سنگین نظامی که به دست انقلابیون افتاده بود، قطع می شد. نیروهای مسلح انقلابی، با صورت های پوشیده و اسلحه در مشت، از یک صحنه درگیری به صحنه دیگر می رفتند. مبارزان مسلح موتور سوار هم تیرهای هوایی شلیک می کردند. بعد از سقوط اسلحه خانه ها، تقریبا هر مردی در تهران با تفنگ مسلح شده است. AK47 و M16 و حتی بازوکا به دست مردم افتاده است. ان ها که اسلحه گرم نداشتند چماق، کارد آشپزخانه و حتی قیچی به دست گرفتند.
….از نخستین جاهایی که به دست انقلابیون تسخیر شد، پایگاه نظامی فوزیه بود. بعد سفارتخانه های اسراییل و مصر به دست انقلابیون مسلح افتاد. زندان قصر و کاخ گلستان از دیگر مکان ها بود.
سفارت بریتانیا گفت که سربازان ارتش که جلوی سفارت نگهبانی می دادند، توسط انقلابیون مسلح خلع سلاح شدند، گرچه آن ها بعد از ان که مطمئن شدند در سفارت اسلحه ای پنهان نیست، ان جا را ترک کردند.
درگیری های دیروز از جمعه شب آغاز شد که بخش هایی از فیلم ورود ۱۰ روز قبل آیت الله خمینی به کشور از تلویزیون پخش شد. همافران طرفدار (امام) خمینی در پایگاه هوایی دوشان تپه در شرق تهران، به هیجان آمدند و برای تظاهرات به طرفداری از او در محوطه پادگان تجمع کردند.
واحدهایی از گارد جاویدان برای کنترل اوضاع به اعزام شدند و به گفته شاهدان چند تکنیسین را به جرم شورش به صف کرده در میدان مرکزی پایگاه تیرباران کردند.
با دست به اسلحه بردن همافران در واکنش به این اقدام ،درگیری شدید آغاز شد. نیروهای بیشتری از گارد جاویدان از لویزان با تانک و کامیون و خودروهای زرهی به دوشان تپه اعزام شدند.
فرمانده این نیروها اجازه خروج چند صد همافر بی سلاح را نداد و دستور شلیک به این همافران صادر شد. در نتیجه همافران به مقاومت پرداختند. با افزایش درگیری ها هزاران نفر از مردم برای کمک به همافران راهی منطقه شدند….
در درگیری سنگین همافران با نیروهای گارد جاویدان دست کم ۱۰۰ نفر کشته شدند.
حتی بیمارستان ها هم از خشم گارد جاویدان در امان نبود. شب گذشته بیمارستانی در شرق تهران با یک بالگرد و تانک چیفتن مورد حمله قرار گرفت و دیوار این بیمارستان با این هجوم فرو ریخت. چند آمبولانس هم در جریان خروج از بیمارستان هدف قرار گرفتند.
در اورژانس بیمارستان سینا، در نزدیکی مقر اصلی پلیس، به گفته منابع درون بیمارستان ۱۱ تخت عمل جراحی به صورت ۲۴ ساعته در حال جراحی روی مجروحان بودند. بیشتر مجروحان از ناحیه سر هدف قرار گرفتند. به گفته یک پزشک این بیمارستان، نیروهای گارد هیچ تلاشی برای شلیک به نقاط پایین تر از کمر به خرج نمی دهند و گلوله ها را بیشتر به بالاتنه شلیک می کنند.
https://www.theguardian.com/news/blog/2009/feb/03/iranian-revolution-archive
https://www.theguardian.com/world/1979/feb/12/iran.lizthurgood