امام خمینی(ره) از ۱۳ آبان سال ۱۳۴۲ تا ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷، یعنی حدود ۱۴ سال در تبعید به سر برد و در سال ۱۳۴۳ ابتدا به ترکیه و پس از مدتی به عراق تبعید شد و اوقات پایانی دوری از وطن را در فرانسه و در دهکدهای به نام نوفللوشاتو گذراند. نوفللوشاتو در روزهای اوج نهضت، به قلب تپنده انقلاب ایران تبدیلشده بود. وقتی امام را به ترکیه تبعید میکردند، شاه و آمریکا هیچگاه پیشبینی نمیکردند که او روزی پیروزمندانه به ایران بازگردد و رژیم شاهنشاهی را از بن برکند.
بازگشت امام
پس از خروج شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷، امام در پیامی کوتاه خطاب به خبرگزاریهای جهان اعلام کرد: «خروج شاه از ایران، اولین مرحله پایان یافتن سلطه جنایتبار ۵۰ ساله رژیم پهلوی هست که به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزی را به ملت تبریک میگویم.» همچنین ایشان اعلام کرد که در اولین فرصت به ایران بازمیگردند.
به تعویق افتادن بازگشت
درحالیکه یاران حضرت امام و مبارزان مذهبی، باوجود تمام نگرانیها در تدارک برگزاری مراسم استقبال باشکوهی از امام بودند، اعلام خبر تصمیم امام برای آمدن، مسؤولان و سردمداران رژیم پهلوی را سخت به تکاپو انداخت. آنان که بهشدت از تظاهرات خیابانی مردم بر ضد رژیم پهلوی هراسناک شده بودند، ورود امام را به کشور، پایانی بر تمام امیدهایشان میپنداشتند و یقین داشتند که در این صورت، طومار سلطنت پهلوی برچیده خواهد شد؛ بنابراین، درصدد مقابله با ورود امام به کشور یا مانعتراشی در برابر تصمیم امام برآمدند. بختیار در مقام نخستوزیری، نقشههای گوناگونی در سر میپروراند که انفجار هواپیمای امام یا منحرف کردن مسیر هواپیمای حامل امام و سپس دستگیری ایشان از آن جمله بود که هیچیک عملی نشد. تیر آخر او، بستن فرودگاهها به روی هواپیمای امام بود. درحالیکه قرار بود پرواز انقلاب در روز ششم بهمن امام خمینی را از فرانسه به ایران بیاورد، سازمان هواپیمایی کشور اعلام کرد که به علت بدی هوا و نبود دید کافی، همه پروازها لغو شده است.
اعتراض مردم به بسته شدن فرودگاهها
با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها و جلوگیری دولت بختیار از ورود حضرت امام به کشور، مردم با تظاهرات و راهپیماییهای خود، به اقدام دولت اعتراض کردند. همه افسران نیروهای سهگانه در پایگاههای خود در تهران، اصفهان، کرمانشاه، دزفول، همدان و بوشهر اعتصاب کردند و سپس به صفوف تظاهرکنندگان معترض پیوستند. در تهران، سیل جمعیت تظاهرکننده بهسوی فرودگاه مهرآباد به راه افتادند. روحانیان مبارز سراسر کشور که برای استقبال از امام به تهران آمده بودند، با تحصن در مسجد دانشگاه اعلام کردند تا بازگشت امام به کشور به تحصن ادامه خواهند داد. مردم و دانشجویان نیز به جمع تحصین کنندگان میپیوستند. فردای آن روز، مردم در راهپیمایی عظیم یکمیلیونی به مناسبت رحلت پیامبر اسلام، در حمایت از امام شعار دادند. در بسیاری از نواحی شهر تهران نیز زد و خوردهای شدیدی میان نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان روی داد. تیراندازی در نواحی مختلف لحظهای قطع نمیشد. خبرگزاری پاریس اعلام کرد یکی از میدانهای شهر، به میدان جنگ شباهت پیدا کرد و تعداد کشتهها در پایتخت را سه هزار تن گزارش کرد. روزنامه اطلاعات نوشت: «غرب و جنوب غرب تهران، غرق در شعلههای آتش بود».
کوتاه آمدن دولت بختیار
در پی تحصنها و تظاهرات خونین مردم در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها، دولت بختیار عقبنشینی کرد و شکست را پذیرفت. بختیار در نهم بهمنماه اعلام کرد که فرودگاه مهرآباد امروز باز خواهد شد و هیچ ممانعتی برای ورود امام به کشور وجود ندارد. هیئت دولت در دهم بهمن اعلام کرد که ورود هواپیمای حامل امام به فرودگاه مهرآباد تهران بدون اشکال است. با اعلام این خبر، کمیته استقبال از امام در پیامی اعلام کرد که امام خمینی در ساعت ۹ صبح پنجشنبه ۱۲ بهمن در تهران خواهد بود.
امام خمینی(ره) بر فراز آسمانها
شامگاه ۱۱ بهمن، هواپیمای امام خمینی(ره) غرشکنان از فرودگاه شارل دوگل فرانسه به آسمان پرواز کرد. امام نماز شب را در طبقه دوم هواپیما بهجای آورد و سپس در طبقه پایین هواپیما استراحت کرد. مهماندار هواپیما از مشاهده آرامش امام متعجب شده بود. هنگام طلوع فجر، امام و همراهان نماز صبح را به جماعت بهجا آوردند. زمان ورود هواپیما به آسمان ایران، خبرنگاری از امام پرسید: «چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ.» امام هیچ احساسی نداشت؛ چراکه او فقط بر مبنای تکلیف عمل میکرد. پیروزی و شکست برای او، هر دو زیبا بود. همانطور که شکست، او را ناامید نمیکرد، پیروزی نیز احساسات شخصیاش را برنمیانگیخت.
پرشکوهترین استقبال تاریخ
در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷، پرشکوهترین استقبال تاریخ جلوهگر شد. این روز یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ معاصر ایران است و شور و شوق مردم در آن وصفناپذیر بود. عده زیادی از مردم، خود را به تهران رسانده بودند تا در مراسم استقبال از امام شرکت کنند. تقریباً در ساعت ۶ صبح، خیابانها سرشار از جمعیت بود. اول صبح، میلیونها نفر در دو طرف خیابانهای مسیر امام خمینی(ره) ایستاده بودند و ۵۰ هزار نیروی انتظامی مردمی مشغول منظم کردن آنها بودند. مردم با تاق نصرت و گل، خیابانها را تزیین کردند و در قلب استقبالکنندگان، دریایی از اضطراب و شادی موج میزد. در ساعت ۹:۳۰ صبح، محبوب ملت و پرچمدار آزادی به وطن برگشت. چند لحظه پس از گشوده شدن در خروجی هواپیما، امام درحالیکه دستشان در دست مهماندار فرانسوی بود، در مقابل دیدگان مشتاقان ظاهر شد. همه اشک شادی میریختند. فریاد «اللهاکبر» به هوا برخاست. در میان نشاط و هیجان و ازدحام، امام وارد صحن فرودگاه شد و پس از شنیدن آیات قرآن کریم، پیام محبتآمیز فداییان خود را که از اعماق جان هر ایرانی برمیآمد، از زبان گروه سرود شنید:
ای مجاهد، ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست مرگ در راه حق افتخار توست
این تویی، این تویی پاسدار حق خصم اهریمنان، دوست دار حق
بُوَد شعار تو، به راه حق، قیام ز ما تو را درود، ز ما تو را سلام
امام خمینی(ره) در فرودگاه مهرآباد
امام خمینی(ره) در فرودگاه مهرآباد پس از شنیدن پیام ملت، سخنانی ایراد فرمود. ایشان ابتدا از تمام اقشار ملت از پیر و جوان، روحانی و کسبه، قاضی و وکیل، کارمند و کارگر و کشاورز که در راه رسیدن به پیروزی رنج و مصیبت دیدند و ثابتقدم ماندند، صمیمانه تشکر کرد. ایشان در بخشی از سخنان خود، تلاشهای محمدرضا را برای بازگشت به ایران و حفظ سلطنت، ناکام خواند و تلاشهای آنان را به دستوپا زدن برای حفظ سلطنت تعبیر کرد.
امام در این سخنان با بیان رمز پیروزی فرمود: «ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا بهواسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیتهای مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت روحانی و جناح سیاسی. ما باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم».
امام خمینی(ره) در بهشتزهرا
بهشتزهرا، نخستین جایی بود که امام خمینی(ره) پس از بازگشت به وطن به آنجا رفت و با پاس داشت مقام شهیدان و خواندن فاتحه، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد کرد. در میان ازدحام جمعیت ۶ میلیون نفری استقبالکننده و مشتاق زیارت امام، انتقال ایشان تا بهشتزهرا بهسختی صورت گرفت. همه منتظر بودند ببینند امام خمینی(ره) چه برنامهای را اعلام میکند. امام در سخنرانی خود، ابتدا از ایثار و تلاش مردم تشکر کرد و به آنان برای از دست دادهشان تسلیت گفت. سپس رژیم سلطنتی را غیرعقلانی شمرد و رژیم پهلوی را تحمیلی و غیرقانونی اعلام کرد. دولت بختیار را نیز به دلیل غیرقانونی بودن مجلس شورا و سنا، نامشروع دانست. آنگاه ارتش را نصیحت کرد و از بعضی نظامیانی که به ملت پیوسته بودند، قدردانی کرد. اوج سخنان امام خمینی(ره) که احساسات مردم را بهشدت برانگیخت، این جمله بود: «من دولت تعیین میکنم. من تو دهن این دولت میزنم. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم.» چند روزی بیش نگذشته بود که امام به وعده خود عمل کرد و دولت انتقالی با تصویب شورای انقلاب به مردم معرفی شد.
مهمترین پیامدهای بازگشت امام
دو حادثه، از مهمترین پیامدهای بازگشت امام خمینی(ره) است که بهسرعت موجب پیروزی انقلاب اسلامی شد: انتصاب دولت موقت و بیعت نظامیان با امام خمینی(ره). امام خمینی در ۲۶ دیماه در آستانه خروج شاه از کشور اعلام کرد که ما دولت را به همین زودی اعلام خواهیم کرد. در ۱۵ بهمن، نخستوزیری مهندس بازرگان به تصویب شورای انقلاب رسید. در ۱۹ بهمن، عظیمترین راهپیمایی در سراسر کشور شکل گرفت و میلیونها نفر از دولت منتخب امام خمینی(ره) حمایت کردند. از سوی دیگر، در دهه انقلاب، ارتش که تنها نقطه اتکای رژیم بود، به انقلاب پیوست. فرار، نافرمانی، اعتصاب، شرکت در تظاهرات و سرانجام، بیعت با امام خمینی(ره)، نشانه همراهی ارتش با امام بود که در ۱۹ بهمن به اوج خود رسید. درنتیجه، رژیم بدون پشتوانه بهسرعت از هم پاشید و انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن به پیروزی نهایی رسید.
انقلاب اسلامی خلاصه در ولایت فقیه
رضا محمدی یکی از دانشجویان فعال سیاسی توصیفات زیبایی دربارهی انقلاب بیان کرد.
وی گفت: زمانی که نام انقلاب به میان میآید ناخودآگاه تصاویر مردانی در ذهنمان تداعی میشود که در راه انقلاب مرارتها کشیدند تا انقلاب شود و خود با انقلاب تا پای آخر ماندند.
این فعال فرهنگی و اجتماعی خاطرنشان کرد: انقلاب نام یارانی است که زیر تازیانههای شبهای سرد مقاومت کردند تا صبح آزادی آرمانهایشان را شاهد باشند.
محمدی انقلاب اسلامی را خلاصه در ولایت مطلقه فقیه عنوان کرد و افزود: ولایتفقیه یعنی سینه سپر کردن در برابر زورگویان، یعنی درد مردم را دانستن، یعنی ساده زیستی و تقوا و دفاع از بیتالمال و تلاش برای بهتر شدن اوضاع و…
راه راست، پرپیچوخمیترین راه
ابوطالب لاچینی عضو هیئتعلمی دانشگاه امام حسین(ع) در یادداشتی راه راست را پرپیچوخمیتر از هر راهی دانست و در توضیح آن اظهار کرد: در دنیا راه راست رفتن بسیار دشوار است اما عدهای همچون شهیدان آن را با سرعت برق و باد طی میکنند و گروهی لنگانلنگان و عدهای نیز کلاً از آن بیگانهاند.
وی افزود: راه راست این است که به تأسی از امام حسین(ع)، نماز را در هر کوی و برزن باشکوه اقامه کنیم و نسبت به حقالناس بیش از حقالله حساس باشیم.
این استاد برجسته دانشگاه اضافه کرد: راه راست رفتن در دنیا این است که از حماسه حسینی که عظیمترین حماسه تاریخ است، درس مبارزه علیه ظلم و ظالم را بگیریم و تنها به وصف چشم و ابروی او بسنده نکنیم و هرگاه همنوعمان درخطر است حتی نمازمان را بشکنیم و به داد او برسیم.
لاچینی راه راست حقیقی را، راه حضرت علی(ع) عنوان کرد و گفت: راه راست، راه اعتدال است و این معیار در غم و شادی، دوستی و دشمنی و در همه حال ساری و جاری است.
وی متذکر شد: راه راست از مو باریکتر و از شمشیر برانتر است و پرپیچوخمترین راه محسوب میشود که یاران انقلاب در همه برههها از سالهای شکلگیری تا جنگ تحمیلی تا اختلافات قومی و قبیلهای تا ترور شخصیتها و تا جنگ حساس امروز در عرصه جنگ نرم پا بهپای ولایت در این راه قدم برداشتند و برخلاف خیلی از آقایان نه پیشتر رفته گمراه و نه عقبافتاده و سردرگم شدند.