دانشگاه و دانشگاهیان از متعهدترین اقشار کشورمان در حمایت جدی از امام و انقلاب بوده و هستند و تلاش معدود عناصر خودباخته در قبال فرهنگ برهنگی غرب در بدنام کردن قشر دانشگاهی، باید در درجه اول مسؤولان دانشگاه را در پالایش و اخراج این عناصر از محیط علمی و هویتبخش برانگیزاند.
هر از گاه جریان نفوذی در مراکز اصلی تربیتی، که روی ستیزهجویانه با اسلام و دین دارند و درصدد دینگریزی جامعه از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند، برای رد گم کردن از افراد بازیخورده سیاسی تحت نام اصلاحطلب و تجدیدنظرطلب متعرض دین و مقدسات مردم میشوند تا جامعه را دچار چالشها و سرگرمیهای خطرناک کنند و خود در سایه این حاشیهها بتوانند پروژه دینستیزی در دانشگاه و سایر مراکز سرنوشتساز کشور را از طریق تربیت کادری دینستیز و تسخیر هیات علمی دانشگاهها به انجام رسانند.
دانشگاه مازندران نیز هر چندماه یک بار شاهد ترکتازی این جریان سیاسی آلوده در اجرای منویات بزرگان لائیک خود میباشد که سعی دارد در سایه غفلت مسؤولان و بگیر و ببند آنها، زهر اهانت به مقدسات دینی جامعه را وارد روح و روان دانشجویان کند تا بتدریج با قبحزدایی و عادیسازی این جسارتها، حاشیه امنی برای اعتقادات مردم به مقدساتشان را باقی نگذارد.
تعجب در این است که در هربار از این جسارتها، مسؤولان با کوچکنمایی این حرکتهای موهن و ضدانقلابی، سعی دارند تا موضوع را فاقد ارزش و اهمیت جلوه دهند و خود را از برخورد ریشهای با این ویروس مهلک معاف میدارند.
این اولین بار نیست که یک نشریه دانشجویی در دانشگاه مازندران پناهگاه عناصر هتاک و بی منطق قرار میگیرد و بزرگان دین و انقلاب را به نیابت از شیطان بزرگ در سنگر دانشگاه مورد اهانت و توهین قرار میدهد و از پیگرد مسؤولان نیز قسر در میرود!
پرسش اساسی در این است که چرا یکبار و برای همیشه مسؤولان دانشگاه از رئیس گرفته تا نهاد نمایندگی و حراست و …، نمیآیند با عوامل اصلی بروز این مصیبت برخورد جدی و بازدارنده انجام دهند تا هر چند وقت یکبار، احساسات پاک دینی مردم تحریک نشود و مورد بازی مسخره مهرههای دستچندم سیاسی قرار نگیرد؟!
بهواقع این مسؤولان دانشگاه مازندران هستند که بدون نظارت و یا نظارت غیرموثر، امکان میدانداری و گستاخی عناصری نفوذی و فرصتطلب را فراهم میآورند.
طبیعی است وقتی یک موضوع، آنهم به این درجه از اهمیت (جسارت به مقدسات دینی مردم) برای چندمین بار در دانشگاه مازندران بروز و ظهور میکند، حتماً نقیصهای در دانشگاه وجود دارد که مسؤولان آن باید آسیبشناسی و سپس به درمان و چارهاندیشی ان بپردازند، و اقای استاندار و معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار نیز باید ورود پیدا کنند و مسؤولان دانشگاه را موظف به جلوگیری از تکرار این فاجعه و برخورد جدی با مسببان آن شوند.
ماجرای اخیر اهانت یک نشریه به اصطلاح دانشجویی! دانشگاه مازندران به حضرت امام(ره)، نمیتواند یک اقدام غلط عادی باشد و از سوی جریانهای خارج دانشگاه الهام نگرفته باشد؛ بدین جهت جا دارد همچون امام جمعه بابلسر واکنش مناسب و قاطع به این جسارت و هتاکی نشان داده شود تا ذهنیت حیاط خلوت بودن جریانهایی به نام اسلامی در دانشگاه برای فتح تدریجی خاکریزها به واقعیت تبدیل نشود؛ که اگر چنین شود، نشانه همراهی مسؤولان دانشگاه با این اقدام کثیف و ضدانقلابی تلقی خواهد شد.