در نامه سرگشاده ائتلاف بزرگ فرهنگیان بسیجی و پیرو ولایت در ایران اسلامی به رئیسجمهور آمده است: مردم در خرداد ماه سال ۱۳۹۲ با استقبال از شعارهای انتخاباتی شما، به دولتی اعتماد کردند که قرار بود با مشی اعتدال طلبانه، معیشت، کرامت و عزت ملت ایران را سرلوحه برنامههای خویش قرار دهد.
قرار بود با کلید تدبیر و امید بر مشکلاتی فایق آیید تا راه را برای گردش بهتر چرخ زندگی مردم هموار سازد، دولت جنابعالی قرار بود با شعار شفافیت، راستگویی و صداقت به مبارزه با ویژهخواری، فساد اداری و اقتصادی قیام کند. تا بار دیگر نشاط، امید، پویایی و تلاش، به فضای جامعه برگردد.
قرار بود در کنار دیگر اصحاب علم و فرهنگ، از کرامت و عزت شغلی معلمان دفاع شود. همان آموزش و پرورشی که همواره به بهانه فراوانی عده، متحمل بیمهریهای فراوان شده است.
معلمانی که هنوز مجالی برای خروج از زیر خط فقر نیافته و با تنگدستی دست و پنجه نرم میکنند. با اتفاقی تلخ و زلزلهوار مانند اختلاس بزرگ ۸۰۰۰ میلیاردی در صندوق ذخیره به یکباره تمامی امید، اعتماد و دلبستگی شغلی خود را برباد رفته دیدند.
این بار دزدان غارتگر دست به چپاول از پسانداز و اندوخته معلمانی زدند که با امید به فردایی بهتر، بخشی از قوت لایموت خودرا به آن صندوق سپرده بودند.
در این نامه آمده است: جناب آقای رئیسجمهور! جنابعالی بارها فرمودهاید خدا نیامرزد کسانی که ناامیدی، یأس و حرمان را بر دل مردم تزریق میکنند. آیا هم اکنون از آلام و محنت سنگینی که به خاطر این زخم بزرگ و التیام نایافتنی بر قلوب فرهنگیان سایه افکنده است، خبر دارید؟ به نظر میرسد بر خلاف عهد انتخاباتی خود، در این زمینه، خیلی جدی به میدان نیامدید!
انتظار داشتیم همزمان با برملا شدن این اختلاس مهیب، در اولین جلسه هیأت دولت، علاوه بر در خواست از قوه قضائیه، کارگروه ویژهای را مأمور رسیدگی به این چپاول ملی نمایید تا بر معلمان اثبات شود دولت جنابعالی در مقابله و مبارزه با فساد هیچ خط قرمزی را جز منافع ملت به رسمیت نمیشناسد.
البته ناگفته نماند دولت جنابعالی در مقابله جدی با حقوقهای نجومی نیز که دل میلیونها ایرانی از جمله معلمان را به درد آورد کارنامه قابل قبولی از خود به افکار عمومی عرضه نکرد.
در ادامه این نامه آمده است: مجلس محترم هرچند دیر هنگام، اما پس از سالها مقاومت، سرانجام هیأت رئیسه را مجاب به تحقیق و تفحصی کرد که معمولاً در کشاش ایام، گزارشی بی جان و از تب و تاب افتاده به مثابه نوشداری بعد از مرگ سهراب به خورد افکارعمومی داده میشود که نمونه هایی از آن را در موضوع دانشگاه آزاد، شاهد بودیم.
بنابراین معلمان انتظار دارند رودیدادی مانند اختلاس بزرگ صندوق ذخیره در دستور کار سران سه قوه قرار گیرد تا با دستور فوری و ویژه با متخلفان اعم از آمران، مدیران و دریافت کنندگان برخورد قاطع به عمل آید.
در این نامه تأکید شده است: جناب آقای رئیس جمهور! نباید از تربیون باز مجلس که فرصت مناسبی را برای شفاف سازی تحت لوای استیضاح وزیر فراهم کرده بود پرهیز می شد بلکه برعکس باید به جای عزل دقیقه نودی وزیر، به وی فرصت داده میشد که بگوید به عنوان رئیس هیأت امنا چگونه حاضر شده است کلید صندوق امانت یک میلیون فرهنگی را به کسانی بسپارد که با بی مبالاتی سرمایه آن را به باد فنا داده است؟
جناب آقای رئیس جمهور از جنابعالی انتظار نمیرفت در جلسه دفاع از وزاری پیشنهادی اخیر به مجلس با این بیان اینکه «اختلاسی در کار نبوده بلکه عدهای وامهای معوقهای دارند که قادر به پرداخت آن نیستند»، نمک بر زخم معلمان بپاشید!
ماجرا انقدر ناگوار و هضم نایافتنی است که وقتی از لسان برخی از نمایندگان محترم بخشی از ابعاد آن هویدا میشود تأسف و تأثر تمام وجودمان را فرا میگیرد که چگونه عدهای طماع، ویژهخوار همانند مشتی راهزن، کاروان معلمان را آماج حملات خود قرار میدهند؟
این سی نفر، به توصیه و امضای طلایی چه کسانی بدون ارائه وثیقه لازم، میلیاردها پول بی زبان معلمان را بر سر سفره خود بردهاند؟
جناب فانی به علت عمل نکردن به وعدهها، مدتها پیش فاقد مقبولیت لازم بود اما با آشکار شدن این اختلاس، افکار عمومی، احضار ایشان به مجامع حقوقی را به عنوان رئیس هیأت امنا به منظور پاسخ در قبال اختیار تفویض شده از حداقل های لازم می داند که مماشات در برابر آن جفا بر حقوق معلمان است.
این نامه میافزاید: آقای رئیس جمهور! انتظار داریم تا دیر نشده، دستور فرمایید قاطعانه به موضوع صندوق ذخیره، خارج از نوبت، در فضایی عادلانه و بدور از هیاهو رسیدگی شود تا بار دیگر مردم به ویژه فرهنگیان به قاطعیت دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در مبازره با فساد رشوه خواری، اختلاس و غارت از بیتالمال ایمان بیاورند.