یکی از مهم‌ ترین امتیازات و افتخارات جامعه شیعه، برخورداری از چشمه پر فیض نورانیت و معنویت عاشوراست، و اصلی ترین علت قیام و شهادت امام حسین علیه السلام مبارزه با نادانی و جهل زدایی بوده است، مبارزه ای که نه تنها هدف قیام سید الشهدا علیه السلام، بلکه هدف بعثت همه انبیاء، خصوصا بعثت خاتم الأنبیاء صلی الله علیه و آله بوده است.
پیام‌های الهی انسانی عاشورایی در صحنه کربلا هر یک به تنهایی می‌تواند زمینه ساز حرکتی عظیم الهی انسانی در هر زمانی باشد، پیام هایی که پشت مستکبرین عالم را به خاک می کشد و عاشورا را به عنوان احیا کننده دین اسلام معرفی می کند، پیام عاشورا یک مکتبِ مربوط به یک دوران نیست، بلکه پیامی است به همۀ نسلهای حال و آینده.
امام حسین (ع) با قیام خود، اخلاق منفی ترس و شکست ‏پذیرانه را که در جامعه حاکم بود را دگرگون ساخت، و مردم جامعه را از شکست روحی که به آن تن داده بودند رهایی بخشید، اخلاقِ شکست و ناامیدی، و خلق و خوی منفی ترس و یاس را از بین بُرد، و راه را بر اخلاقیات شکست ‏بست، اراده و وجدانِ امت ‏شکست ‏خورده را به آنها باز گرداند، و اخلاق شکست‏ پذیرانه را از ساحت جامعه اسلامی طرد نمود.
امام حسین سردار پرشکوه و شکست ناپذیر روزگار، و قهرمان یارانی که در برابر ذلت و تحقیر سر فرود نیاورده بودند، به عصرها و نسلها درس جوانمردی و شرافت، و مرگ پر افتخار را در زیر سایه شمشیرهای آخته داد، او بر بیداد و فریبی که داشت اسلام را ریشه کن می کرد قیام کرد.
امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی خود حتی طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر(ع) را قربانی حقانیت قیامش قرار داد، و با این عمل اندیشه فلاسفه و بزرگان عالم را متحیر ساخت که چگونه در این دَمِِ آخر با آن همه مصائب جانکاه و افکار متلاطم و عطش و کثرت جراحات، باز هم از مقصد عالی خود دست برنمی داشت، با اینکه می دانست بنی امیه ستمگر بر فرزند صغیرش هم رحم نخواهند کرد، برای حقانیت قیامش بچه شیرخوار خود را بر سر دست گرفت و تمنای آب کرد، ولی با تیری بر گلوی بچه جواب شنید، قصد امام حسین (ع) از این حرکت هدایت خلقی بود که زر و زور کورشان کرده بود، و گرنه در آن حالت که امام همه یاران و اهل بیت خود را از دست داده بود آب از گلوی مبارک آن بزرگوار پایین نمی رفت، امام در لحظه های آخر زندگی خود هم، تشنه هدایت مردم بود، مردمی که زر و زور و ترس از غیرِ خدا کورشان کرده بود.
مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجان زدگی، خشوع شرک ‌آمیز در برابر ظلم، و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم از خصوصیات آنان بود، کسانی که نرم خویی را با درشتی پاسخ می گفتند، در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی ‌تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود، و در صحنه عمل چنان شتاب ‌زده پای در عمل می‌ فشردند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاشتند، و چه زود هم کارشان به پشیمانی می‌ کشید، عجیب اینکه برای جبران پشیمانی خود، به راه‌ هایی می رفتند که بازگشتی نداشت.
در چنین جامعه ای بود که پیام های عاشورا الگویی شد برای امت اسلام در هر زمان و مکان در برابر ظالمان، عزت و سرافرازی بود در برابر ذلت و تسلیم ‏پذیری، نوعی اخلاق بلند نظرانه که دیدگاه انسان را به دنیا و زندگی و دلبستگی‏ های آن دگرگون می ‏ساخت.
در عاشورای سال۶۱ قمری آقا امام حسین(علیه السلام) به مریدانش یاد داد که می توان با قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم کرد و داغ باطل بودن باطل را بر پیشانی ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد.
امام حسین(ع) در کربلا به بشریت در مقابل طاغوت های زمان درس سازندگی و کوبندگی داد، و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست.
عاشورا نشانگر این حقیقت است که حسین و یاران آزاده اش در گذر زمان در برابر استبدادی ددمنش و خونخوار و در برابر سپاهی دژخیم در بیابانی خشک و سوزان رو به رو شدند، تا به انسان های سرکش و زیاده خواه بفهمانند که ظلم و استبداد مقام و موقعیت و شرف و بلند مرتبه گی نمی آورد.
امام حسین(ع) در ظهر عاشورا با شکیب در عطشی کوتاه تمام تاریخ را سیراب کرد، و سطح فکر بشریت را برای فرار و برون رفت از ذلت و تحقیر شدگی یک انسان ارتقاء بخشید.
تاریخ در یک نیم روز وام دار عاشورا شد و در همان نیم روز در امت اسلام، حماسه و غیرت ایجاد کرد، حمیت و شجاعت و سلحشوری به وجود آورد، خلق و خوی منفی ترس و یاس را کنار زد تا اخلاق منفیِ ذلت پذیرانه و شکست ‏پذیرانه را دگرگون سازد.
پیام عاشورای حسینی تبلور یک الگوی راهبردی در هر زمان و مکان برای احیای دین و ارزش های معنوی در اندیشه ها، جان ها، زندگی ها و تربیت و سازندگی بشریت است، و می بینیم که هنوز اسرای کربلا به شام نرسیده بودند که علم خونخواهی امام حسین(ع) برافراشته شد، و نهضت عظیمی علیه یزید و یزیدیان شروع شد.
امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند، و بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید، آنها بلند آوازه شدند و غیرت و مردانگی و آزادی و افتخار را برای مسلمانان به خصوص شیعیان تا ابد باقی گذاشتند.
عاشورا نقطه اوج امانت ادای انسان بود و شهادت امام حسین (ع) در عین اندوه فراوان، نشانه فتح نهائی روح اسلام واقعی بود، و تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می رفت، عاشورا جاهلیت به وجود آمده را ازبین بُرد، و امت اسلام را از ظلمت جهل و حیرت و گمراهی رهایی بخشید.
امام حسین (ع) ضعیفی که باید برای او گریست نبود، او آموزگار بزرگ شهادت است که اکنون برخاسته تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند، به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه می دانند، بیاموزد که شهادت نه یک جان باختن که یک انتخاب است، امام حسین(علیه السلام) آن یگانه عالم ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.
عزاداری برای سیدالشهدا امام حسین علیه السلام، یکی از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی و نشانه پروامندی دل ‌هاست، و ما سلام و درود می فرستیم به ساحت مقدس حضرت امام حسین علیه السلام، که با یاران و اولاد و اصحاب با وفایش، و با نثار جان خویش آیین حیات بخش الهى را زنده کرد، و در نهضت مقدسش در روز عاشورا به حفظ ارزشها و زدودن تحریف ها علیه بدعت‏ هایى که نااهلان بر دین جدش وارد ساخته بودند به مبارزه برخاست.
اینک انقلاب اسلامی ایران پرتویی از پیام عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است، انقلابی که کاخ ستمگری یزیدیان زمانه را با خون در هم کوبید و کاخ سلطنت شیطانی را فرو ریخت.