با پیوستن پپ گواردیولا به منچسترسیتی، یکی از مهم ترین رازهای فعلی فوتبال دنیا افشا شد تا سرنوشت یکی از بهترین سرمربیان دنیا برای فصل آینده مشخص شود. مسئله دیگر اما در حال حاضر واکنش منچستریونایتد است. اینکه آن ها چه واکنشی را به انتخاب یکی از بهترین سرمربیان دنیا به عنوان سرمربی رقیب دیرینه شان نشان می دهند و چه آینده ای را برای تیم خود در نظر می گیرند؟ آیا زمان آن فرارسیده تا مسئولان یونایتد غرور را کنار بگذارند و هدایت تیمشان را برای فصل آینده به ژوزه مورینیو بسپارند؟
مسئولان یونایتد تا اینجا مقاومت لازم را برای عدم اخراج لوئیس فان خال در فصل جاری انجام داده اند اما کمتر کسی اعتقاد دارد که سرمربی مشهور هلندی بتواند در فصل آینده روی نیمکت منچستریونایتد حضور داشته باشد. منچستریونایتد خیلی زود در دور گروهی رقابت های لیگ قهرمانان حذف شد و با عملکردی ضعیف طی ۲ ماه گذشته، خود را از کورس قهرمانی لیگ برتر نیز کنار رفته دید. همین مسئله باعث شده تا بسیاری دست کم نسبت به حضور فان خال روی نیمکت منچستریونایتد در فصل آینده، با دیده تردید بنگرند.
پیوستن گواردیولا به سیتی نقطه عطفی است که باعث می شود مسئولان یونایتد بیشتر از همیشه از آینده همسایه پر سر و صدای خود هراس داشته باشند. پیوستن سرمربی اسپانیایی به سیتی باعث شده تا بسیاری بیش از پیش آینده احتمالی یونایتد را در فصل آینده رصد کنند.
منجسترسیتی پارامترهای مثبت بسیار زیادی را طی سال های اخیر به دست آورده است. آن ها باشگاهی هستند که یک آکادمی قوی و رو به رشد در اختیار دارند. آن ها باشگاهی هستند که هر سال قوی تر می شوند و هر سال برای کسب جام و افتخارات بیشتر، فصل را آغاز می کنند. سیتی باشگاهی است که همواره طی سال های اخیر دورنمای خوبی را برای خود متصور بوده و اکنون نیز باشگاهی است که پپ گواردیولا را روی نیمکت مربی گری خود می بیند.
برنامه کلی یونایتد شاید پایان همکاری با فان خال در پایان فصل و سپردن هدایت باشگاه به رایان گیگز باشد. اما شرایط فعلی منچستریونایتد به ما می گوید که مسئولان این تیم باید یک تجدید نظر کلی روی آینده باشگاه داشته باشند. گرچه بسیاری شاید معتقد باشند که رایان گیگز نیز می تواند راهی که پپ گواردیولا در بارسلونا طی کرده، این بار در یونایتد آغاز کند، اما شرایط دو باشگاه کاملا متفاوت است و این مقایسه نمی تواند قیاس صحیحی باشد. بارسلونا با بهره گیری از آکادمی و استعداد های خارق العاده خود توانست فضایی مفید و حداکثری را در اختیار گواردیولا در آن زمان قرار دهد اما منچستریونایتد در حال حاضر به هیچ عنوان از چنین بستری بهره مند نیست. انتخاب گیگز به عنوان سرمربی یونایتد شاید صرفا یک انتخاب احساسی باشد. انتخابی که می تواند فشاری مضاعف بر روی اسطوره ولزی یونایتد ایجاد کند. فشاری که قطعا با توجه به حضور فردی همچون گواردیولا در تیم رقیب، صد چندان نیز خواهد شد.
مائوریتسیو پوچتینوشاید انتخاب خوبی برای یونایتد باشد. او توانسته دوران موفقی را در تاتنهام داشته باشد و فوتبالی هیجان انگیز در این تیم ارائه دهد. یا دیگو سیمئونه به علت روحیه منحصر به فردی که به شاگردانش القا می کند، می تواند یونایتد را پس از فان خال تبدیل به تیمی متفاوت، جنگنده تر و حریص تر کند. با این حال در حال حاضر شاید ژوزه مورینیو نسبت به هر فرد دیگری، گزینه بهتری برای منچستریونایتد باشد.
پیرامون مورینیو اما حقیقتی انکار نشدنی در این بین وجود دارد. اینکه سبک و شیوه مربی گری او هیچ گاه مورد تایید فلسفه باشگاه منچستریونایتد نبوده است. شاخص ترین نمونه آن نیز انتقاداتی است که سر بابی چارلتون از مورینیو و سبک او به عمل آورده است. چارلتون پیش از این در اظهار نظری گفته بود که درگیری مورینیو با ویلانووا، علتی است که نباید مورینیو هیچ گاه در یونایتد مربی گری کند:” سرمربی یونایتد هیچ گاه نباید چنین رفتاری داشته باشد. مورینیو مربی فوق العاده ای است اما با معیارهایی که من در ذهن دارم، تفاوت های بسیاری دارد.”
به راستی مسئولان یونایتد باید چه تصمیمی را اتخاذ کنند؟ آیا واقعا آن ها با گیگز، پوچتینو و یا سیمئونه می توانند به خود باروی لازم برای رقابت با سیتی گواردیولا برسند؟ اما اگر آن ها مورینیو را داشته باشند این خود باوری می تواند وجود داشته باشد. یونایتد می تواند با مورینیو نسبت به رقابت با سیتی گواردیولا امیدوارانه تر نگاه کند.