در یک بررسی گذرا نسبت به وقایع پاییز ۱۳۵۶ تاکنون عمق و گستردگی عداوت و شرارت استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل به سرکردگی آمریکا، انگلیس و اسرائیل حتی در مروری فهرست‌گونه به وضوح به اثبات می‌رسد.

براندازی از روز اول
انجام کودتاها، ترورها، تخریب و انفجار، برپایی غائله‌های قومی‌ و نژادی و تحریکات گروهک‌های سرسپرده و طماع و زیاده‌خواه و حتی حمله مستقیم نظامی، همه زمینه‌هایی بود برای ایجاد تزلزل در استحکام نظامی‌ نوپا و مبتنی بر حضور مردم و ارزش‌های اعتقادی و رفتاری مغایر با نسخه‌های ابلاغی شرق و غرب که بلاتردید خدشه بر آرمان‌های انقلاب و سه اصل استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی‌ وارد می‌آورد.

ناکامی‌ در بسیاری از این ترفند‌های مذبوحانه، عوامل استکبار را به ترور فیزیکی و حذف شخصیت‌های مؤثر در نظام و مروج هدف و راه امام و شهدا کشانید، غافل از آن که اگرچه باید سال‌ها خون دل خورد تا مرواریدی همچون یاران خمینی(ره) را در صدف پرتلاطم این عرصه‌های پرفراز و نشیب شاهد بود ولی به لطف خدا خلاء وجودی آن بزرگواران با درایت امام و اطرافیانش، به نحو چشم‌گیری جبران شد.

رهبران در وسط میدان مبارزه
فراموش نکرده‌ایم سخنان پرشور اباذر زمان آیت‌الله طالقانی در سال ۱۳۵۸ را که می‌فرمود: «حتی اگر برسد که نیاز به مقابله مستقیم با آمریکا و اذنابش باشد، برای حفظ این انقلاب، من و امام خمینی هم لباس رزم می‌پوشیم، ما هم پشت تانک می‌نشینیم و به میدان مبارزه می‌رویم».

و هنوز خاطره شیرین حضور ائمه جمعه و نمایندگان امام در چندین استان با لباس فرم سبز رنگ سپاه را در خطوط عملیاتی و شب‌های اعلام رمز عملیات در اتاق‌های جنگ و کنار فرماندهان به خاطر داریم.

یادتان هست شهید بزرگوار بهشتی مظلوم با چه خلوصی بیان کرده بود که «عرفان حقیقی از دیدگاه اسلام، خانقاه و معبدش نه کنج دیر و مسجد، که محرابش در بازی دراز و خطوط رزم دفاع مقدس است».

هزینه گزاف برای انقلاب گرانسنگ
چنین نگرشی بود که ۹۷ هزار روحانی را به جبهه‌ها فرا خوانده و حتی ۱۱ مجتهد و فقیه را به مقام والای شهادت نائل می‌سازد.

مطمئنیم اگر استاد مطهری هم در قید حیات بود در زمره شیفتگان عرصه دفاع مقدس و جهاد علیه متجاوزین، حضوری چشم‌گیر در صحنه‌های عملیاتی غرب و جنوب به یادگار می‌گذاشت.

انتخاب روحانی سرشناس و خطیب و نویسنده‌ای متفکر و صاحب‌نظر همچون مرتضی مطهری که ثمره چندین سال تلاش شخصی و سرمایه‌گذاری علمی‌ و معنوی توسط اساتید گرانقدری نظیر امام راحل(ره) و علامه طباطبایی و … برای ترور و آسیب‌پذیر کردن برنامه‌ریزی فرهنگی و اعتقادی اوان انقلاب اسلامی، حربه‌ای بود حساب‌شده و دقیق تا از نظام جمهوری اسلامی‌ قدرت عرض اندام در برخورد میان مکاتب و فرهنگ‌ها را بگیرد.

همانطور که در انتهای دهه ۴۰ و نیمه اول دهه ۵۰ شمسی این شخصیت محقق چالش‌ها و تیرهای هدفدار معاندین و مخالفین معارف اسلامی‌ و هنجارهای مطلوب و معقول انسانی را در مقام پاسخ‌گویی برمی‌آمد و حتی اعلام کرده بود که نه تنها در وادی رسانه‌ها و صدا و سیما (اگر جرأت می‌کردند و فرصتی در اختیار مذهبی‌های مطلع و غیروابسته قرار می‌دادند) بلکه در کرسی‌های دانشگاهی هم، مباحث شبهه‌انگیز و انحرافی را به عرصه بیاورند و رو در رو به بحث کشانیده شود تا افکار مستعد و بی‌طرف در مقام ارزیابی و مقایسه، به انتخاب بهتر و کامل‌تر که همانا اندیشه اسلام ناب است برسند.

فهرستی بلند از نخبگان شهید
و چه دردآور و جبران‌ناپذیر که اول مطهری بعد مفتح، سپس بهشتی و در ادامه پنج امام جمعه را به تدریج از حوزه خطیر و تأثیرگذار فرهنگ معارف ما برچیدند و کم مانده بود که امام عزیز و شاگرد وارسته‌اش آقا سید علی را، که عهده‌دار نیابت و وصایت پس از امام در ۱۸ سال بعد شد، با ۶ تیر و نقشه بمب‌گذاری بیت جماران از کرانه هدایت و ولایت جامعه اسلامی‌ ما هجرت دهند.

آنچه دشمنان اسلام ناب را به تقابل و تهاجم فیزیکی و فکری تبلیغاتی وامی‌دارد و ابتدا به سراغ آن بزرگواران فرستاد، توانایی و اشراف آنان در ارائه پاسخ به سؤالات و شبهه‌ها از یک‌سو و تبیین راهبرد‌ها و رهنمودهای متناسب با شرایط زمان و مکان البته مبتنی بر شرع و عقل از سوی دیگر بوده است و امروز نه فقط این نقش بر عهده روحانیون متعهد و آگاه است که هر تحصیلکرده مسؤول و هر مربی دلسوز و هوشیاری اعم از دانشجویان و معلمان جامعه و پدران و مادرانی که خواهان سعادت و کمال دنیوی و اخروی فرزندان و آینده‌سازان این مرزو بوم هستند، این است که با درایت، شناخت، انتخاب، گزینش راه و طریق دستیابی به آن منبع و الگوی صحیح اعتقادی و رفتاری، که متضمن سلامت فکر و عمل آحاد جامعه است، را با حفظ عرف و فطرت و هنجارها البته به اقتضای شرایط روز و ملاحظه جوانب گوناگون صورت دهند.

قابل توجه این دولت در راز ماندگاری
نتیجه اینکه راز ماندگاری مطهری، مفتح، بهشتی، چمران و راه و هدف امام و یارانش در تجلی و معرفی قوت و محتوای عمیق اسلام ناب در همه عرصه‌ها و تحت تحقق و اجرای تعهد، تقوی، اخلاص و خدمت بوده و هست.

خدا می‌داند اگر آنها را از ما نمی‌گرفتند و نظام ما از برکت آن ویژگی‌ها توسط چنین چهره‌های آب‌دیده و ژرف‌نگری برخوردار می‌شد، امروز چه مقامی‌ داشتیم، پس بیایید قدر خوب‌ها را بیشتر بشناسیم؛ چرا که تنها صحنه‌های نبرد و دفاع تغییر کرده وگرنه هنوز خیل دشمنان، هوشیار و مترصد فرصت با ابزارهای گوناگون تهاجم و نفوذ در مقابل و علیه نظام و مردم شریف میهن اسلامی‌مان صف کشیده‌اند.

حال با نگاهی به دنیایی از جنایات و خیانت‌های شیطان بزرگ، به‌عنوان سردمدار عناد و دشمنی با ایران اسلامی، باید از برخی مسئولان طرفدار مذاکره و مراوده با امریکا پرسید که آیا حافظه کوتاه و بلندمدت آنها دچار آلزایمر سیاسی شده و یا نوع نگاه‌شان به شیطان بزرگ تغییر کرده و از مبارزه در چهارچوب اسلام و انقلاب خسته شده و چرب و شیرین دنیا و تعلقات به زن بویژه فرزند آنها را از ادامه پیگیری اهداف انقلاب اسلامی باز داشته است؟!. اگر چنین است، که بنابه دلایل فراوان چنین است، صادقانه با اعتراف به وضعیت کنونی خود، انقلاب و مناصب آن را رها کنید و به دنیا و زندگی بدون دردسر خود بپردازید و دست از سر نظام اسلامی بردارید.