سال ١٣٧٩ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که ٢١ شهریور بهعنوان «روز ملی سینما» شناخته شد.
سینما که این روزها جای خیلی چیزها در زندگی ما را گرفته و بیشتر از هر چیز دیگری به آن وابسته شده ایم نقش بسیار مهمی دارد چرا که در پس پرده هنر هفتم خیلی از فرهنگ ها و آرمان ها شکل می گیرد .
فرهنگی که این روزها در پشت ترافیک و بحث های روزمره مان از آن می نالیم و از ژست های عجیب و غریب دور وبری های مان تعجب می کنیم ، این مد به روز بودن هایی که از خودمان دورمان می کند و می خواهیم شبیه همه باشیم جز خودمان بعضی وقتها خودمان را گم می کنیم طوری که برای پیدا کردن مان باید به آلبوم قدیمی ته صندق برویم یا ساعت ها با دوست دوران بچگی مان حرف بزنیم و حسرت روزهای را بخوریم که خودمان بودیم .
تلویزیونی که سالها درهوای آن نفس می کشیم و این روزها جای خیلی از دور وبری هایمان را برایمان پر کرده است و روزهایی که تجمل گرایی در فیلم ها عادی شده و حتی در تبلیغات ها شاهد وضعیت لباس های خاص هستیم همه و همه باعث تغییر نگرش ها می شود.
این روزها آدم هایی را در قاب جادو می بینی که صورتشان مصنوعی است و نمی توانی واقعیت را از چهره شان حدس بزنی و دیگر اگر بخواهی روشنفکر باشی باید اول طرز لباس پوشیدنت را عوض کنی، باید لهجه نداشته باشی و باید نگاهت را عوض کنی .
سینما جدای از سرگرمی ظاهری آن فرهنگ روز مره ی مان ، عادت های مان ، علایق مان را می سازد و حتی به چشمهایم می گوید که به آن دخترک سر چهار راه نگاه کند یا به ماشین شاستی بلند زیر چراغ وحتی حرف زدمان را عوض می کند بعضی دروغ ها را فقط در فیلمها می توان یاد گرفت .
فیلم باید حال آدم را خوب کند نه اینکه بعدش با زنت دعوایت شود یا صدایت را برای مادرت بلند کنی ،از خانه بیرون زدن یاد بگیری یا بخواهی حتما فلان مبل را داشته باشی و عرق های همسرت را نادیده بگیری.
سینما خوب است در صورتی که فیلمهای آن خوب باشد و باعث نحرافات اجتماعی نشود.
سمانه قلی پور