من دوست دارم در آینده منجم بشوم. چون دیدن آسمان شب خیلی کیف دارد. اما بابایم مرا درک نمیکند و هر وقت میبیند کلهام را از پنجره بیرون داده ام، گوشم را میکشد و میگوید برو سر درست آدم بشوی. بابایم دوست ندارد منجم بشوم و میگوید که توی این کار پول و پله نیست […]
من دوست دارم در آینده منجم بشوم. چون دیدن آسمان شب خیلی کیف دارد. اما بابایم مرا درک نمیکند و هر وقت میبیند کلهام را از پنجره بیرون داده ام، گوشم را میکشد و میگوید برو سر درست آدم بشوی.
بابایم دوست ندارد منجم بشوم و میگوید که توی این کار پول و پله نیست و باید بعد درس خواندن سماق قرمز بمکی.
مادرم میگوید شیرش حلالم نیست اگر منجم بشوم گرچه خودش میگفت بچگی شیر خشک به من میداده. میگوید باید بروم رییس بشوم تا دستم توی جیبم باشد ولی من فکر میکنم بیشتر رییسها دستشان توی جیب مردم است تا جیب خودشان.
تازه توی ستارهشناسی کلی هم پول هست. چون همین چند وقت پیش بود که از تلویزیون خودم با گوشهایم شنیدم که اسم فیش بعضیها فیش نجومی هست.
من وقتی منجم بشوم میتوانم نجوم را درخدمت فیش بیاورم تا هم منجم باشم و هم پولدار شوم و هم مادرم شیر خشک را حلالم کند. انشای من تمام شد.