کارنامه دولت تدبیر و امید در سال پایانی عمر خود ثمره چندانی ندارد، دولتی که وعده داده بود چنان رونقی را بیافریند که مردم خود به خود از مبلغ اندک یارانه بی نیاز باشند و در صد روز کاری می کند کارستان، امروز که زنگ انشایش به زنگ حساب رسیده است، با فرار به جلو و طرح مسائل حاشیه ای قصد انحراف افکار عمومی را دارد.
دولت تدبیر و امید تقریبا هیچ قشری از عامه مردم را از تیغ اعتدالش بی نصیب نگذاشته است و تنها کارکرد مثبتش ارتقای نجومی حقوق مدیرانش (یا به قول مسئولان ارشد این دولت “ذخایرش”) بوده است.
معلمان، بازنشستگان، صاحبان مسکن مهر، تاسیسات غرورآفرین هستهای و متخصصان این صنعت، دانشجویان بورسیه، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، اساتید مومن و ارزشی دانشگاه ها، دانشجویان و فارغ التحصیلان نخبه صنعت نفت، هنرمندان رشته های مختلف، مطبوعات و سایر رسانه های گروهی همه و همه مزه تیغ تدبیر و امید را چشیده اند و هیچکس از این همه اعتدال بی نصیب نمانده است.
حدود دو هفته است که دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه صنعت نفت که دولت در ابتدا به آن ها وعده استخدام داده و اکنون تمام آن تعهدات را ملغی کرده است، در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع می کنند. اما متاسفانه هیچکدام از این جوانان، از فرزندان ذخایر و ژنرال ها نیستند که کسی از دولت تدبیر و امید صدای آنها را بشنود.
از طرف دیگر حدود دو سال و نیم است که دولت اعتدال با حمله گازانبری و ناجوانمردانه خود، تیغ تیز تدبیرش را بر گردن از مو نازکتر حدود ۳۵۰۰ دانشجوی دکترا و جوان بورسیه قانونی دولت جمهوری اسلامی گرفته و با تمام قوا به جان این سرمایه های علمی و انسانی ایران اسلامی افتاده است.
زیر بار این فشارهای روحی و روانی مسئولین وزارت علوم، با ترویج یاس و ناامیدی در جامعه علمی کشور اتفاقات ناگوراری در زندگی بسیاری از این نخبگان افتاده که در بسیاری از موارد گفتن آن نیز سخت است و این لکه ننگی ابدی را بر دامان مدعیان اعتدال و تدبیر و اخلاق در وزارت علوم خواهد ماند.
مصاحبه یکی از معاونین وزیر علوم و یکی از مجریان ظلم به دانشجویان بورسیه، در خصوص مهاجرت دانشجویان و نخبگان حاوی نکات مهمی بود. وی در این گفتار از هیچ اراده و برنامه ای برای نگه داشتن نخبگان جوان این مرز و بوم صحبت نکرد.
دولت اعتدال نام امید را بر خود نهاد و امروز شاهد فروپاشی تمام امیدهایی هستیم که در ابتدای دولت جوانه زده بود. آمارهای نگران کننده در میان دانشجویان و جوانان و اعتراض های روبه گسترش در سخنرانی های رئیس دولت، تنها از یک خطر حکایت دارد: “ناامیدی جوانان”
دولت حتی برای بازگرداندن کرامت خرد شده جوانان شرمسار از بی کاری و نداری و نبود آینده ای روشن نیز برنامه ای ندارد و نه تنها با جوانان همدردی نمی کند بلکه هر روز در ماجراهای مختلف مانند استخدام های صنعت نفت و بورسیه ها به تحقیر آنان می پردازد و با زیرپا گذاشتن تمام تعهدات قانونی، این جوانان را در مقابل خانواده و آشنایان خجل و سرافکنده کرده است.
جوانان میبینند که یک دولت به راحتی تمام تعهدات حقوقی و قانونی خود را ملغی می کند، مهندسان جوان و باسواد دانشگاه صنعت نفت، آیا با دیدن مدیرانی رانتی با تحصیلات غیرمرتبط و وزیری که مدعی ژنرالی نفت است از این بی عدالتی ناامید نمی شوند؟ آن هم وزیری که در سابقه اش از مسئولیت در وزارت فرهنگ تا کشاورزی و نفت به چشم می خورد.
در کجای دنیا ژنرالها سربازان شجاع و خط شکن و با سواد را تحقیر می کنند که ژنرال نفت با فارغ التحصیلان و دانشجویان صنعت نفت این گونه بر خورد می کند؟ دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی باید هرچه بیشتر در مقابل این پروژه مشکوک ناامیدسازی جوانان ایران اسلامی بایستند و ریشه های مشترک این ماجرا را شناسایی کنند و بپرسند که چرا هر روز دولت تدبیر و امید به یک قشر از جوانان نخبه و تحصیلکرده یورش گازانبری می برد؟