تاریخ روز ماه و سال نشان می‌دهد که ماه مبارک رمضان است. شواهد و قرائن همه جوره فریاد می‌زنند که ماه مبارک رمضان است، اما در سواحل استان مازندران فضا طور دیگری است.

هرازگاهی از کنار آلاچیق‎ها بوی دود کباب مرغ و گوسفند بلند می‌شود، دوره گردها و دست فروش‌ها هم در حال فروش محصولات خویش هستند. سوپر مارکت‌ها از فروش بستنی و محصولات، که پس از تماس با گرما دچار فساد می‌شوند و فرد باید سریع تر استفاده کند، ابایی ندارند.

سواحل در تب گناه می‌سوزد

چندین واحد پذیرایی در کنار سواحل مشغول خدمات دهی به مسافران است. تعداد زیادی از گردشگران نیز از فرصت گرما استفاده کرده و تنی به آب می‌زنند.

تعدادی از بانوان هم وقتی دریا را دیدند، بی خیال حضور نامحرمان در ساحل شده و پاچه‌ها را تاجاییکه شلوار راه می‌دهد بالا بردند که خودشان را به آب بزنند.

برخی از مردان، که هیکل تنومند و سر سینه برجسته داشتند، بی خیال عریان شدن بالا تنه شده و با شلوارک نازک تنی به آب می‌زنند.

گه گاهی صدای سوت ناجیان غریق که از مردم درخواست می‌کنند که از طرح‌های دریا خارج نشوند، به گوش می‌رسد.

وقت افطار می‌رسد، کمتر دیده شده که بساط افطاری پهن شده باشد، یکی دو خانوار در بساط‌شان فرنی، سبزی و پنیر دیده شد، سفره پهن شد، منتظر اذان هستند، بچه‌ها که همراه‌شان هستند بی طاقتی می‌کنند، برای صرف غذا تعجیل دارند و نمی‌توانند به قول خودمانی‌ها جلوی شکمشان را داشته باشند، مادر خانواده تلاش دارد که به فرزند بقبولاند اگه نمی‌توانی روزه بگیری، حداقل حرمت ماه رمضان را داشته باشد، ناگهان پسرک با پوزخند به مادرش می‌گوید این همه آدم در کنار دریا بساط کباب پهن کرده‌اند این‌ها چرا مراعات نمی‌کنند، مادر و اعضای خانواده نگاهی به همدیگر می‌کنند و چاره‌ای جز سکوت غمبار را نمی‌یابند.

چه کسی اشک سواحل غمبار را می‌بیند؟!

با اجازه جلو رفتم و خودم را معرفی کردم و گفتم خواستم از وضعیت موجود در کنار سواحل بپرسم، گفت: آن چیزی که عیان هست چه حاجت به بیان است. حرمت ماه مبارک رمضان حفظ نمی‌شود، برخی‌ها کارشان از بی حرمتی به ماه رمضان گذشته، به نظر می‌رسد عده‌ای تلاش دارند که حرمت‌ها را از بین ببرند و تلاش دارند بی غیرتی را ترویج دهند.

صدای اذان بلند شد، خانواده روزه‌دار مشغول خوردن افطار شدند، با شنیدن صدای اذان متکدیان خودشان را به آلاچیق‌ها می‌رسانند و در خواست غذا از خانواده‌ها دارند، تعدادشان بسیار زیاد است، شاید ده بیست نفری بودند که در ساحل برای دریافت غذا به آلاچیق‌ها هجوم آوردند، برخی غذا می‌خواستند، برخی پول و یک دو نفر هم بودند که بر ساز سنتی خود می‌نواختند و تقاضای پول می‌کردند.

آزادی مطلق ذر سواحل!!

در اینجا حجاب و عفاف چندان معنی ندارد، هر کسی هر طور دلش می‌خواهد در ساحل می‌چرخد، به نظر می‌رسد که اینجا را با سواحل دیگر نقاط جهان اشتباه گرفتند.

از حضور نیروهایی که امر به معروف کنند، خبری نیست، نیروی انتظامی که بیشتر تلاش دارد اوضاع را کنترل کند، دستگاه‌های متولی هم چندان نقش برجسته‌ای ندارند. پلاژ داران که تنها کسب درآمد برای‌شان مهم است، اینکه در ساحل چه اتفاقی می‌افتد اهمیت ندارد، تنها نمازخانه پلاژ برای مدت کوتاهی درش باز و سریع‌تر بسته می‌شود.

طنزی به‌نام فعالیت فرهنگی

از اقدامات فرهنگی هم در کنار سواحل خبری نیست، هنوز صدای اذان به گوش نرسید که مردها با تکیه بر بالشت کنار آلاچیق نظاره‌گر قلیان کشیدن همسران خویش با خانواده هستند.

اوضاع در ساحل مطلوب نیست، درست است که نمی‌شود شرایط را امنیتی و پلیسی کرد، حداقل تاحدودی جلوی ولنگاری را که می‌شود گرفت!.

فعالیت فرهنگی پیش‌کش، لااقل اجازه فساد و افساد را ندهید که این از وظائف دستگاه‌های مربوطه است که واقعاًجای‌شان این روزها در سواحل دریای مازندران خالی است، ممکن است عبادت ماه صیام آنچنان مشغول‌شان کرده که از وظائف تکلیفی خود غافل شده‌اند!!.

برخی که آلاچیق گیرشان نیامد، در کنار ساحل بساط پهن کردند. همزمان با شنیدن صدای اذان دود قلیان از دهان خارج می‌کنند و نسبت به شنیدن صدای اذان بی تفاوت هستند.

ظاهرا طرحی برای اجرای برنامه فرهنگی مناسب در کنار دریا در دستور کار نیست، پلاژ داران برای دریافت پول از مردم چنان حرص و ولع دارند که چندین فرد قلچماق با اندام برجسته را در ابتدای ورودی دریا گماشتند که مبادا حرکتی مغایر منافع آنها بروز کند، ولی اینکه در کنار ساحل چه می‌گذرد به کسی چه ربطی دارد!

سال‌ها انتظار بی‌نتیجه دریا

ساماندهی دریا و سواحل شمال بویژه مازندران، سال‌هاست ورد زبان مسئولان در آغاز هر سال و تشریح برنامه‌های آن سال است، اما با تکرار ملالت‌ها و مرارت‌ها، کسی نیست با ریشه‌یابی مشکل، گره از معضل سواحل باز کند، چرا که مهم‌تر از پول و بودجه، فقدان نگاه راهبردی دولت به موضوع سواحل و ضعف شدید برنامه‌ریزی مسئولان استان است که به مشکلات عمق و زوائد جبران‌ناپذیر می‌دهد.

به نظر می‌رسد که دولت یکبار و برای همیشه موضوع دریا را در دستور کار خود قرار دهد و با ارائه و تصویب بسته برنامه‌های مناسب، شرائط قابل قبولی را برای استفاده صحیح عموم هموطنان کشورمان از دریا و مواهب ساحل بوجود آورد و مردم مازندران و استا‌ن‌های ساحلی از شرور لجام گسیختگی‌های اخلاقی و فرهنگی رهایی یاند.