آنقدر از کنار برخی مسائل اجتماعی به بهانه وجود مسائل بزرگتر و عمومیتر میگذریم که پس از مدتی با فراگیرشدن پیامدهای آن بیتفاوتیمان، به زمین و زمان بد میگوئیم که چرا فساد به تاروپود جامعه رسوخ کرد و چرا بنیان خانوادهها اینگونه سست و ناپایدار شده است.
بدحجابی دختران و اختلاط زن و مرد در بسیاری از برنامهها در ورزشگاهها و حتی در مناسبتهای عمومی به نام دین و مقدسات و عادی شدن ورود دخترکان مانکنی به ادارات و بدتر از این واقعیت تلخ، وجود بعضاً زنان کارمند با آرایشهای غلیظ بویژه در بخشهای خصوصی و منشیهایی که تنها با جنسیت و زیبایی و آرایشهای غلیظ گزینش میشوند، امروزه میرود به یک رویه عادی در ایران اسلامی درآید و در کمال حیرت، باز هم برخی از دولتمردان تنها در حرف و شعار دم از امالقرای جهان اسلام و رسالتهای جهانی ایرانیان بهخصوص در عصر ظهور مهدی موعود(عج) میزنند و نتانیاهو و سران صهیونیسم بینالمللی نیز در دل به این شعارهای تبلیغاتی میخندند، و خنده اصلی خود را برای آن روزی گذاشتهاند که بقولشان جمهوری اسلامی با این حرکت وحشتناک سقوط ارزشهای دینی و اخلاقی به نقطهای برسد که با استحاله درونی نسلی جدید، تنها ظاهری از پوسته دین را دارا باشد و فساد و تباهی از درون آن را متلاشی کرده باشد.
شاید کمتر کشور حتی لائیک و غیردینی در جهان را بتوان سراغ آورد که بمانند جمهوری اسلامی ایران مسئولان آن در قبال مسائل فرهنگی فراتر از حرف و گفتار اقدام مناسبی را انجام داده باشند.
پذیرش این واقعیت، بسیار تلخ و دردآور است که در جمهوری اسلامی ایران، برخوردهای سکولاریستی با جامعه در حوزه فرهنگ نسبت به اغلب کشورهای جهان بیشتر و پدیدههای بحرانآفرین اجتماعی برای مسئولان آن، کماهمیتتر تلقی شود.
در مواجهه با ناهنجاریهای فاجعهبار و از جمله بالارفتن سن ازدواج، پائین آمدن سن اعتیاد، رشد طلاق، گسترش طلاق دستهجمعی، رشد روزافزون اختلاط دختر و پسر در دانشگاهها، برنامهها، مناسبتها و…، یا بیخیالی را از مسئولان میبینیم و یا فرافکنی و یکدیگر را مقصر دانستن و یا اینکه میگویند: در میان اینهمه مسائل ایران و جهان، شما به همین چند خال مو و شادی و نشاط جوانان گیر دادهاید و از مسائل مشابه دیگر کشورها بیاطلاعید؟، ویا اظهار فضل میکنند که این رفتارها مقتضای سن جوانی است و به مرور خوب و عاقل میشوند و لازم است شما هم اینقدر ناراحت نشوید و توکل به خدا کنید و به حال جوانان دعا کنید تا خداوند آنها را هدایت کند!!.
سالهاست دولتهایی که از هر جناح سیاسی، قدرت را در کشورمان بهدست گرفتند، مسئولانه با مسائل فرهنگی برخورد نکرده و حتی بعضاً نعل وارونهای در ترویج اباحیگری و نادیده گرفتن ناهنجاریهای فکری و رفتاری جامعه بودهاند.
مسئولان در قبال اعتراض جامعه از بیبندوباری و بدحجابی و تهدیدات اخلاقی، یا بیپاسخ گذشتند و یا موضوع را چنان کم اهمیت جلوه دادند که موجب سخره منتقدان و معترضان میشد.
بسیاری را اعتقاد بر این است که “فرهنگ” و هنجارهای دینی برای مسئولان تصمیمساز دولتها موضوع اصلی نبوده و نیست، و دولتهایی که تاکنون در کشورمان به روی کار آمدند، در حوزه فرهنگ، لیبرالیست و غیراسلامی بودهاند.
در ایران اسلامی، که بزرگترین معضلات ذیل همت و غیرت و بسیج عمومی حل میشود، چه کسی است که باور کند ناهنجاریهای اخلاقی و ابتذال رفتاری و بدحجابی و تبرجطلبی بتواند همه افتخارات این ملت را زیر پا له و نابود کند، مگر آنکه قبول کنیم که دولت و بعضاً مردم نمیخواهند بزرگترین و مهیبترین توطئه دشمن در نابودی هویت و شخصیت دینی خود را جدی بگیرند و از کنار آن بیتفاوت عبور کنند. ناگفته پیداست که نتیجه این بیتفاوتی در قبال فساد، ذلت نفس، خفت روح و نابودی حرث و نسل خواهد بود، همچنانکه زندگی پیشینیان در تاریخ موید چنین واقعیتی است.