به نقل از وبلاگ قلم سرا /

دیدن پیکر های به خون غلتیده و آرمیده ی آن ها لازم است …

گاهی لازم است دیده شود آن که در قنوت نمازش عاشقانه و عارفانه پر می کشد …

گاهی دیدن عکس شهدا لازم است …

شاید شرمندگی از خون آن ها و معصومیت و مظلومیتشان ، وجدان بعضی را بیدار کند…

ای وجدان من ، آیا بیداری ؟؟؟

آیا می شنوی فریاد ها را ؟؟؟

آیا می بینی آنچه را که ناپسند است و پسندیده می خوانند و بدان افتخار می کنند ؟؟؟

ای وجدان من ، اگر خوابی لحظه ای بیدار شو …

بیدار شو و خود را از این ورطه ی غفلت بیرون کش که این جا ، جای وجدان های خاموش است و جای روح های خاکمال شده …

بیدار شو …

بیدار شو و ببین آنچه می گویم و نمی گویم…

می بینی چه زیبا باطل را حق و حق را باطل جلوه می دهند !!!

می بینی چگونه مردم را در عین هدایت به بی راهه می کشند !!!

می بینی مقاصد خود را چگونه به دین و انقلاب نسبت می دهند !!!

می بینی چگونه حرام را حلال کرده و حلال را حرام می کنند !!!

آیا تو واقعا می بینی چگونه حرف های نه ائمه و پیامبر که در آن زمان نبودیم ، حرف هایی که خیلی نزدیک تر گفته شده ، همان حرف های معمار کبیر انقلاب را نادیده می گیرند و تحریف می کنند ؟؟؟

مگر نه آنکه امام خمینی (ره) گفتند آمریکا شیطان بزرگ است و رهبر ملت ایران ، امام خامنه ای گفتند ما به آمریکا اعتماد نداریم…

 

پس چگونه است که شیطان را در آغوش می کشند و با آن دست می دهند ؟؟؟

 

می بینی …

پس چشم باز کن …

چشم باز کن ، نه چشم سر …

چشم بصیرت باز کن …

 

آیا می بینی که گرگ ها در لباس میش در آمده اند و پنجه های خونینشان را در توده ای پنبه کرده اند و پیش آمده اند ؟؟؟

می بینی آن هایی را که به ظاهر و برای خودنمایی ، چه راحت با پنجه های گرگ دست دوستی داده اند و چه راحت همه را و همه را رها کرده اند برای آنچه می خواستند ، به کام خود و به اسم بقیه

می بینی دنیا چه شده ؟؟؟

رهبر حرف از انتقاد می زند ، در دانشگاه ها تریبون آزاد برپا می شوند

رهبر می گویند دانشجو ، دانشجویان سر می دهند به پای حرف رهبرشان.

رهبر می گویند دانشجو باید مشارکت کند ، جوانان امید این سرزمین اند و جوانان به راحتی در جلوی ایشان از همه چیز دم می زنند و انتقاد می‌کنند ، انتقاد سازنده .

نه مثل آنان که به این دولت و آن دولت ، این کار و آن کار  انتقاد می کنند ، بی هیچ جایگزین و پیشنهادی .

 

ببین و یادبگیر ای روح من ، وجدان من و ای عقل من …

تو که می دانی وقتی دیدار صمیمی مقتدا و دانشجویانش است ، چقدر ارام می شوم که آری ، کسی هست که واقعا می بیند و حرف ما را شنود و چقدر به آن دانشجویان غبطه می خورم

اما ببین کسانی که بی اعتقاد فقط بر حسب ظاهر دم می زنند که انتقاد کنید ، چگونه معتقدین را سرکوب می کنند !!!

می بینی بعضی چگونه ملت ما را کوچک می شمارند و عزت یک ملت را زیر زانوهایشان روی زمین در مقابل یک نالایق خورد می کنند در حالی که یک ندای رهبر زمین و زمان را به لرزه در آورده و بر تنشان لرزه می افکند

می بنینی چه مقتدایی داری …

می بینی چه رهبر فرزانه ای داری …

می بینی چه گرگ هایی در پی اویند …

و می بینی چه نقشه هایی برایش می کشند ؟؟؟

پس ببین و بشنو سخنانش را ، بشنو رهنمود های هدایتش را که اوست نایب بر حق که کشتی انقلاب را به مقصد، هدایت می کند…