آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید برجسته اخلاق در شهر تهران است. در ادامه پای سخنان این مفسر قرآن کریم مینشینیم:
حال باید دید از ما به عنوان یک انسان روزهدار با آن شرف و کرامت چه میخواهند؟ این قرآن ندای خداست که طنینانداز در گوشهای اهل ایمان است و میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛
ای کسانی که ایمان به مبدأ و معاد آوردهاید، روزه بر شما واجب شده آن گونه که بر امتهای پیش از شما واجب شده بود و هدف این است که تقوا به دست آورید.
این مطلب بسیار مهمی است و باید درباره آن بسیار اندیشید که تقوا چه گوهر فوقالعاده ارزشمندی است که خداوند حکیم، عبادت خاص به خودش را که روزه است به منظور به دست آوردن آن گوهر فوقالعاده ارزشمند تشریع کرده است. تقوا در میان ما زیاد مورد بحث قرار میگیرد! در هر مجلس و محفلی از محافل دینی سخن از تقواست، در خطبههای نماز جمعه، جمله «عبادالله اوصیکم بتقوی الله» از ارکان خطبههاست. آیات قرآن کریم و خطب و حکم از نهجالبلاغه شریف و دیگر بیانات از ائمه معصومین (ع) مشحون از دعوت به تقواست. ولی یاللاسف که آثار تحقق آن در شئون زندگی ما مسلمانان بسیار کم مشاهده میشود در عین اینکه میدانیم منظور از تقوا در دین مقدس، این است که چهره جان انسان بر اثر مداومت بر رعایت امر و نهی خدا – در تمام شئون زندگی به سوی خدا برگردد و بیهرگونه انحراف و توقف در مسیر تقرب به خدا پیش برود و سرانجام به لقای خدا نائل شود.
این معنای تقواست که در واقع برنامه انسانساز و آدمپروری است. ولی متأسفانه ما اکثراً در اصل انسانشناسی لَنگ داریم و نمیدانیم انسان، کیست و انسانیت چیست؟ از انسانشناسان میشنویم میگویند حقیقت انسان روح و جان انسان است نه این تن و بدن جسمانی که به منزله مرکب برای روح و ابزار کار اوست. روح هم اسماء متعدد دارد از جمله اسم قلب است که قرآن کریم روی آن تأکید بسیار دارد و سخن از سلامت و بیماری قلب به میان آورده و علل بیماری آن را نشان میدهد و معیار نجات در روز قیامت را هم، داشتن قلب سلیم ارائه مینماید و میفرماید:
«یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَ لابَنُونَ اِلاّ مَن اَتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ»
به وجود آورنده قلب سلیم تقواست و سبب پیدایش تقوا در روح انسان نیز، عمل به وظایف دینی و تکالیف الهی است آن هم با عزمی راسخ و تصمیمی قاطع که هیچ گاه از مرز دین و از حدود حلال و حرام خدا تجاوز نکند و هرگز روی خوش به شیطان و هوای نفس اغواگر ندهد. در این صورت است که ملکه تقوا در قلب استقرار مییابد و آن چنان کشور جان را تحت سیطره خود در میآورد که شیطان مجال کمترین تعدی به فضای جان نمییابد چنانکه خداوند حکیم میفرماید:
«إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ»
آنان که نیروی تقوا به دست آوردهاند؛ هنگامی که وسوسهای از شیطان به قلب آنها هجوم میآورد آگاه میشوند و به یاد خدا و معاد میافتند و در نتیجه این تذکر، شیطان کنار میرود و آنها راه حق را به روشنی میبینند.