محمدباقر پیشنمازی گفت: بانکها صرفاً از منظر خودشان محاسبه و تصمیمگیری میکنند و به چیزی غیر از منافع خود فکر نمیکنند در مورد اعطای وام ۲۵ ملیونی خودرو هم چون برای بانکها خیلی سودآوری داشت چنین تسهیلاتی فورا در اختیار قرار گرفت اما در مورد وام ازدواج چون کارمزد پایینتری دارد و برای بانکها سودآور نیست تمایلی برای اعطای وام ندارند.
وی ادامه داد: ترویج ازدواج و مشوقهایی مانند دادن وام ازدواج میتواند یک آسیب جدی را از حوزه فرهنگ دور کند و جوانان ما را به شرایط آرامش و تعادل برساند، آن چیزی که شعار دولت است برای اعتدال، یکی از مؤلفههای تحقق این شعار تأمین آرامش مردم و جوانان است الان جوانی که منتظر ازدواج است فاقد اعتدال لازم در فضای جسمی و روحی خودش است. قرار بود برای مدیریت این شرایط تدبیری صورت بگیرد و امیدی ایجاد شود اگر بخشی از این تدبیر این وام ۱۰ میلیون تومانی است این وام هم نسبت به تورمی که در بازار وجود دارد معلوم نیست که میتواند حتی ۲۰ درصد هزینههای یک زندگی معمولی و متوسط را تأمین کند یا خیر؟
پیشنمازی اظهار داشت: بوروکراسی که از گذشته تا کنون در پرداخت وام وجود دارد باعث شده است بسیاری از جوانان با بیش از یک سال دوندگی در آخر هم نتوانند وام بگیرند، به عنوان مثال از جوانی که هنوز تشکیل زندگی نداده و حتی هنوز کاری هم ندارد درخواست ارائه ضمانتهای سنگین میکنند و در پیچ و خمهای مختلف شرایطی را ایجاد میکنند که خیلیها از گرفتن وام منصرف میشوند و نه تنها وام را نگرفته بلکه در لابه لای چرخ بروکراسی بانکها تحقیر هم میشوند در صورتیکه همین بانکها وامهای نجومی و کلانی که به پروندههای قوه قضائیه تبدیل شده است را به راحتی پرداخت میکنند و برای آنها راه را هموار میکردند چون کسانی که وامهای کلانی دریافت میکردند و پس نمیدادند برای تسهیل دریافت این وامها پیش هزینههایی را هم پرداخت میکردند که کارهایشان همیشه بر روی غلطک باشد و راحت پیش برود.
معاون سابق وزارت ورزش و جوانان خاطرنشان کرد: مردم اینها را میبینند و طبیعی است که به چنین کارگزارانی نمیتوانند اعتماد کنند چون بین شعار و عمل فاصله زیادی وجود دارد و تنها چیزی که میتواند اعتماد مردم را به وجود بیاورد هماهنگی بین شعار و عمل است، اگر رئیس جمهور در شعاری که داده است مصمم است اما با مدیرانی مواجه است که نسبت به سیاستهای رئیس جمهور جدی عمل نمیکنند رئیس جمهور نباید فرصتها را بیش از این از دست بدهد و باید برای عمل به وعدههای داده شده تصمیم بگیرد و بین ایجاد اعتدال در فضای عمومی جامعه و رضایتمندی مردم و آرامش خاطر مدیران نافرمان یکی را انتخاب کند.
پیشنمازی ادامه داد: عدم تصمیمگیری و رها کردن مسئله و دادن وعدههای رسانهای به مردم در مورد وامها و از آن طرف بیمیلی مدیران بانک که کاری به مصوبه مجلس ندارند و خودشان تصمیم میگیرند باید عالیترین مقام دولت تصمیم بگیرد و مسئله را یک طرفه کند و به مردم اعلام کند که پای وعدههای خود ایستاده است و حاضر است موانع را بردارد.
وی اظهار داشت: از جوانی که نمیتواند زندگی تشکیل بدهد و به نیاز غریزی و فطری خودش که نیاز به آرامش است تا بتواند در کنار همسر زندگی خود را به کمال برساند و فضای روحی و باطنی خود را به اعتدال برساند نمیتوان توقع داشت گرفتار برخی آسیبها نشود قبل از اینکه بخواهیم جوانان را در مقابل آسیبها نهی از منکر کنیم باید دید آیا فضای آرامش برای آنها تأمین شده است و اگر تأمین شد میتوانیم از او انتظارات و توقعاتی داشته باشیم اما هم اکنون چند میلیون جوان در سن ازدواج هستند و به دلیل اینکه نمیدانند بالاخره میتوانند یک زندگی را اداره کنند یا خیر در شرایط خوبی نیستند بسیاری از آسیبها برای تأخیر در سن ازدواج است و عجیب است که برای آن بخش بودجه کافی وجود ندارد یعنی اگر جوانی درگیر بزهکاری شد برای دستگیری و زندانی شدن و جیره غذایی او در زندان منابع مالی کافی است اما برای پیشگیری از این آسیبها منابع نداریم این چیزی نیست جز اینکه بانکها منافع خود را در نظر میگیرند،و نشان میدهد مدیران فاقد درک فرهنگی و توان آیندهنگری هستند و نمیدانند که بعضی تصمیمات دیرهنگام چه آسیبهایی را میتواند به وجود بیاورد آسیبهایی که بلافاصله قابل درمان نیستند.
معاون سابق وزارت ورزش و جوانان تصریح کرد: درمان یک آسیب فرهنگی به چندین سال زمان نیاز درد و تضمینی وجود ندارد که دوباره آن آسیب ایجاد شود بنابر این بهتر است پیشگیری شود، بنده معتقدم اولین زمینه و اقدام مقدماتی برای تحقق اعتدال،آرامش در زندگی است و یک رکن بیبدیل آرامش ازدواج است و دولت باید از مدیرانی در بخشهای اقتصادی استفاده کند که نگرش و بینش فرهنگی هم داشته باشد چون اقتصاد منهای فهم فرهنگی یعنی ۱۷۰۰ تن سیبزمنی را محو کردن و چندین تن پرتقال را به نابودی سپردن در آنجا میلیارد میلیارد اعتبارات دولت و مردم امحا میشود که به فقر فرهنگی یک مدیر اقتصادی برمیگردد و نمیداند که باید یک پیوست فرهنگی در کارهایش داشته باشد و معلوم بشود که دیر تصمیم گرفتن با ایجاد مانع در راه اجرای مصوبه مجلس و دولت چه آثار فرهنگی را بر جای میگذارد.
پیشنمازی گفت: اگر مدیران و بانکها از شناخت فرهنگی برخوردار بودند نیاز به مصوبه مجلس و تصمیم دولت نداشت آنها باید پیشقدم چنین اقدامی میشدند و اجازه نمیدادند کار به تصمیم دولت و مجلس برسد و این نشان میدهد نظام مدیر گزینی برای بانکهای ما یک آسیب جدی وجود دارد و کسانی که در سطوح بالاتر برای انتخاب مدیران بانکها تصمیم میگیرند باید در انتخابهای خود تجدید نظر کرده و معیارهای فرهنگی را هم لحاظ کنند.