به نقل از وبلاگ جوان عاشورایی /

در روزهای خوب بهاری قلاویزان محل عروج ۶۰۰۳ شهید میزبان مردم عزیز ایران بود “مردمی که تعطیلاتشان را در کنار شهدا اغاز کردند و با زنده نگاه داشتن یاد و خاطره انها پای در سال جدید نهادند”مردم ما به خوبی متوجه یک موضوع شده اند که تمام امنیت و عزتی که امروز در کشورمان وجود دارد به برکت خون و مجاهدت های و رشادت ها و ایثارگری ها مردان خدا بود ” که برای رسیدن به خدا از کانال های خونین قلاویزان گذشتند و به خدا رسیدند” مردان و زنانی را در انجا دیدیم که دست فرزندانشان را گرفته بودن و به انها خاطرات و ایثارگری شهدا را میگفتند” انجا زنانی را دیدیم که متوسل به شهدا شدند که سال ۹۵ را برای انها ریل گذاری کنند “مردمانی را دیدیم که به حق امده بودند برای تجدید میثاق ” اما مردان مو سفیدی امده بودند از همان اول ورودی شروع به گریه  میکردند ” انان یارانی بودند که زمانی با همین رفیقانشان در بسیج ثبت نام کرده بودند اما از قافله شهادت جا مانده بودند”و با هر صحبت و خاطره ای که نقل میکردند غصه و اه سردی میکشیدند” اشک انها جاری بود ” ان قافله شهدا به سمت خدا رفت و ما جامانده ایم ” اخر دعایشان هم این بود ” خدا یا ما را به رفیقانمان برسان ” اری مکتب این مردم شهادت است ” یادی کنیم از ان پیر جماران که این مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و دم مسیحای امام بود که مردم را زنده کرد و این خیل عظیم جوانان را با مکتب شهادت اشنا کرد .

اما در لابه لای این حضور با شکوه مردم در مناطق عملیاتی یادی کنیم از خادمین خاکی که امده بودند “شاید برای خود سازی “شاید برای توسل به شهدا “شاید هم شهدا خواسته بودند که ایشان بیاید” از میان خادمین جوانان مومنی را میدیدم که از شهر های دور دست امده بودند به قلاویزان تا با شهدا باشند” صحبتشان بسیار شنیدنی بود که مظلومانه ترین منطقه عملیاتی همین قلاویزان است ” انها باور داشتند که شهدا انها را میبنند و از هیچ عملی کوتاهی نمیکردند و همیشه خاکی بودند مثل همان رزمنده ها”اینها هم مثل همان شهدا امده بودند برای یاری اسلام .