به نقل از وبلاگ سیره فاطمی سلام الله علیها /
سوال(شبهه): اصطلاحی در میان مردم وجود دارد به نام «مرغ آمین». آیا چنین موجودی بااوصافی که گفته شده واقعاً وجود دارد؟
منشأ این اصطلاح (مرغ آمین)، آمیزه یا التقاطی است از معارف قرآنی، حدیث، ادبیات فارسی (استعاره).
چنان چه در شعر و استعاره به انسان نیز «مرغ» گفتهاند: «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک».
البته و متأسفانه گاهی به قول معروف «اسرائیلیات – خرافههای دینی و مذهبی» مبنی بر تخیل و تجسم بخشیدن به مجردات نیز به آن اضافه شده است.
مسلمانان به خوبی مطلع اند که خداوند متعال برای هر امری واسطهای قرار داده است و عالَم، عالم واسطههاست. چه واسطههای طبیعی و مادی، مثل بارش باران از ابر یا تابش نور از خورشید، و چه واسطههای غیر طبیعی و مادی مثل: نازل نمودن وحی یا گرفتن جان توسط ملائکه.
کسانی که اطلاعات و معلومات متوسطی دارند، میدانند که چهار ملک بزرگ با چهار مأموریت بزرگ وجود دارند. حضرات: جبرئیل برای انزال وحی – میکائیل برای توزیع رزق – عزرائیل برای اخذ روح از بدن و نیز اسرافیل برای دمیدن در سور و پایان دنیا و آغاز قیامت.
آنان که مطالعات بیشتری دارند میدانند که هر یک از چهار ملک فوق نیز سپاهیان و لشکریانی ـ زیر مجموعه یا کارگزاران – دارند. لذا چنین نیست که هر رزقی به صورت مستقیم از دست حضرت میکائیل (ع) اعطا شود و یا جان هر کسی مستقیم به واسطهی حضرت عزرائیل (ع) اخذ شود. چنان چه خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید:
«الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (النحل، ۳۲)
همان کسانی که فرشتگان با حال پاک سیرتى، جانشان را بگیرند و گویند سلام بر شما، به پاداش اعمالى که مىکردهاید به بهشت درآیید.
باز کسانی که بیشتر قرآن کریم را تلاوت (قرائت با تدبر) نمودهاند و با احادیث و روایات نیز آشنایی دارند، میدادند که برای هر امری ملکی هست و از جمله امور یاری مؤمنین، نصرت مجاهدین، دعا برای مؤمنین و … میباشند. که به عنوان مثال به دو آیهی ذیل اشاره میگردد:
«إِذْ تَسْتَغیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَهِ مُرْدِفینَ» (الأنفال-۹)
ترجمه: آن هنگامى را که به پروردگارتان استغاثه مىکردید، و خداوند استغاثهتان را مستجاب کرد (و فرمود:) من شما را به هزار نفر از ملائکههاى منظم شده کمک خواهم کرد.
«إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(فصلت-۳۰)
ترجمه: اما آنهایى که گفتند پروردگار ما اللَّه است و بر گفتهی خود پافشارى و استوارى هم کردند ملائکه بر آنان نازل گشته و مىگویند نترسید و غم مخورید و به بهشت بشارت و خوشوقتى داشته باشید بهشتى که در دنیا همواره وعدهاش را به شما مىدادند.
«هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً» (الاحزاب، ۴۳)
ترجمه: اوست کسى که بر شما درود مىفرستد، و نیز ملائکه او (بر شما درود میفرستند)، تا [تا بدین واسطه] شما را از ظلمتها به سوى نور در آورد، و خدا به مؤمنان مهربان است.
پس، هر مسلمانی (بر اساس آیات قرآن کریم و احادیث) میداند که نه تنهابسیاری از ملائک برای او دعا میکنند، و یا اعمالش را ضبط میکنند، یااز او حفاظت میکنند و …، بلکه نماز یا دعایش را بالا میبرند و برای دعاهایش آمین هم میگویند (که آمین نیز خود نوعی دعا کردن است).
اما، این معارف چنان چه بیان گردید در قالب ادبیاتهای گوناگون و ازجمله ادبیات فارسی درآمد و در شعر و نثر در قالب استعارهها به کارگرفته شد و در نهایت با نفوذ تخیلات و خرافهها (اسرائیلیات) ملک به«مرغ» تشبیه شد!
و گرنه به صورت قطع ملائکه دعاگو و آمینگوی دعای مسلمین و مؤمنین و هربندهای که خدا را بخواند هستند، اما مرغی در کار نیست.