نزدیک به یک سال از انتشار اولین اطلاعیه عرضه نفت در بورس انرژی میگذرد. پس از عرضههای نامنظم اولیه، شاید تنها امتیاز جدی فروش نفت در بورس ایران، عرضههای منظم هفتگی توسط وزارت نفت بوده است که بعد از مصوبهی مجلس در ابتدای سال ۹۸، این وظیفه شکل قانونی به خود گرفت. بدیهی است که این ماهها نهال نوپای فروش نفت در بورس، با مشکلات ابتدای مسیر دستوپنجه نرم میکند.
مشکلاتی واضح با راهکارهایی مشخص و بدون پیچیدگی که حل آنها به دور زدن تحریمهای فروش نفت ایران میانجامد؛ اما در این میان وزارت نفت بهجای گرهگشایی و همراهی بیشتر، همواره بر کوس ناامیدی از فروش نفت در بورس کوفته است و در اقدامی غیر قانونی، از هفته گذشته، عرضه نفت در بورس را متوقف کرده است. وزارت نفت با این حرکت، تنها اتفاق خوشایند این بازار که عرضههای مستمر هفتگی بوده است را مختل کرده و به نحوی با یک حرکت نرم، شریان حیاتی بورس نفت را نشانه گرفته است؛ اما تداوم عرضه نفت در بورس چه برکاتی برای این بازار به همراه دارد؟
*تداوم عرضه، سیگنال اعتمادآفرین بورس نفت
قطع ناگهانی عرضه و ادامهدار نبودن جریان بازار، یکی از مشکلاتی بوده که در دورههای قبلی عرضه نفت در سالهای گذشته دیده میشد که باوجود تکلیف قانونی وزارت نفت در دور جدید، سیر منظمی پیدا کرد. درواقع ادامه حیات این بازار به تداوم عرضه وابسته است. چرا که به عقیدهی کارشناسان انرژی، کسانی که خواستار خرید نفت ایران از این بازار هستند، مدتها زمان میگذارند، امکانسنجی میکنند، دنبال خریدار خارجی میگردند و مقدمات لازم را فراهم میکنند تا در نوبتهای بعدی در لیست خریداران قرار بگیرند؛ اما اختلال در روند این بازارمیتواند بهاصطلاح هر چه ریسیدهاند پنبه کند. درواقع تداوم عرضه نخستین سیگنالی که به بازار میفرستد این است که تصمیمگیران این بازار نفتی برای فروش بلندمدت ثابتقدم هستند و خریداران میتوانند با خیال راحت روی سودآوری مداوم از این کانال حساب کنند. به نظر میرسد وزارت نفت بهجای قطع عرضهها باید بر حل مشکلات بورس نفت متمرکز شود و آنها را یکی پس از دیگری از میان بردارد.
*وزارت نفت بهجای حل مسئله صورتمسئله را پاک نکند!
مهمترین مسائلی که این روزها به دور دست و پای بورس نفت پیچیده است و مانع رشد آن میشود به سه محور اصلی مربوط میشود. یکی از آنها وجود مسیرهای موازی بورس برای فروش نفت است. درواقع اتاق تاریک معاملات وزارت نفت با تعدد واسطهها ونشان دادن راههای خاکی برای خرید نفت باعث آشفتگی بازار نفت ایران میشود. محور بعدی بالا بودن رقم پایه معاملات نفتی برای خرید نفت تحریمی ایران است. درواقع قیمت پایه باید بهگونهای انتخاب شود که هزینههای خرید نفت تحریمی ایران را پوشش دهد. مشکل بعدی بالا بودن رقم پیشپرداخت است. در واقع پیشپرداخت میلیاردی و جریمه ۵ درصدی در صورت تحویل نگرفتن محموله، ریسک خرید نفت ایران را بالا میبرد. این سه محور، مشکلات اصلی بورس نفت ایران است که گره گشایی آن حاجتی به دندان ندارد.
به نظر میرسد با به بکار بستن سه راهکار زیر مسیر معاملات نفت ایران در بورس باز شود. اول اینکه در تمامی اتاقهای تاریک و مسیرهای موازی فروش نفت تخته شود و خریداران تنها به معامله در بورس ارجاع داده شوند. دوم اینکه تخفیف ۱۵ دلاری در قیمت پایه نفت در نظر گرفته شود و رقابت از پایین به بالا شکل بگیرد. سوم اینکه میزان پیشپرداخت معاملات از ۲۰۰ میلیون تومان تجاوز نکند. عملی کردن همزمان تدابیر فوق، چنان رونقی به این بازار میبخشد که تحریم فروش نفت ایران و تصفیر آن برای همیشه به فراموشی سپرده خواهد شد.