اسماعیل پورقوه، هنرمند نام آشنای موسیقی، تئاتر، بازیگری و خوشنویسی کشور متولد سال ۱۳۳۰ درشهر درگز از توابع خراسان رضوی دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را در رشته هنر در دانشگاه تهران، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی ایران به پایان رساند و پس از آن در هنرستانها و مراکز تربیت معلم تدریس میکرد.
اسماعیل پورقوه، هنرمند نام آشنای موسیقی کشور در گفت و گو با خبرنگار مازندرانه بیان کرد: هنر،مقوله ای نیست که در کلام تعریف شود و بزرگان موسیقی که نامشان در دایره المعارف هنر ثبت و جاودانه شده، هرکدام جمله ای برای تعریف هنر گفتند که در واقع تجلی احساسات، عواطف و آنچه که در درون خودشان اتفاق میافتد را به تعبیری هنر میگویند. اگر جامعه ای هنرمند نداشته باشد شور در آن جامعه نیست.
وی در خصوص تاثیر هنر در سبک زندگی افراد مطرح کرد: قطعا وقتی که اندیشه ها،باطن و درون انسان با هنر پیوند دارد، همه چیز در رفتار و کاراکتر آن شخص بازتابی از خواستار های درونی اوست و صد درصد تفاوت های قابل توجهی به وجود می آید و هنرمند ترجیح میدهد که با دنیای درون خود لحظات بیشتری را بگذراند؛ یعنی بیشتر درون گرا است.
پورقوه در مورد تعریف خود از زندگی تصریح کرد: زندگی مانند پنجره ای است که گاه ممکن است بسته شود و گاهی هم گشوده باشد.
هنرمند موفق آملی در رابطه با سخن پیامبر که فرمودند: “خط زیبا بر آشکاری حق می افزاید” اظهار کرد: وقتی هر ایده و مطلبی بخواهد واقعیت خودش را بیان کند، در قالب هنر زیبایی میآفریند و زیبایی جوهر هنر است. انسان، بالفطره زیبایی را دوست دارد.
وی با بیان این که از دوران کودکی به هنر علاقه داشته است خاطر نشان کرد: من در دوران ابتدایی به مقوله ی هنر گرایش پیدا کردم و وقتی به دنبال حرفه ی موسیقی رفتم، از سمت اطرافیان سرزنش میشدم که چرا زمانی که برای بازی و تفریحات دوران کودکی است را صرف هنر میکنم اما من نه به فکر علم بودم، نه به فکر زندگی کودکانه بلکه به دنبال هنر بودم. در شهر کوچک ما، هیچ موسسه ی فرهنگی هنری وجود نداشت که من استفاده کنم و ناچار شدم آپارات چی سینما شوم که فیلم نمایش دهم و از درون فیلم، نیاز های خودم را پیدا کنم. پس از پایان دوران سربازی نیز به تهران رفتم که در آنجا مرکزی برای تربیت مربیان امور هنری و تمامی رشته های هنر وجود داشت.
وی در توصیه به جوانان بیان کرد: کلمه ی زود به موفقیت رسیدن را قبول ندارم و نباید با این نیت وارد عرصه ی هنر شد چرا که هنر، اکتسابی است و باید برای رسیدن به موفقیت بسیار تلاش کرد. نمیشود گفت که در مسیر کار یک هنرمند نقطه ی اوج یا نقطه ی طلایی وجود دارد. باید برای هنر زحمت کشید و به درجه ای از شهرت و موفقیت رسید که این موضوع نیاز به یک پیشینه ی خیلی مستمر دارد. اگر نیت زود رسیدن باشد، ممکن است به بیراهه کشیده شود و قطعا خطراتی هم به همراه دارد و در آخر نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت.
وی در خصوص اهمیت رشته هنر در مدارس بیان کرد: به دلیل کمبود معلمانی که در این رشته به صورت کلاسیک تحصیل کردند، کسانی که به صورت تجربی کار های هنری انجام دادند را برای تحصیل به مدارس دعوت میکنند و متاسفانه نتیجه ی خوبی ندارد. بیشتر شبیه به سرگرمی کلاس است به همین منظور در زمان امتحانات،مدیران مدارس کلاس هنر را تقویتی دروس ریاضی،فیزیک،شیمی و… میگذارند و برای هنر ارزشی قائل نمیشوند. من زمانی که در در مدارس هنر تدریس میکردم در پایان ترم هشت نفر را تجدید کردم که والدین دانش آموزان ضمن اعتراض گفتند : “مگر درس هنر را هم تجدید میشوند؟” و من پاسخ دادم:”هنر هم مانند فیزیک!” من تدریس کردم و باید بازتابش را هم ببینم.وقتی هنر درست آموزش داده شد،درست هم باید پاسخ داده شود.
خبر:سیده ستایش موسوی