بهار امسال که به برکت بارش های سیل آسا، دریاچه ارومیه از وضعیت مناسبی برخوردار شده بود همچنان خطر خشکسالی آن را تهدید می کند.در حالی یان اتفاق تلخ در شرف تکرار است که سرانجام بودجههای اختصاص یافته برای احیاء این سرمایه طبیعی با اما و اگرهای معناداری روبروست.
دریاچه ارومیه که تا پیش از فروردین ۹۸ هم وضع خوبی نداشت با تدبیر دولت دوازدهم بودجههای مختلفی برای احیای آن در دستور کار قرار گرفت و آخر سر هم روشن نشد که سرنوشت این بودجهها به کجا رسیده است.
با وجود این بارش ها و خوشحالی مسئولان دولتی علی الخصوص محیط زیستی ها هنوز هم نگرانیها از نباریدن ها که منجر به خشک شدن دریاچه ارومیهمی شود وجود دارد. سوال این است که آیا دولت روحانی و سازمان عریض و طویل محیط زیست آیای به جز باد و باران راهکاری برای خشک شدن دریاچهها و تالاب ها و آلودگی هوا هست؟ هرچند جواب این سئوال روشن است و واکنش های مسئولان و راهکارهای پیشنهادی آنها همه مبتنی بر رخدادهای طبیعی و ماوراطبیعی بوده است.
باوجود خرابی های گسترده سیل و اخبار ناگوار آن در بیشتر استان ها کشور، احیای دوباره دریاچه ارومیه موضوعی بود که باعث خوشحالی میلیونها ایرانی در سراسر کشور شد.
باران، این نعمت خدادادی در حالی مسکل چندین ساله این دریاچه را حل کرد که سالها تدبیر دولتی ها وصرف میلیاردها تومان بودجه از بیت المال که معلوم نیست سرانجام آن چه شده است نشان داد که ستاد احیا دریاچه ارومیه با مجموعه ای از ناکارامدی ها و تلف کردن پول و زمان در نهایت اعلام کند که حجم آب دریاچه با بارشهای بهاری از مرز ۳میلیاردمترمکعب عبور کرد و تراز دریاچه نسبت به روزهای مشابه سال قبل، ۴۲ سانتیمتر افزایش یافت و بر اثر بارشهای سیل آسا ۲ میلیاردمتر مکعب آب به دریاچه وارد شد.
بودجه هایی که پیش از فروردین ۹۸ به دیوار بی تدبیری دولت خورد
احیای دریاچه در این سال هابه یک شعار انتخاباتی برای افراد و جریانات های سیاسی متبوع شان تبدیل شده است. دولت دوازدهم هم در این ماجرا نشان داد مصوباتی درازمدت را در نظر دارد و کاروان تدبیر و امید در دومین جلسه هیئت دولت برای احیا دریاچه ارومیه مصوب کرد که ستادی برای ساماندهی امور این دریاچه راهاندازی کند که در نهایت ۳۰ اقدام در این ستاد تصویب و یک برنامهریزی ۱۰ ساله برای دریاچه ارومیه در نظر گرفته شد، طبق این برنامهریزی دو تا سه سال اول برای تثبیت وضعیت دریاچه تعیین شد، یعنی شرایط دریاچه از وضعیت فعلی بدتر نشود و هفت سال مابقی برای بهبود وضعیت دریاچه اختصاص یابد.
بودجهای که برای ستاد احیا دریاچه ارومیه از سوی دولت تعیین شده بود، رقم چشمگیر یک هزار و ۵۰۰میلیارد تومان بود که قبل از بارشهای سیل آسای بهار ۹۸ با وعده کلانتری رئیس سازمان محیط زیست میرفت تا پروسه دهساله لاک پشتی خود را برای احیاء سپری کند. وی گفته بود با برنامهریزیهای صورت گرفته در سالهای آتی قطعاً دریاچه ارومیه احیا خواهد شد و مردم آذربایجان دریاچه خودشان را به دست خواهند آورد.
از بودجه کلانی که کلانتری وعده آن را پیش از بهار۹۸ داده بود (۱۵۰۰ میلیارد تومان) تنها ۳۰۰میلیارد تومان آن محقق شد اما این مبلغ تنها بخش ناچیزی از ماجرا به شمار میرود؛ چرا که این ستاد فقط در سال ۹۵ از محل صندوق توسعه ملی ۳۷۵میلیارد تومان دریافت کرد. در سال ۱۳۹۴ این عدد ۴۰۳میلیارد تومان بود و سال ۹۳ هم ۱۶۰میلیاردتومان دریافتی از این محل داشتند.
سوال این است که این مبالغ میلیاردی صرف چه اموری شده بود که وضعیت آن تا قبل از سیل رحمت بار بهار ۹۸ همچنان بحرانی بود؟
ستاد احیاء دریاچه ارومیه بازهم به فکر باران های سیل آساست
اما یک واقعیتی در این میان وجود دارد و آن اینکه بودجه ستاد احیا دریاچه ارومیه هرسال بهطور کامل اختصاص پیدا نمیکند اما سوال این است که همان بودجه تخصیصدادهشده چگونه خرج شده است؟
بنا به اظهار برخی افراد مطلع، در حال حاضر با احیای دریاچه، بودجه تخصیص یافته قبلی، صرف جابجایی روستاهای حاشیهای اطراف دریاچه در راستای بهبود هرچه بیشتر وضعیت و جلوگیری از استفاده روستاییان از آب این دریاچه برای امور کشاورزی خواهد شد.
گفته شده از این مرحله به بعد بودجه احیا صرف پیشگیری از وقوع مجدد بحران شده است و پیرو برنامههای احیای دریاچه ارومیه مقرر بوده است که دو روستای اطراف دریاچه که یکی ۳۲۰ نفر جمعیت و ۵۱ خانوار و روستای دیگر ۳۵۰ نفر جمعیت و ۶۱خانوار دارند به محل جدید منتقل شوند که چون این تصمیم بعد از سیل اتخاذ شده مشخص نیست آیا این جابجایی برای در امان ماندن روستاییان از سیل اتخاذ شده یا جنبه پیشگیرانه دارد که البته به نظر من گزینه اول درست تر به نظر میرسد چرا که عزم و انگیزه برای جابجایی پیشگیرانه آن هم در ایام سیل نمیتواند موضوعیت چندانی داشته باشد.
حالا با توجه به سیاسی شدن ارزیابیها در خصوص احیا دریاچه با بودجه مقرر یا حیف و میل شدن آن امکان ارزیابی دقیق از موضوع وجود ندارد گرچه سوال ما این است که چرا نتوانستند کوچکترین اقدامی برای احیای دریاچه انجام دهند و اینکه آیا همیشه بارانهای سیل آسا میتواند نجات دهنده باشد؟
ادعای سیلی دولتی ها برای نجات دریاچه
با این حال انتقاد به عملکرد و حیف و میل بودجه ستاد احیاء با پاسخ سریع مسئولان و کارشناسان این بخش روبرو شد که به نوعی تاثیر اقدامات شان غیر قابل انکار است. بر همین اساس آنها میگویند کارشناسان ستاد احیا میگویند نقش آشکار بودجه دولتی در لایروبی و هدایت آبهای سطحی، جلوگیری از وقوع سیل و افزایش تراز دریاچه غیرقابل کتمان است. این کارشناسان مدعی هستند برخی از رودخانههای آذربایجان غربی از جمله زرینه رود، سیمینه رود و گدارچای در بارندگیهای سیلآسای بهار ۹۸ به بالای ۵۰۰ مترمکعب بر ثانیه رسید اما به لطف زیرساختهایی که ستاد احیا مهیا کرده بود، آبهای سطحی بدون خسارت سیل وارد پیکره دریاچه شد. بسیاری از کارشناسان ستاد احیا در دفاع از عملکرد خود بر این موضوع صحه میگذارند که اگر دولت برای احیای دریاچه دست به کار نشده و رودخانهها لایروبی نشده بود، آب بارندگیهای اخیر به جای هدایت به پیکره دریاچه به مزارع و خانهها در شهرستانهای میاندوآب و ملکان یا مناطق حاشیهای دریاچه هجوم میآورد.
اگر از این سوال که بودجههای تخصیصی قبل احیا صرف چه اموری شده صرفنظر شود جا دارد به این پرسش پرداخته شود که در حال حاضر قرار است چه اقدامات پیشگیرانه برای مراقبت از وضعیت مناسب فعلی اتخاذ شود.
سالهای گذشته نیز بارشهای بهاری در بهبود وضعیت دریاچه ارومیه و افزایش تراز آن تاثیرگذار واقع شد اما تابستانهای نسبتاً گرم منطقه میزان چشمگیری از آب دریاچه را تبخیر میکند و بار دیگر وضعیت آن را در سطح نامطلوبی قرار میدهد.
حال مشخص نیست که آیا قرار است باز هم همچون مدیریت آلودگی هوا باید چشم انتظار بادهای وزان بود؟ یا اینکه برای احیاء دریاچهها چشم انتظار بارشهای سیل آسا باشیم تا همه چیز خود به خود درست شود در حالی که بودجههای کلان صرفا به یک بخش تعلق میگیرد و آن هم ریز هزینه کردش جای سوال دارد اما در بخش بحرانی دیگر خبری از هیچ بودجه یا تدبیری برای حل فصل مشکلات آن وجود ندارد.