بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی در گفتگویی با برنامه فرمول یک صحبتهایی جالب درباره روزهای فوتبالی خود بیان کرده و به اتفاقات ویژهای اشاره کرد.
اولین چالش او در این گفتگو به ماجرای صغرسن این بازیکن که معمای همیشگی فوتبال ایران بوده، مرتبط بود که با این پاسخ او همراه شد: در خانواده ای بزرگ شده ام که رک هستم و ترسی از خدا ندارم. خدا به من گفته حق ات را بگیر. من کوچکترین عضو خانواده بودم و مرا در خانه به همین خاطر حسون مینامیدند. من آخرین بچه هستم، برادر از کجا آوردم که صغر سن داشته باشم؟! دل من پاک است، من شما را میتوانم گول بزنم، خدا را که نمیتوانم گول بزنم. من از دهات بلند شدم و به تهران آمدم. چه کسی جرات میکند به تهران بیاید و در کل ردههای سنی کاپیتان باشد. آیا کسی از من تقدیر کرده است؟ من دلم پر نیست فقط آمدهام با شما صحبت کنم و کیف کنم.
کعبی با بیان اینکه من با همه بازیکنان خوبم ولی با مربیان اصلا و ابدا، درباره حواشی حضور در جام جهانی توضیح داد: در جام جهانی هیچ اتفاقی نیفتاده است. بگذار مردم بدانند و روشن بشوند. در فرودگاه و جاهای مختلف خیلی از من سوال میکنند. نمیدانم این شایعه از کجا آمده که بازیکنان به آن شخص نگاه میکنند اما به او پاس نمیدهند.
وی تصریح کرد: به جز زمان دادکان، هیچوقت پول و لباس خوب به بازیکنان نمیرسید. ما زمان دکتر دادکان بارمان را بستیم، بعد از آن اگر فصل اول پول ات را نمیگرفتی دیگر باید قیدش را میزدی. یک نفر در فوتبال ما است و آن هم دکتر دادکان است، هیچوقت دیگر مثل او نمیآید. ما چرا باید کشورهای عربی و آسیا را مسخره کنیم، چرا نمیآییم واقعیت را بگوییم که داریم مردم را گول میزنیم. در جام جهانی هیچ درگیری نبود و در جام جهانی همه خوب بودند. برانکو و آدمهای بزرگی بودند و اختلافی وجود نداشت.
این بازیکن درباره حضور در جام جهانی و لگد معروفش به صورت فیگو و غلبه به رونالدو گفت: خواست خدا و کمک بازیکنان بود. آن زمان ما بازی مکزیک را از دست دادیم، دروازهبانمان آقای میرزاپور و در ادامه رحمان رضایی هم اشتباه کرد و گل خوردیم. آقا عادل هم گزارشگر بود و این صحنه را گردن من انداختند. با خودم گفتم تنها بازی که میتوانم خودم را نشان بدهم و بازیکنان آسی مثل رونالدو و فیگو هم دارد بازی پرتغال است که تنها فرصتم است. روبروی رونالدو بازی کردن خیلی سخت است هرچی به شما میگویم واقعیت نمیشود من که اینقدر سرعتم بالا است ۵ متر از او فاصله داشتم و فقط با تکل میتوانستم توپ را بزنم. کعبی در پاسخ به این سوال که آیا درست است در هنگ کنگ زمان برانکو اتوبوس تیم ملی را نگه داشتند، تصریح کرد: فهرست کسانی که در آن اتوبوس بودند موجود است، آیا ما در اتوبوس حراست نداریم؟ فدراسیون نباید گزارش بدهد؟ ما انواع خلاف ها را در هنگ کنگ و دوبی کرده ایم حراست چرا اطلاع نداده است؟ من اگر دزدی کرده ام دنبال ناموس مردم نرفتهام. آدمهایی که به من توهین میکنند را به مردم میسپارم.
وی درباره خداحافظی از فوتبال گفت: به خاطر علی کریمیخداحافظی کردم. او مربی سپیدرود بود و خیلی میتوانستم کمک و بازی کنم. واقعیت هم این است که هیچکس دوست ندارد خداحافظی کند و بعضی ها ۴۰ ساله اند و دارند بازی میکنند. علی آقا به من گفت تو الان خوبی و همه دارند تشویق ات میکنند و در ورزشگاه حسین حسین میگویند. کافی است در یک بازی سوتی بدهی کل بازی تو رو هو میکنند. فردا آمدم و علی آقا اعلام کرد و خداحافظی من انجام شد. هیچ اتفاقی هم نیفتاد فقط آقای کریمییک جشن در رشت بین بازیکنان برای من گرفت و خیلی ها هنوز نمیدانند من خداحافظی کردم. چرا؟ بابت چی؟ مگر من این همه خدمت نکردم.
این بازیکن در ادامه صحبت هایش گفت: اهل پول دادن و زیرمیزی نیستم. ۲۵ سال است در فوتبال هستم. چرا یک بازی خداحافظی برایم نگذاشتند چرا سیستم فدراسیون چنین کاری نکرد؟ آقای تاج من آدم بدی بودم، فوتبالیست نبودم؟ چطور کل پایههای تیم ملی کاپیتان بودم آدم کوچکی بودم؟ یک نفر را بیاورید که در کل پایه ها کاپیتان بوده باشد. یک بار حین بازی ملوان داشتم ضربه مغزی میشدم. علی دایی مرا بلند کرد و در یکی از کشورهای عربی به بیمارستان برد. برآمدگی های روی پیشانی ام برای همین است. هیچکس نمیآید از من تشکر کند و نباید کسی از من تعریف کند. چرا هیچ برنامهای از من دعوت نمیکند؟ چون میگویند کعبی رک هست و حرفش را میزند.
کعبی تاکید کرد: پیشانیام حین بازی ملوان و سپیدرود دقیقه سه باد کرد و میخواستند مرا تعویض کنند اما ۸۰ دقیقه بازی کردم و با این سر، ضربه سر میزدم، وقتی مرا تعویض کردند یکراست به بیمارستان رفتم. من کمکار نبودم شاید دعوا میکردم اما به خاطر پیراهن نه به خاطر پول. به عشق پیراهن بود، هرکسی میخواهد باشد پرسپولیس یا ضعیف ترین تیم ایران و همیشه با جان و دل بازی کرده ام. از علی کریمیممنونم که این پیشنهاد را به من داد. شاید بازی بعدی اتفاق بدی برای من میافتاد. دیگر هم سمت فوتبال نمیآیم تا این فساد فوتبالی برطرف نشود. اصلا و ابدا مربی هم نخواهم شد. شما فساد فوتبالی را در جامعه میبینید. من با آدمهای مختلف کاری ندارم این فسادی که در فوتبال میبینید، به نحوی است که با خودم فکر میکنم چطوری بچه ام را بزرگ کنم و بگذارم زیر دست کسی مثل پدرش؟ اکنون فوتبال ما فوتبال مایهدار ها شده. مایه دار باشی بچهات میتواند موفق باشد. من درباره این موضوع با ۱۰ انگشت مهر میزنم و تایید میکنم که با پول میشود در تیم های مختلف بازی کرد. هرکسی پدرش تیلیاردر باشد موفق میشود و آدم ضعیف به هیچ کجا نمیرسد.
کعبی با اشاره به دوران حضورش در فوتبال گفت: ما زمان تیم ملی چند خوزستانی داشتیم؟ ۷ تا. فولاد ۷ ملی پوش داشت. الان چرا یک نفر از خوزستان به تیم ملی معرفی نمیشود؟ چون آدم فوتبالی دیگر نیست. به جز سعید آذری که مرد است. اصلا این را قبول ندارم که خوزستان دوران طلایی داشته و دیگر ندارد. نمیگویم دو یا سه نفر، چرا نمیتوانند یک نفر معرفی کنند؟ مدیران ما فوتبالی نیستند. حالا در پرسپولیس میبینیم که پیرزن ۷۰ ساله بغل باشگاه گریه میکند. بابت چی؟ بابت این فوتبال مردم جانشان را میدهند. یک تیم وقتی میخواهد به آسیا برود نباید پرواز اختصاصی داشته باشد؟ نباید به عنوان نماینده ایران ساپورتش کنند؟ زرنگی تیم های عربستانی این بود که خواستند تیم های ایرانی را خراب کنند و روی بهترین مربی ایران یعنی برانکو دست گذاشتند که سه دوره تیم را قهرمان کرد و این یک واقعیت است.
کعبی درباره شکسته شدن لپ تاپ قطبی دردوران مربیگریاش در پرسپولیس اینطور توضیح داد: آن سال واقعا لپتاپ او را شکستند. در اردوی فوتبالیست ها در کل دنیا این اتفاقات میافتد. ماجرا اینطور بود که یک نفر از بچه ها که میخواسته به دستشویی برود با استوک روی لپ تاپ او رفته است. کل زندگی او داخل لپ تاپ بود اما آن را شکستند و ما همگی خیلی ناراحت شدیم. اسم او را نگویم بهتر است. دیگر فیش حقوقی ندارم که اگر از من شکایت کنند بتوانم با فیش حقوقی آزاد شوم. از او بگیرم. آدم سرگیجه میگیرد.
کعبی درباره حواشی برداشتن ابرویش توضیح داد: من جوان بودم و همین الان که در این سن هستم، هرچه به من بگویند انجام نمیدهم. من پایین شهری بودم و اهوازی و عرب نشین هستم، هیچوقت هم زبان مادریام را عوض نکردم. به خاطر جوانی و بازی پخش مستقیم کارهایی کردم که ناراحتم. بچهام هم پشت صحنه است و دوست ندارم این حرفها را بشنود. جوان بودم و آدم جوان همه کاری میکند. جوان دوست دارد مثل رونالدو و مسی شود. از مردم معذرتخواهی میکنم و دستشان را میبوسم.
وی درباره قلیان کشیدنش گفت: شما از فوتبالیستها و مربیان فقط یک نفر، نمیگویم دو نفر، اگر فقط یک نفر را آوردید که گفت حسین کعبی قلیان، سیگار و آن موضوعی که اسمش را نمیآورم میکشد همین جا تسلیم میشوم. ۱۰ سال پیش جایی رفتم که یک نفر قلیان درست کرده بود، من یک پک کشیدم، حالم بد شد و به من دو تا خرما دادند. همین جا روی آنتن زنده کسی پشت خط بیاید و بگوید من قلیان یا سیگار کشیدم. هزار تا ایراد دارم، هرکسی میگوید ایراد ندارم دروغ میگوید. فقط برادر بزرگم که ۶۰ ساله است به خاطر استقلال سیگار میکشد. وقتی من از استقلال به پرسپولیس رفتم، او یک سال با من حرف نمیزد و مرا خانه اش راه نمیداد چون به پرسپولیس رفته بودم. حالا هم هر وقت استقلال میبازد سیگار را دستش میگیرد.
این بازیکن سابق فوتبال درباره حواشی مهمانیها و اخباری که روزنامهها درباره دستگیری او مینوشتند، گفت: آنها مینوشتند ح ک را در مهمانی گرفتند. من یک بار در خانه بودم ساعت یک ربع به ۹ صبح، یکی از دوستان عکاس به من زنگ زد جواب ندادم به همسرم زنگ زد و گفت راست است حسین را در پارتی گرفته اند و حالا بازداشت است؟ همسرم هم گوشی را به من داد و آن عکاس گفت که همه روزنامهها این خبر را تیتر یک زدهاند. گفتم مگر من زن و بچه ندارم که بخواهم آنها را بپیچانم و به پارتی بروم! در خیابان هم خیلی در این باره از من پرسیده اند. البته این موضوع خیلی برای من خوب بود چون میفهمیدم دشمن دارم.
وی درباره شرایط پرسپولیس و استقلال در فصل جاری گفت: وضعیت دو تا تیم خوب است و هر دو نماینده ایران هستند. امسال استقلال بازیکنان و مربی خیلی خوبی گرفته است. بازیهای استراماچونی را در روسیه و اینتر دنبال میکردم. امیدوارم بازیکنان برای این مربی جوابگو باشند و او بسیار خوش استیل و باکلاس است. نمیگویم پرسپولیس وضعیت جالبی ندارد. کل امید پرسپولیس به هواداران است و پرسپولیس امسال هم میتواند قهرمان شود چون همان پرسپولیس است. شاید شوکی وارد شده باشد اما پرسپولیس همان است.
وی با اشاره به قبول پیشنهاد پرسپولیس گفت: کل خانواده من از دم استقلالی هستند به جز من. در خوزستان اصلا خیلیها استقلالیاند. بچه بودم استقلال را دوست داشتم و بازیهایش را دنبال میکردم. اما حالا قلبا و از ته دل پرسپولیس را دوست دارم. هواداران هم از من حمایت کردند. مسئولان برای من مهم نیستند، مهم مردم هستند اگر هواداران مرا حمایت نمیکردند من حسین کعبی نمیشدم هواداران در سرما و گرما به استادیوم میآمدند و حالا هم که ۱۳ سال از بازی جام جهانی گذشته هنوز مرا با اتفاقات بازی پرتغال میشناسند.
عکسها از محمدرضا پیرزاده