ایران در نیم کره شمالی خط استوا در میان بلاهای طبیعی قرار دارد، که از شمال به سیل، از جنوب ریزگردها و از شرق و غرب هر چی بلا پیش بیاد هم مرز است، در کشورمون موجودی وجود داره به نام مدیریت بحران که مثل بچه های ته تغاری می مونه، همه کاسه کوزه ها رو، روی سر اون خراب می کنن.
البته مقصر نیستند، مدیریت بحران، کمی شلخته و دست پاچلفتی و در عین حال شیمی روابطش کمی عجیب است، مثل کسی که از بچگی دوست داشت پزشک شود و از اتاق عمل بیرون بیاید تا فقط بگوید متاسفم، او هم فقط می تواند بگوید غافلگیر شدم، بیرانوند، پنالتی رونالدو رو تو جام جهانی روسیه گرفت انقدر ملت غافلگیر نشدن که مدیریت بحران داره با هر پخ کائنات غافلگیر میشه
بازم خدارو شکر که مدیریت بحران به جای اینکه توصیه های مرحوم سهراب سپهری در زیر باران رو بگه، بهم پیام داده چطور می تونم از پستانداران به گونه ای از آبزیان تغییر کاربری بدم تا در این هجمه از آب های رو زمینی بتونم منقرض نشوم ، ولی اینا نمی دونن که ما تاب مقاومتمون زیاده استتار می کنیم و همه چی رو با دو با مانع رد می کنیم.
تو خونه نشسته بودم وداشتم یاد خاطره های که با پیازجان اشک می ریختیم، رو مرور می کردم، که این روزها، قیمت هر عدد پیاز با یک بشکه نفت خام برنت برابری می کنه و برای خودش شخصیت حقوقی پیدا کرده، که یهو تخت و میز تلوزیون همسایه بغلی با انبوهی از آب آمد توی حلقم، تازه فهمیدم که حتی سیل خارجکیا با ما فرق می کنه، جدای از اینکه اینا پتروس دارن و دس می زاره تو سد، ما نهایت مدیریت بحرانمون دستشو بزاره تو دماغش، سیل اینا خیلی منطقی و باکلاسه و در نهایت در عرض سه ساعت همه چیز به حالت اولش برمی گرده، حالا اینجا دو سی سی بارون میاد کلا کوچه رو آب میگیره و ده ها راه ارتباطی مسدود میشه و تا سه روز از برق و گاز خبری نیست تازه بعد نیم ماه یکی میاد یه پتو خیس بهت میده میگه داداش خوبه زنده ای و این همه همدردی مسئولین منو یاد این شعر میندازه که میگه بنی آدم اعضای یکدیگر هم نباشن در یک قطار که هستند.
درسته ما پتروس نداریم تو مدیریت بحرانمون ولی تا میشه تصمیم کبری داریم، یعنی بعضی ها یه جوری برای بحران برنامه و مدیریت دارن که مایکل اسکوفیلد و لینکلن باروز تو ۵ فصل فرار از زندان نکشیدن، ولی در نهایت همه این چیزها جز اینکه رو افزایش قیمت موز تاثیر داشته باشه، به یه جمله غافلگیر شدیم ختم میشه و اینجاست که میگن مسئولین ما بخوبی توانستند فعل ماست مالیزاسیون رو در چند ابعاد به نحو احسنت و جامع و کامل صرف کنند.
البته مسئولین ما تو خیلی از چیزهای دیگه سرآمد هستند و بنظرم رفتار مسئولین همونقدر که مارو غافلگیر می کنه، بحران هم اینا رو غافلگیر می کنه و نباید خیلی انتظار داشت که اگه خونمون کلا منحدم شد، وسایلاش نابود شدن، شهرمون ۹۰ درصد رفت زیر آب خودمونم الان چند شبه بندری می رقصیم از سرما، اینا بیان یه استوری بزارن یا یه تک زن بزنن، بذارین به امورات جدی تر جامعه بپردازن ، ما که از پراید و گرونی زنده موندیم، بدنمون دیگه بلاهای طبیعی رو بخوبی می تونه هضم کنه، انقدر از مسئولین انتظار نداشته باشید و به همین خوشی های میکروسکوپی تون قناعت کنید.
به قلم سمانه قلی پور