رهبر معظم انقلاب سالهاست که تاکید ویژهای بر روی اقتصاد و توان داخلی بخصوص اقتصاد غیر نفتی و مولد دارند. تنها کافی است که رهنمودهای ایشان را در سالهای اخیر مرور کنیم و به نامگذاری سالهای مختلف نگاهی بیندازیم تا این دغدغه مهم مقام معظم رهبری را دریابیم.
ایشان در بیانیهای که به مناسبت آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان و ملت ایران صادر فرمودند بازهم به موضوع مهم اقتصاد غیر نفتی و مولد اشاره کردند و در این باب بیان فرمودند: «مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.»
این در شرایطی است ایشان همواره در سالهای اخیر به موضوع « اقتصاد مقاومتی» و اقتصاد مردمی تاکید کردند که در آن اقتصاد خارج از مدیریت دولت به دست مردم اداره شود. بخش خصوصی در این عرصه بایستی بیشتر رشد و توسعه یابند و دولت نیز بایستی در زمینه ارتقای اقتصاد داخلی کوشا باشد.
در این حوزه چند نکته مهم و اساسی وجود دارد که رهبر معظم انقلاب نیز پیشتر بارها و بارها بر آن اشاره و تاکید کردهاند و نقشه راه را برای پیشرفت در عرصه اقتصادی ترسیم نموده اند.
مردم محور بودن اقتصاد: پایه اصلی اقتصاد غیر نفتی مردم محور بودن آن است. نیروی انسانی مهمترین رکن اقتصاد هر کشوری است. در این عرصه بایستی در رشد و پرورش نیروی انسانی ماهر و مسئولیت پذیر کوشا بود. نیروی انسانی بایستی قبل از ورود به حوزه کار آموزش لازم را بر اساس متد و روشهای پیشرفته صنعت و بازار پشت سر گذارد.
نیروی کار حرفهای و پویا خود به شکوفایی اقتصاد کمکی مبرم و اساسی میکند. در این زمینه بایستی از فرهنگ غلط متوسل شدن به کار حکومتی و دولتی نیز جلوگیری شود و سرمایهگذاری خصوصی را نیز برای اعطای مسئولیت اقتصاد کشور به مردم تقویت کرد.
رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی را اینطور تبیین میفرمایند: « اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم و حضور مردم تحقّق پیدا میکند.»
مدیریت منابع انسانی: کشورهایی مانند چین سرمایه اصلی خود را بر روی منابع انسانی استوار ساختند. در این کشورها منابع انسانی با کار و تلاش فراوان توانستند بازار جهانی را تسخیر کنند و اژهای زرد بر اقتصاد دنیا تا حدود زیادی حکمرانی کند تا جایی که کشورهای اروپایی از اقتصاد چین به شدت به واهمه افتادند. کشورما نیروهای با استعداد و فعالی را در اختیار دارد که بایستی به طور مبسوط در جهت بکارگیری بهینه آنان توجه ویژه صورت گیرد. متاسفانه در این جهت بیشتر از از سوی دولت و برخی از نهادهای مسئول مدیریت منابع نیروی انسانی دیده شود بیشتر ترس از نیروی انسانی و اینکه چطور برای این افراد شغل ایجاد شود وجود داشته است.
به عنوان نمونه، «اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت روحانی وقتی درباره دهه شصتیها صحبت می کرد که جمعیت قابل توجهی را شامل می شوند از حضور آنان به عنوان بحران و مشکل یاد می کرد که هرکجا که وارد می شوند برای دولت مشکل زا هستند. این درحالی است که با نگرش مدیریت نیروی انسانی این جمعیت نه تنها تهدید بلکه یک فرصت به تمام معنا برای پیشرفت کشور هستند که می توان با الگوی کشورهای دیگر از جمله چین این فرصت را به امتیاز و پیشرفت برای کشورمان تبدیل کرد.
کمک به بنگاهها و صنایع کوچک: اگر نگاهی به رشد و توسعه کشورهایی مانند چین که امروزه در صدر اقتصادهای جهان قرار دارد بیندازیم، متوجه رشد اقتصادی اژدها از طریق رشد و توسعه بنگاهها و صنایع کوچک می شویم. چین با تولید کالاهای کوچکی مانند اسباب بازی بازار جهان را به تسخیر خود در آورد و بعد از مدتی به سمت محصولات صنعتی بزرگ پیش رفت. استفاده از نیروی انسانی ارزشمند و پرتلاش ازجمله مشخصههای اقتصادی کشورهای جنوب شرق آسیاست.
خصوصی سازی نیز می طلبد که صنایع کوچک مورد توجه قرار بگیرد. اغلب افراد توان سرمایه گذاری در صنایع بزرگ را ندارند اما در اقتصاد خرد و صنایع کوچک افراد می توانند نقش مهمی ایفا کنند که بسیاری از نیازهای کشور را نیز برآورده سازند.
متاسفانه دیده می شود که کشورمان در برآوردن نیازهای خود در حوزه صنایع و کالاهای کوچک با مشکل مواجه است و اغلب صادرات همین کالاها هزینه هنگفتی را به کشور متحمل می کند. با نگاهی به کالاهای وارداتی که در گذشته در کشورمان تولید می شده مانند سنگ پا و سوزن و … که کالاهای پیچیدهای نیستند و می توان در کشور به راحتی تولید کرد، دیده می شود بسیاری از جوانان شغل خود را از دست داده اند و کشور وابسته به خارج شده است.
واردات بی رویه در این زمینه متاسفانه بسیاری از صنایع از جمله صنایع دستی که پیوندی فرهنگی و بومی با کشورمان دارند و جزو میراث فرهنگی و ملی کشورمان محسوب می شود را نیز مورد تهدید قرار داده است که در اینجا نیز دولت بایستی با ساختارسازی مناسب زمینه رشد و توسعه صنایع کوچک را برآورده سازد.
ترمیم فرهنگ اقتصادی کشور: برای ایجاد یک جامعه اقتصادی مانا و پایدار باید شوق حرکت به سمت پیشرفت را تولید کرد و از چشم انداز تنگ و ناچیزی که امروزه پیشرفت اقتصاد را منوط به فناوریهای نوین میکند، فراتر رفت. درواقع لازمه پیشرفت اقتصادی تنها فناوری نوین نیست؛ بلکه فکر خلاقانه و روح ماجراجویانهای است که تولید فناوری میکند. در این زمینه فرهنگ حمایت از تولید داخلی میتواند مشوق تولید و پویایی اقتصاد کشور باشد.
متاسفانه در رسانهها شاهد درز اخبار تعطیلی برخی کارخانهها ازجمله کارخانه ارج که در روزگاری وسایل منزل بسیاری از ایرانیان را تامین میکرد، هستیم. این روند اضمحلال و ورشکستی میتوانست با حمایت مردم از کالای ایرانی از بین برود و حتی نتیجه عکس به خود بگیرد. رشد متکی به خود، عشق و مهارت یادگیری، خودافزایی و همافزایی، هوشیاری زمانی، نگاه به فرهنگ بازار مصرف، الهام گرفتن از طبیعت و ایجاد انگیزه در تولید و عملگرایی و خلاقیت و روح ماجراجویانه و روحیه تلاشگری از جمله ویژگیهای رفتاری و روحی است که به فرهنگ تولید و پیشرفت اقتصادی کمک شایان توجهی میکند.
متاسفانه نگاهی در کشور وجود دارد که توسعه را از خارج طلب می کند این درحالی است که تاریخ اقتصادی کشورهای توسعه یافته نشان داده است که هیچ کشوری با نفوذ اقتصادی کشور دیگر و به کمک کشورهای دیگر توسعه یافته نشده و بیشتر وابسته شده است. بلکه کشورها با توان و تمرکز بر روی استعداد و ظرفیتهای داخلی به مدارج بالا دست یافته اند. رهبر معظم انقلا نیز همواره تاکید جدی بر روی تمرکز و باور داشتن به توان داخلی کشورمان داشتند و به نظر می رسد از یک نقطه ای دیگر باید در این عرصه تلاش جدی صورت گیرد.
ساختارهای اقتصادی بیمار جلو رشد و توسعه داخلی را می گیرد: واقعیت این است که بایستی در حوزه توسعه اقتصاد داخلی و اقتصاد غیرنفتی ساختارها نیز تصحیح شود. اقتصادی که وابسته به نفت است و خود را مبرا از تامین مالی خود در عرصههای دیگر می بیند قطعا اراده کمتری نسبت به پیشرفت در اقتصاد دارد. بستن در چاههای نفت در روزگاری به آرزوی کارشناسان اقتصادی برای تمرکز به تولید ملی و اقتصاد غیر نفتی تبدیل شده بود و هنوز هم این موضوع مطرح می شود که برای اینکه کشور به سمت توسعه پیش برود دولت باید وابستگی به درآمدهای نفتی را کنار بگذارد و به تولید کالاهای مختلف فکر کند.
ایران در حوزه صنایع ظرفیت های خوبی را دارد و می تواند به بزرگترین کشور صنعتی خاورمیانه تبدیل شود. سایه نفت بر سر تولید و رقابتی که در این جهت ایجاد شده است توان تولید را به شدت فرسوده ساخته است. برخی از صنایع کشورمان مانند صنعت خودروسازی نیز با وابستگی به دولت و رانت نفتی متاسفانه چندین و چند سال است در جا زدهاند و حالا با رفتن خودروسازی های غربی از کشورمان مشکلاتشان باز چند برابر شده است.
اقتصاد نفتی و ساختار نامناسبی که بوجود آورده و کشور را واردات محور ساخته باعث تخریب صنایع بزرگ و کوچک در کشورمان شده که جز وابستگی به نفت و ضربه پذیر کردن کشورمان چیزی عاید کشورمان نکرده است.
از اقتصاد وابسته به نفت تا خام فروشی نفت: بسیاری از کارشناسان حوزه اقتصادی خصوصا در زمینه انرژی مطرح می کنند که اگر ایران بتواند با توسعه پتروشیمیهای مختلف نفت خام را به کالاهای مختلف نفتی از جمله بنزین تبدیل کند می تواند تحریمها را به راحتی دور بزند و هیچ نگرانی برای فروش بنزین و دیگر محصولات نفتی خود ندارد. اما متاسفانه خام فروشی نفت بلایی است که این صنعت را به شدت تضعیف و کشورمان را در برابر تحریمها ضربه پذیر کرده است.
یکی از مهمترین مواردی که بایستی بنابر دستور و فرمایش رهبر معظم انقلاب اقتصاد غیر نفتی و اقتصاد تولیدی را مورد توجه شدید قرار داد، در حوزه محدود کردن خام فروشی نفت است. توسعه این موضوع باعث ایجاد شغلهای زیادی بخصوص برای مردم بومی شهرهای نفت خیز کشورمان می شود که هم به اقتصاد کشور کمک می کند و هم معضل بی کاری در این مناطق را برطرف می سازد.
شناسایی بازارهای خارجی دور و اطراف: با نگاهی ساده به کشورهای اطراف مانند، عراق، افغانستان، پاکستان، روسیه، ارمنستان و … که بعضا ازجمله کشورهای همسایه ایران هستند و حمل و نقل کالا به این کشورها آسان است نشان میدهد که چه بازاری در اختیار ایران است و تنها با شناسایی نیازهای این بازارها می توان سهم عمده ای از کالاهای مورد نیاز و بازار مصرف این کشورها را از آن خودمان کنیم که این موارد حوزههای غذایی، صنایع کوچک و لوازم کوچک و طبیعی زندگی، خودرو و … را شامل میشود که کشورمان نیز در این حوزه بسیار تواناست.
از این روست که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «اقتصاد مقاومتی درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.»
به موارد بسیار دیگری در این حوزه می توان اشاره کرد. درواقع تولید داخلی ظرفیت و جزئیات گستردهای دارد که افرادی که در این حوزه کار می کنند بیشتر با آن آشنا هستند و بسیاری از این موارد جزو دغدغههای آنان است. این امیدواری وجود دارد که با تاکید رهبر معظم انقلاب در بیانیه اخیرشان باب بررسی و مطرح شدن این موارد آغاز شود. درواقع هر چقدر رسانهها و فعالان اقتصادی و جوانان به این موارد توجه و آنرا مطرح و مورد بررسی قرار دهند بیشتر می توان امیدوار بود که این عرصه به دغدغه همه مردم ایران تبدیل و کشورمان از این مسیر به شکوفایی و پیشرفت دست یابد.