شیوا خنیاگر بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که به تازگی عکس نوشتی از وی در فضای مجازی تحت این عنوان که “۷ سال است بیکارم و به عالم و آدم بدهکارم” منتشر شده بود گفت: خیلی وقت ها کسانی هستند که به عنوان خبرنگار زنگ می زنند و بعد سر درد و دل آدم باز می شود و از همه اصناف و گوشه و کنار می گوید، بعد ناگهان می بینید که یک پست اینستاگرامی در می آید که” من کار ندارم و به همه عالم بدهکارم” ، من بابت این موضوع خیلی عصبانی هستم برای این که اصلا چیزی نگفته ام، حتی اگر هم گفته باشم آن فرد حق نداشته است که چنین چیزی را ثبت کند، چون بدهکار بودن یا نبودن کسی به خودش مربوط است و یک چیز شخصی است، ممکن است آدم یک سری مسائل خصوصی داشته باشد که نمی خواهد کسی بداند، بعد من یک تکذیبیه به او دادم و گفتم که شکایت می کنم و خواستم که آن مطلب را بردارد اما همچنان آن مطلب را بر نداشته است؛ از آن روز گفتم که من دیگر مصاحبه نمی کنم.
وی افزود: آن خبرنگار از گفته های من سوءاستفاده کرده و به آنجا رسانده است، ۴ کلمه از من شنیده و ۱۰ کلمه دیگر به آن اضافه کرده است.
این بازیگر کشورمان اظهار داشت: به هر حال این بیکاری مسئله ایست که بابت آن خیلی ها با من تماس گرفته اند و سوال پرسیده اند، این مسئله تنها گریبان گیر من نیست و خیلی از همکارانم درگیر آن هستند، یک عده محدودی کار می کنند، این عده محدود که می چرخند و از این فیلم به آن فیلم می روند، واقعا من نمی دانم اگر مدیر لایقی وجود دارد، اگر حساب و کتابی هست، اگر می شود رسیدگی کرد، واقعا اگر این ها مدعی عدل هستند، بفرمایند که این چه مساوات و برابری است؟ این چه بی عدالتی است؟ یکی بیاید جواب بدهد دیگر، مگر این ها مدعی نیستند؟
به والله نمی دانم چرا کنار گذاشته شده ام؟
خنیاگر خاطر نشان کرد: مدیران از این جهت می توانند نقش داشته باشند که باید وارد این حیطه شوند، باید این آدم ها که بیکار شده اند را زیر پر و بال بگیرند و از آن ها بپرسند چه می کنید، حداقل سالی یک بار این کار را بکنند؛ وقتی یک مدیر از جنس سینما نداریم همین می شود که آدمی مثل من ۹ سال بیکار گوشه خانه می نشیند، من چه مشکلی دارم که باید کنار گذاشته شوم؟ آیا کور هستم؟ کچل هستم؟ نمی توانم حرف بزنم؟ چه مشکلی دارم؟ چرا نباید بتوانم کار کنم؟ یک نفر به من جواب بدهد، بگویند خانم شما این مورد را پیدا کرده اید نمی توانید کار کنید؛ حداقل بدانم چه مشکلی دارم، من پسر جوانی دارم که برای او هم مسئله شده که چرا مادرش بیکار است، مگر مادرش چه کار کرده است؟ ذهن او هم درگیر است؛ به والله نمی دانم چرا کنار گذاشته شده ام؟ به پیر و پیغمبر نمی دانم.
من فقط در برابر خدا کمرم را خم می کنم
وی اذعان داشت: این که باید با همه خوب باشید نمی دانم یعنی چه، از نظر این ها تعریف خوبی چیست؟ خوبی یعنی این که من تا کمر برای این و آن خم شوم؟ این گونه من خوب هستم؟ این ها این گونه می خواهند، من این کارها را نمی کنم در نتیجه از من خوششان نمی آید، همه می دانند من نه چاپلوس هستم و نه مجیز گویی کسی را می کنم، من فقط در برابر خدا کمرم را خم می کنم وسلام.
به من کار نمی دهید؟ خب به درک که نمی دهید
بازیگر سریال ستایش بیان داشت: من این مدلی هستم و از من خوششان نمی آید، خوشتان نمی آید مسئله ای نیست، من از موضع خودم پایین نمی آیم، من همان آدم هستم، به من کار نمی دهید؟ خب به درک که نمی دهید؛ روزی من را مگر شما می دهید؟ روزی من را خدا می دهد.
زمانی که من ستاره بودم این ها نمی توانستند سینما را بنویسند
وی عنوان کرد: من الان مدت ها است که با این فضا قهرم، در فضای مجازی هم اصلا به دنبال اخبار سینما و تلویزیون نمی روم، برای این که ناراحت می شوم می دانید چرا؟ چون یک عده که الان آمده اند و مدعی هستند زمانی که من آمده بودم کفش هایشان را لنگه به لنگه می پوشیدند، آن موقع که بنده ستاره سینما بودم این ها نمی توانستند سینما را بنویسند؛ شما هم باشید به شما هم بر می خورد، آیا بر نمی خورد؟
من از مهمانی ها و مجامع مبتذل خوشم نمی آید
خنیاگر افزود: یک مثال بیاورید که من به یک مهمانی رفته باشم، اگر توانستید یک عدد پیدا کنید، نمی خواهم و دوست ندارم، من از این مجامع مبتذل خوشم نمی آید، به من هم ربطی ندارد آن جا چه اتفاقی می افتد و قضاوت نمی کنم، حق ندارم قضاوت کنم ولی من دوست ندارم بروم، خب اگر من دوست ندارم بروم باید اینجا بمیرم؛ هزار بار برای من پیش آمده که از ایران بروم اما نرفتم و در ایران خودم باقی ماندم، چرا ماندم؟ به اصول و قواعدی که به آن معتقد بودم پشت نکردم، جوابم را این گونه کف دستم گذاشتند.
چیزی از این سینما نصیب من نشده است
بازیگر سینمایی پانسیون دختران اظهار داشت: به عنوان مثال فلان کس ۵۰ سال از سینما خورده است، الان رفته است و اظهار ناراحتی می کند، من با این آدم فرق دارم، او خیلی چیز ها از سینما نصیبش شده، اما من هیچ چیزی از این سینما نصیبم نشده است، او خانه و زمین و هزار چیز دیگر گرفته است الان هم گله می کند، حالا دیگر پیر شده و یک گوشه افتاده است، خب پیر شده است دیگر؛ من را قاطی این ها نکنید، من یک نیروی جوانی هستم که می توانستند استفاده های مفیدی از من بکنند اما نکردند؛ چند نفر آدم در سینما داریم که بیان و صدای درستی داشته باشد؟ از میان زن ها؟ بسیاری هستند که هم بی سوادند و هم توانمندی ندارند؛ اگر از من بخواهند می روم کار می کنم، اگر هم نخواهند خدانگهدارشان؛ اصلا برایم مهم نیست.
نمی توانم شمشیر بکشم و به وسط بروم بگویم ایهالناس بیایید به من کار بدهید؟
وی گفت: این که می گویید میدان را خالی می کنید، مگر کارزار است؟ میدان اسب دوانی که نیست، من که نمی توانم شمشیر بکشم و به وسط بروم بگویم ایهالناس بیایید به من کار بدهید؟ ۲ کلمه گفتم در فضای مجازی آبرو و حیثیتم را بردند.
این ها هنربند هستند که به هزار چیز بندند
شیوا خنیاگر در پایان گفت: من با حضور خودم، خودم را اثبات می کنم، هنرمند با حضور خودش، خودش را اثبات می کند؛ این خودش است که خودش را ادامه می دهد و به هیچ چیز دیگری ربط ندارد، هنرمند اگر به چیز دیگری وصل شود و خودش را ادامه دهد که هنرمند نیست؛ هنرمند واقعی خودش، خودش را ادامه می دهد؛ شما اگر می توانید هنرمند واقعی برای من پیدا کنید، هنرمند باید از درون خودش بجوشد و به جایی برسد که بتواند خودش را متبلور کند، نیازی به ۱۰۰ دوربین که از او فیلم بگیرد هم ندارد، اما اگر یک هنرمند که صدها بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر دارد و از این برای این که یک عده پول در بیاورند استفاده کنند، این دیگر هنرمند نیست بلکه یک وسیله است، این ها هنربند هستند و امثال این ها بسیار زیاد است که به هزار چیز بند هستند، هنرمند را اگر بندهایش را باز کنید باید باز هم هنرمند باقی بماند نه این که به چیزهایی بند باشد.