روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

نوبه زوریخر سایتونگ در گزارشی با عنوان «دوستان سؤال‌برانگیز واشنگتن» نوشت: از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به عنوان گروهی با ایدئولوژی ضد و نقیض یاد می‌شود. در سال‌های گذشته، دست‌کم سه تن از اطرافیان نزدیک رئیس جمهوری آمریکا جان بولتون، مشاور امنیت ملی او، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا و رودی جولیانی، یکی از وکلای ترامپ به صراحت از سازمان مجاهدین خلق حمایت و در نشست‌های آنان شرکت کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

رویکرد اشتباه و خطرناک غرب در حمایت از منافقین

صفر تا صد سازمان مجاهدین خلق در جشنواره عمار

همه بلاهایی که منافقین بر سر زنان آوردند

اما اطرافیان رئیس جمهوری آمریکا مانند جان بولتون و مایک پمپئو بی‌پرده از تغییر رژیم در ایران سخن می‌گویند. آنها برای «مجاهدین خلق» نقشی کلیدی در نظر گرفته‌اند. اما آیا مجاهدین خلق گزینه درستی برای غرب هستند؟

امید نوری‌پور نماینده حزب سبزها در مجلس فدرال آلمان می‌گوید: «کسانی که از مجاهدین خلق حمایت می‌کنند، پذیرش خود توسط اپوزیسیون دموکرات ایران را به بازی می‌گیرند، چون هنوز بسیاری در ایران، حمایت مجاهدین خلق از صدام را به خاطر دارند.»

زمانی که مسعود رجوی و طرفداران او فرانسه را ترک کردند، صدام حسین، دیکتاتور عراق، به آنها پیشنهاد کمک داد. صدام چند اردوگاه در مرز ایران در اختیار مجاهدین خلق قرار داد و آنها را به تانک و سلاح مجهز کرد و به جبهه نبرد با ایران فرستاد.

پس از آتش‌بس میان تهران و بغداد، مجاهدین دست به «حمله نهایی» علیه ایران زد. این حمله به یک فاجعه تبدیل شد.

عدنان طباطبایی، مدرس دانشگاه دوسلدورف آلمان و از اعضای مرکز مطالعاتی «کارپو»، معتقد است که «مجاهدین خلق» به دلیل حمایت از صدام، در ایران از القاعده منفورترند.

اما برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه سابق فرانسه، مجاهدین خلق را «نمونه‌ای برای کل خاورمیانه» می‌داند.

نوت گینگریچ، سخنگوی سابق مجلس نمایندگان آمریکا، با شرکت در نشست «مجاهدین خلق» در ماه ژوئن، آن را «جنبش آزادی، حقوق برابر و دموکراسی» توصیف کرد.

اما واقعیت این است که این گروه در میان اپوزیسیون هم مناقشه‌برانگیز است. بسیاری به دلیل اتحاد سازمان با صدام، در تعهد آنها به دموکراسی و حقوق بشر تردید دارند. این گروه با ایدئولوژی خود به این تردیدها دامن می‌زند.

سازمان مجاهدین پس از شکست در جبهه نبرد با ایران به اردوگاه اشرف در عراق عقب‌نشینی کرد و مسعود رجوی دستور «انقلابی ایدئولوژیک» را صادر کرد که در پی آن تمام اعضای «مجاهدین خلق» به تجرد متعهد شدند.

فرزندان اعضای این گروه به اروپا فرستاده و اعضای متأهل از همسران خود جدا شدند تا زندگی‌شان را وقف مبارزه کنند. عشق همه آنها می‌بایست معطوف به مسعود و مریم رجوی می‌شد. مسعود رجوی از سال ۲۰۰۳ تاکنون ناپدید است و اطلاع دقیقی از سرنوشت او در دست نیست.

این گروه در انزوا، رفته رفته به یک فرقه سیاسی تبدیل شده است. کسانی که موفق شده‌اند از این گروه خارج شوند گفته‌اند که در جلسات عمومی مجبور به اعتراف در مورد رویاها و افکار جنسی خود بوده‌اند.

یرواند آبراهامیان، پژوهشگر تاریخ و منتقد «مجاهدین خلق»، معتقد است که این گروه پس از «انقلاب ایدئولوژیک» خود بیشتر و بیشتر به یک فرقه تبدیل شده، و آن طور که در فیلم‌های تبلیغاتی مجاهدین خلق که خودشان تهیه کرده‌اند دیده می‌شود، زنان روسری‌های یک‌رنگ بر سر دارند، شعار می‌دهند، یا می‌کوبند و تغییری در افکار آنها دیده نمی‌شود.

رابطه دوستانه یا مکالمات شخصی، استفاده از رادیو، روزنامه یا تلویزیون برای ساکنان اردوگاه ممنوع است. دیده‌بان حقوق بشر در سال ۲۰۰۵ میلادی گزارشی از وضعیت کسانی تهیه کرده بود که به دلیل ترک «مجاهدین خلق» به شدت تحت فشار بوده و گاه زندانی و شکنجه شده بودند.

سازمان «مجاهدین خلق» تمام این گزارش‌ها را رد می‌کند و منتقدان خود را جاسوس ایران می‌خواند. این گروه حتی رسانه‌های غربی را هم که گزارشی انتقادی درمورد «مجاهدین خلق» تهیه کرده‌اند، به همکاری با جمهوری اسلامی ایران متهم می‌کند.

سازمان مجاهدین خلق حاضر به روشنگری و ارائه پاسخ به پرسش‌های انتقادی درباره گذشته‌اش نیست.

بیژن جیرسرایی، نماینده حزب لیبرال در مجلس فدرال آلمان، حمایت از مجاهدین خلق را «اشتباه» می‌داند و معتقد است حمایت سیاستمداران غربی «از گروهی که پشتوانه‌ای در ایران ندارد، اشتباه است.»

جیرسرایی تأکید کرده که حمایت از مجاهدین خلق بدون اطلاع از پیشینه این گروه «حماقت محض» است. او به کسانی که از این سازمان حمایت می‌کنند توصیه کرده که مطالعه کنند.

عدم اطلاع می‌تواند یک دلیل حمایت از سازمان مجاهدین خلق باشد، اما دلیل دیگری هم وجود دارد. سازمان به سیاستمدارانی که از آنها حمایت می‌کنند، پول می‌دهند.

به نوشته «واشنگتن پست» و «اینترسپت» سیاستمدارانی مانند رودی جولیانی برای شرکت در هر نشست «مجاهدین» خلق حدود ۵۰ هزار دلار پول گرفته‌اند. دانیل بنجامین هماهنگ‌کننده پیشین مرکز فعالیت‌های ضد تروریستی دولت آمریکا به «نیویورک تایمز» گفته است: «مجاهدین خلق تلاش می‌کنند هر کسی را که می‌توانند، بخرند.» او گفته است: «برای یک سیاستمدار بازنشسته کمتر پیش می‌آید که تلفن زنگ بزند و کسی آن سوی خط بگوید برای شرکت او در یک نشست ۱۵ هزار تا ۲۰ هزار دلار پرداخت می‌کند.»