پایگاه اینترنتی شبکه خبری ان‌بی‌سی نیوز آمریکا در گزارشی نوشت دونالد ترامپ از همان روز‌های نخست ورود به کاخ سفید مقابله با ایران را در دستور کار خود قرار داد، اما مجموعه‌ای از تحولات غیرمنتظره کنترل را از دست او خارج کرد. در سه ماه آینده مشخص می‌شود که آیا او انتخاب می‌کند که تحرکات خود علیه ایران را افزایش دهد یا روشی آبرومندانه برای پایان این قهرمان‌بازی پیدا می‌کند.

این گزارش می‌افزاید: همین چند ماه پیش بود که ترامپ با اعتماد به نفس بسیار از توافق هسته‌ای ایران خارج و با سعودی‌ها برای افزایش صادرات نفت همراه شد و در نهایتِ رضایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، از بازگشت تحریم‌های ایران خبر داد.

او ۱۲ ژوئیه (۲۱ تیر) به خبرنگاران گفت: «می‌دانم آنها (ایران) مشکلات زیادی دارند و کشورشان در حال از هم پاشیدن است. در یک زمانی به من زنگ می‌زنند و می‌گویند “بیا توافق کنیم!»

حالا پنج ماه بعد از این اظهارنظر، سه اهرم فشار سیاست او برای تسلیم کردن ایران در معرض خطر هستند.

نخست اینکه روابط عربستان-آمریکا اکنون با بزرگترین بحران در تاریخ خود به دنبال قتل فجیع جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد آل‌سعود مواجه است. آمریکا مدت‌هاست چشم خود را بر روی اقدامات عربستان در گسترش تروریسم بسته است، اما حمایت بی‌شرمانه ترامپ از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی -کسی که سیا (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) به یقین می‌داند که دستور قتل را صادر کرده است- ممکن است به زیان او تمام شود.

سناتور‌های جمهوری‌خواه آمریکا که جینا هاسپل، رئیس سیا اطلاعات درباره این قتل را به تازگی در جلسه‌ای در اختیار آن‌ها قرار داد، درباره نقش بن سلمان در این فاجعه تردیدی ندارند. لیندسی گراهام، سناتور آمریکایی هم‌حزبی ترامپ پس از این جلسه گفت: مگر این که تعمدا خود را به نفهمیدن زده باشیم که متوجه نشویم این قتل بوسیله افراد محمد بن سلمان طرح‌ریزی و اجرا شده و او در بطن اقدام برای کشتن خاشقجی حضور داشته است.

نویسنده تاکید می‌کند: حتی اگر جمهوری‌خواهان در نهایت با ترامپ درباره تداوم روابط با عربستان با وجود مسائل موجود هم‌نظر شوند، دموکرات‌ها بعید است که اجازه دهند این روابط مانند گذشته ادامه یابد. دلیل بخشی از این مسئله این است که روابط ریاض و واشنگتن همه شرایط لازم برای ایجاد مخالفت را داراست. یک رابطه صمیمی که یک طرف آن حاکمی مستبد و وحشی است که طعمه حرص و ولع تولیدکنندگان سلاح شده و همه این‌ها در حالی است که آمریکا در قحطی ایجاد شده در یمن در نتیجه تجاوز ریاض و نقض حقوق بشر در عربستان با مقامات آل‌سعود هم‌دست است. به اضافه اینکه عربستان با کاهش صادرات نفت خود ترامپ را آزرده و در نتیجه نقش ریاض در راهکار ضدایرانی آمریکا تضعیف شده است.

دوم اینکه اسرائیل نقش مهمی در پشت صحنه سیاست ترامپ علیه ایران ایفا کرده است. به خصوص بنیامین نتانیاهو به نوعی پل ارتباطی بن‌سلمان و جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ بوده است. در نتیجه کوشنر بین عربستان و اسرائیل نوعی هماهنگی ایجاد و همه اینها به جهت‌گیری آمریکا علیه ایران کمک کرد.

اما اکنون نتانیاهو درگیر مبارزه برای حفظ نقش خود در آینده سیاسی اسرائیل شده است. دادستان‌های اسرائیلی این هفته بار دیگر قصد دارند علیه وی اعلام جرم کنند و او به دلیل این که کابینه‌اش در حال فروپاشی است امکان دارد به زودی مجبور شود انتخابات زودهنگام برگزار کند. گرچه دولت بعدی بعید است روش متفاوتی را در قبال ایران در پی بگیرد، اما ممکن است مانند نتانیاهو در هر شرایطی حاضر به همکاری با ترامپ و بن‌سلمان نباشد. این مسئله می‌تواند بحران خطرناکی را در ائتلاف آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه ایران ایجاد کند.

سوم اینکه توانایی خود دونالد ترامپ نیز برای مانور دادن در خطر است. زیرا هر چه از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا می‌گذرد، احتمال این که او با موانع بیشتری مواجه شود، افزایش می‌یابد. قرار است همه چیز از مسائل مالیاتی ترامپ تا روابط وی با عربستان و سیاست تهاجمی‌اش در قبال ایران مورد تحقیق و بازرسی قرار بگیرد. هنگامی که او در داخل ناچار شود به دفاع از خود بپردازد، وقت چندانی برای مقابله با ایران و قرار دادن این کشور در اولویت برنامه خود نخواهد داشت.

در ادامه این گزارش آمده است: اما مهمترین نشانه شکست سیاست ترامپ در قبال ایران، هیچ یک از موضوعات مذکور نیست، بلکه سیاست تحریم اوست که قبل از این که در خطر قرار بگیرد، شکست خورد.

ترامپ قول داده بود روند نزول ارزش پول ایران ادامه یابد و صادرات نفت تهران به صفر برسد. اما اکنون اگرچه ایران با مشکلات اقتصادی روبه‌روست ولی ارزش پول آن به ثبات رسیده است. و دیگر اینکه خود ترامپ ناچار شد به هشت مشتری نفتی اروپایی و آسیایی ایران معافیت از تحریم بدهد؛ در حالیکه کل این طرح در واقع بر پایه این فرضیه ریخته شده بود که فروپاشی اقتصادی ایران، مردم را علیه دولت می‌شورانَد. نیویورک تایمز چندی پیش گزارش داد طرحی دو میلیارد دلاری برای بی‌ثبات کردن اقتصاد ایران با استفاده از شبکه‌های اجتماعی به منظور بی‌اعتماد کردن مردم به حکومت خود و تحریک آن‌ها علیه دولت به ترامپ ارائه شده است. شواهد نشان می‌دهد که این طرح بوسیله ترامپ اجرا شد، اما شکست خورد.

این گزارش در انتها می‌افزاید: امروز اگر در تهران زندگی کنید، نسبت به آینده خود بسیار بیشتر از فردی که در واشنگتن یا ریاض زندگی می‌کند، اطمینان دارید. ترامپ همه راه‌ها را درباره ایران امتحان کرده، ولی هیچ یک جواب نداده است و زمانی که سال آینده میلادی سازوکار ویژه مالی اروپا برای تجارت با ایران (سیستم پرداخت مستقل از آمریکا) شروع به کار کند و بتواند تحریم‌ها را بی‌اثر کند، راهکار دولت ترامپ در قبال ایران با ضربه فلج‌کننده دیگری مواجه خواهد شد.