اکبر سنگی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در مورد فعالیت های اخیر خود گفت: مشغول بازی در یک سریال به نام حکایت های کمال به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی برای شبکه یک هستم.
وی در خصوص ویژگی های هنرمند ایرانی بیان داشت: هنرمند باید به کاری که می کند معتقد و متعهد باشد.
هنرمندانی که به مسائل سیاسی می پردازند هنرمند نیستند
سنگی درباره فعالیت و اظهار نظرهای سیاسی برخی هنرمندان گفت: با قاطعیت می گویم هنرمندانی که به مسائل سیاسی می پردازند هنرمند نیستند، هنر برای آن ها فقط ابزار است، یعنی از هنر به عنوان ابزار استفاده می کنند که در جناح های سیاسی قرار بگیرند، وگرنه کسی که هنرمند است اصلا نیازی ندارد که خودش را قاطی یک جریانی بکند، اگر جریانی هم وجود دارد که به آن اعتقاد دارد باید در خلوت خود نگه دارد؛ هنرمند وقتی که یک کاری عرضه می کند و با آن شناخته می شود مردم اول به کار دل می بندند و بعد به آن آدم دل می بندند، اگر این کار وجود نداشته باشد آن هنرمند مانند یک آدم معمولی است.اگر یک کار خارق العاده و دور از تصور انجام دهد الگو می شود، وقتی که الگو شد اگر قرار باشد که جناح بندی کند و انتخاب غلطی داشته باشد و در اثر این انتخاب جریان، یک عده پیرو وی شوند و پس فردا بگویند چه غلطی کردیم از این آدم پیروی کردیم، ماهیت و حرفه آن هنرمند زیر سوال می رود؛ با جسارت می گویم که هیچ وقت در مسائل سیاسی دخالت نکرده ام، اگر من از یک شخص طرفداری کنم و او فردا تغییر جهت دهد.
محبویت هنرمند متعلق به مردمی است که او را معروف و محبوب کرده اند
وی در ادامه افزود: بابت این حمایت ها ممکن است پول بگیرند، هر کسی قابل خریداری است، هنرمند چون الگوی مردم می شود باید برای آنها احترام قائل شود و اعتقاداتش را نفروشد، هر چیزی که متعلق به خودش است و وجه عمومی ندارد را می تواند بفروشد اما محبوبیتش متعلق به خودش نیست و نمی تواند آن را بفروشد، محبویت متعلق به مردمی است که او را معروف و محبوب کرده اند؛ مثلا مرحوم فنی زاده چند کار شاخص مانند تنگسیر، دایی جان ناپلئون و رگبار دارد، هنوز که هنوز است او برای مردم معلم رگبار است، اکنون پرویز فنی زاده از دنیا رفته است اما هنوز به خاطر جایی که در قلب های مردم پیدا کرد اسمش بر سر زبان ها است، این که یک هنرمند این جایگاهش را به خاطر ۲۰۰ متر زمین می فروشد ارزش ندارد؛ به نظر من یک هنرمند ارزش و قیمت خیلی بالایی دارد، چندی پیش با پسرعموی استاد فرشچیان صحبت می کردم که مدیر عامل بانک مسکن بود، وی می گفت که استاد فرشچیان زمانی که می خواست از ایران برود ۱۰۰ هزار تومان پول نداشت، اگر ۱۰۰ هزار تومان به او پول می دادند اینجا می ماند.
دغدغه تهیه کننده خنداندن و شاد کردن مردم نیست، دغدغه او پرکردن جیب خودش است
این بازیگر پیشکسوت در خصوص وجه تمایز سینمای ایران از جهان اظهار داشت: سینمای ما یک تعریف دیگری دارد، البته الان دیگر آن تعریف را ندارد، یک زمانی سینمای ما بر مبنای محتوا بود، در سینما به قول مرحوم کاووسی که واژه فیلمفارسی را بنا کرد، حتی در فیلم فارسی نیز فیلم پیام داشت، اگر حتی ۴ تا رقص و …داشت باز هم فیلم پیام جوانمردی و نوعدوستی داشت، اما سینمای فعلی از محتوا کمرنگ شده است، نمی گویم که اصلا نداریم اما کمرنگ شده است، تفاوت سینمای فعلی با غرب در این است؛ در سینمای غرب مفاهیم عرفانی می بینیم، آن ها از عرفان ما با تکنیک جدید استفاده می کنند ولی فیلم های ما به سمت ابتذال رفته اند؛ الان کارگردان ها و تهیه کننده ها دارند از همدیگر سبقت می گیرند که به چه شیوه ای مردم را بخندانند، ولی دغدغه تهیه کننده خنداندن و شاد کردن مردم نیست، دغدغه او پرکردن جیب خودش است، با خودش می گوید چگونه پول بیشتری در بیاورم؟ از این که ۴ تا خزعبل در فیلم هایشان بگویند تا بفروشد، وقتی که گرفتار خزعبلات شوند دیگر فیلم محتوا ندارد، حتی آن محتوای شعاری که در واقع مردمی، سخاوتمند و نوع دوست بودن را دیگر ندارد، یعنی دیگر اصلا وجود ندارد؛ یکی از دوستان سینماگرم می گوید با خانواده نمی توانیم به سینما برویم و این فیلم ها را ببینیم، کسی که خودش سینما گر است و می گوید که با خانواده نمی توانم این فیلم ها را ببینم ببینید چه وضعیتی است.
وی درباره عوامل آسیب زای سینما بیان داشت: سینمای ما از سیاست آسیب دید، سینمای ما از سلیقه ها و ندانم کاری های مسئولین آسیب دید، وقتی یک تهیه کننده یک فیلمفارسی قبل از انقلاب را بر می دارد و از روی آن فیلمنامه ای می نویسد و به وزارت ارشاد می رود و تصویب می شود، برای من جالب است که یک نفر از اعضای شورای بازبینی نمی گوید که این فیلم کپی همان فیلمی است که فردین، رضابیگ و یا بهروز وثوقی بازی کرده است؛ در کنار این قضیه سانسور سلیقه ای و جناحی نیز به سینما آسیب زده است، یعنی مثلا می گویند چون فلان فیلمساز اصولگرا است و ما اصلاح طلب هستیم فعلا نگذاریم کار کند و فیلمنامه اش را رد کنیم.
بازیگر سریال حکایت های کمال خاطر نشان کرد: سینمای ما علیرغم تصور آقایان که فکر می کنند چون فلان فیلم ۲۰ میلیارد یا بیشتر فروخته است قابل مراجعه نیست، مثلا اگر زعفران گرمی ۲۸ هزار تومان باشد و یونجه ۱۰۰ کیلوگرم ۲۸ هزار تومان باشد، این که یک فیلم ۲۲ میلیارد فروخته است نشانگر این نیست که سینمای ایران رشد کرده است، اگر ۴ میمون هم به سالن سینما ببرید و تنبک به دست بگیرند و ۴ میمون دیگر هم برقصند می تواند ۱۰۰ میلیارد بفروشد، آن وقت می گویند این ها ۴ تا میمون آورده اند که فلسفه، شعر و … می دانند.
فیلمنامه من را رد می کنند اما به فیلمنامه ۵۰ کیلو آلبالو وام می دهد
وی عنوان کرد: فلان فیلمنامه را من می برم رد می کنند و می گویند پول ندارند اما فلان فیلمساز می برد به او پول و وام می دهند، چرا برای فیلم دفاع مقدسی که می خواستم بسازم فیلمنامه را پرت کردند و گفتند به ما گفته اند با شما حرف نزنیم، ولی برای فیلم ۵۰ کیلو آلبالو وام می دهند؟ این فیلم چه فرقی با زمان شاه دارد، در زمان شاه زنان در کافه ها می رقصیدند و الان هم در ۵۰ کیلو آلبالو آقایان می رقصند و قر می دهند؛ به نظر من سینمای ایران رو به سقوط و نابودی است، من را که نابود کرده اند، تکلیف من روشن است.
درجشنواره فیلم فجر فیلمی که مردم را به فکر وا دارد نیست
سنگی در ادامه چنین گفت: اگر به جشنواره فجر بروید می بینید فیلمی که مردم را به فکر وا دارد نیست، حضرت امام (ره) می فرمایند”تلویزیون می تواند دانشگاه باشد، ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم“؛ الان سینما وجود دارد یا فحشا؟آیا ما داریم با نمایش این فیلم ها مردم را به سمت فحشا سوق می دهیم؟ ما چه داریم می کنیم، فیلم های جشنواره خودش بیانگر این موضوع است. وقتی آب باشد تیمم باطل است.
بازیگر سریال نبردی دیگر در پاسخ به این سوال که چرا شما به عنوان یک بازیگر پیشکسوت و محبوب کمرنگ شدید و به گفته خودتان نابود شدید اظهار داشت: مثال می زنم برای شما ما یک کارگردان داریم و می آید بازیگر را هدایت می کند بازیگر یک چیزهایی بلد است که کارگردان آن ها را از او می گیرد، دانش و اطلاعات جدیدی نسبت به نقشی که می خواهد بازی کند را به وی ارائه می دهد.
وی در ادامه افزود: اگر بخواهیم کلمه کارگردان را با یک چیز دیگری اطلاق کنیم می شود گرداننده، یعنی الان گردانندگان اصلی مرتبط با رشته من حاضر نیستند سر به تن من باشد، چرا؟ چون من مطابق آن ها نیستم، من متاسفانه نه متمایل آن ها هستم نه متمایل آن ور آبی ها؛ این ور آبی ها هم می گویند شما اصلاً با ما نیستید؛ می گویند چرا شما حرف تند می زنید؟ چرا شما از ما انتقاد می کنید؟ چرا شما می گویید رشوه می گیرند و پروانه ساخت می دهند؟ شما چرا می گویید آقایانی که می نشینند و فیلم نامه ها را تصویب می کنند و پروانه نمایش می دهند مطلع نیستند؟
اکبر سنگی اذعان داشت: خب این ها را من نباید بگویم و باید هرچه که آن ها می گویند سکوت کنم و مثل فلانی و فلانی شوم و بگویم مادرم روزهای جمعه با امام زمان (عج) حرف می زند؛ من مادرم در قید حیات نیست و اگر هم در حیات بود چنین کاری نمی کرد چون چنین سعادتی نداشت؛ اگر ملبس به ریا و مکر و حیله شوید یک جایگاهی پیدا می کنید اما من این کار را نکردم؛همه آقایان ریز و درشت شان وضعیت اخلاقی مرا می دانند البته من آدمی هستم که اگر دردم بگیرد داد می زنم، ولی برخی هستند که داد نمی زنند، سکته می کنند و می میرند.
وی تشریح کرد: من وقتی می شنوم که فلانی می گوید “رفتم سر فلان سریال یکی از شرایط بازی در آن سریال این است که شما با گروه نماز بخوانید من می گویم مگر نماز بلدی میگوید من می روم دولا راست می شوم، کار برای من مهم است”؛ این چند دستگی بین هنرمندان به نظر من حاصلش همان اجرایی قضیه است که به اینجا می رسد مثلاً یک مقطعی یک جنجالی در ارتباط با شفاف سازی بوجه پرداختی دولت به وزارت ارشاد و بنیاد فارابی به پا کردند، این جنجالی که مطرح کردند چند روزی مطرح شد و متوجه نشدیم که چه کسی این ها را خفه کرد؛ مانند اینکه شما مطرح کنید که در فلان جا اختلاص شده و حقوق نجومی می گیرند، ولی این به کجا می رسد و نتیجه چه می شود؟ شاید مسائل سیاسی خارج از کشور و مسائل سیاسی روز دنیا باعث شده است که مسئولین از مسائل داخلی غافل بمانند، اگر این است خدا به دادمان برسد به هر حال شرایط خوبی نیست.
سنگی اذعان داشت: دوباره همان آش است و همان کاسه، یعنی میزان فیلم هایی که بنیاد فارابی از آن ها حمایت مالی کرده شما اعلام کنید تا مردم بدانند، منتهی مراتب قرار است که سکوت کنند تا کسی چیزی نداند، باید دید که با چه قیمتی می شود آقای ایکس را خرید که سکوت کند؟
وی در ادامه گفت: یک زمانی من دنبال فیلمنامه می گشتم، بنیاد فارابی ۵ تا فیلمنامه به من داد یکی از این فیلمنامه ها را خواندم که با دست نوشته بودند و تایپ هم نکرده بودند حتی این زحمت را به خودشان نداده بودند؛ دقیقاً کپی یک فیلم آمریکایی بود که طرف نشسته بود از روی آن فیلم نوشته بود و فقط اسم هایش را عوض کرده بود و به بنیاد سینمایی فارابی ارائه کرده بود.
بازیگر سینمایی کشتی آنجلیکا در پاسخ به این که فیلم سازانی که فیلم های مبتذل می سازند، آیا کار مسئولان است؟ گفت: با توجه به سیکل تولید فیلم می توان گفت بله، آیا سیکل تولید فیلم به کسی اجازه می دهد که برای خودش فیلم بدون پروانه ساخت و بدون مجوز پروانه نمایش و بدون ممیزی فیلم را اکران کند؟ ما خیلی فیلم داریم و پروانه ساخت هم دارند و می دهند به ارشاد و پروانه نمایش نمی گیرد چرا فیلمی که پروانه ساخت دارد ، پروانه نمایش نمی گیرد؟
در سینما از پایین تنه حرف می زنند و حتی مقدسات مردم را به سخره می گیرند
وی در ادامه افزود: کسی که پروانه ساخت گرفته و نمی تواند پروانه نمایش بگیرد به این دلیل است که فیلم را بر اساس فیلمنامه ارائه شده نساخته است؛ طرف می گوید یک فیلمنامه می دهیم تصویب کنند و ما می رویم فیلم خودمان را می سازیم بعد طرف می رود فیلم خودش را می سازد و به وزارت ارشاد می رود و ممکن است در آن جا چند آدم هوشمند و متعهد مثل آقای شورجه باشند که بگویند این فیلمنامه آن فیلمنامه ای که ارائه شده نیست؛ این بارها اتفاق افتاده است؛ اما درد من این نیست درد من این است که اصلاً چرا این فیلمنامه تصویب شده است که حتی در سینما از پایین تنه حرف می زند و حتی مقدسات مردم را به سخره می گیرد ولی از زیر سیبیل آقایان رد می شود، چرا؟ چون فلان تهیه کننده شب در خانه فلان آقاست.
وی همچنین ادامه داد: من یک روزی ایرادی از وضعیت تولید در سینما گرفتم یکی از دوستان به من گفت “دیوانه ای؟ وقتی فلان آدم شب در خانه فلان کارگردان است، تو دیوانه ای که فکر میکنی کارگردان او را رها می کند و می آید به تو می چسبد؟” ما یک پروانه ساخت داریم و یک پروانه نمایش؛ به عنوان مثال ما یک مجوز ساختمان می گیریم و میرویم یک ساختمان می سازیم و بعد شهرداری می آید می بیند که بجای ۲ خواب ۴ خواب ساخته ایم می گوید این را خراب کنید یا جریمه اش را بدهید یا رشوه اش را بدهید؛ در سینما هم می بینیم من می گویم فلان فیلمنامه به دلایلی ایراد دارد.
بازیگر سریال در چشم باد اذعان داشت: من یک فیلمنامه به ارشاد دادم که کارگردانش آقای علی اصغر شادروان که کارنامه اش مشخص است و تهیه کننده اش قرار بود من باشم، گفتند این فیلمنامه به دلیل این که دستور داده اند فیلم هایی با مضامین خیانت ساخته نشود رد شده است، من گفتم کجای این خیانت است؟ گفتند کاراکتر در ذهنش مرور می کند که زنش به او خیانت می کند، من گفتم شما شک را با یقین یکی می دانید و تصمیم می گیرید؟ یک آقایی هم آنجا بود که نزدیک بود با او درگیر شویم، همان سال که گفتند فیلم در ارتباط با مضامین خیانت خانواده ساخته نشود، ۶۰ درصد فیلم های جشنواره فجر موضوعشان خیانت بود.
معلوم نیست کی به کی است
یک فیلم نمایش دادند به نام آب نبات چوبی که طرف با خواهر زن حامله اش رابطه جنسی دارد، آخر این فیلم هم مشخص می شود که همان فرد یک حاج آقا است؛ اگر یک درصد با گفتارهای من منافات داشت دیگر با من صحبت نکنید. “معلوم نیست کی به کی است؟“.
وی در مورد اقدام خارج از عرف (دست دادن) ترانه علیدوستی در جشنواره توکیو با یک بازیگر مرد خارجی گفت: این ها همه بازی است، چندی پیش در فضای مجازی دیدم که خانم پرند زاهدی گفته بود “من سینه ام را برای سردار سلیمانی چاک می دهم” به نظر من نباید اجازه بدهند که چنین آدمی راجع به سردار سلیمانی حرف بزند؛ ضد تبلیغ همین است و وقتی می خواهند چیزی را خراب کنند اینگونه خراب می کنند؛ پرند زاهدی در عمرش یک فیلم به نام اسکادران عشق بازی کرده است و پدرش در همان قتل های زنجیره ای، کشته شد. بنابراین مشخص است که چنین شخصی امروز باید به نظام لطمه و ضربه بزند.
سنگی خاطرنشان کرد: ولی من نمیدانم خوب و بد کدام است؟ به هر حال بچه های متعهد به نظام یک دوره سینما و تلویزیون این نظام را گردانده اند، حالا بی کارند و نان ندارند که بخورند؛ یارانه مرا قطع کردند و زنگ زدم گفتم چرا قطع کردید گفتند شما خانه دارید من که خانه نداشتم باید الان سر چهارراه گدایی می کردم؛ آقایانی که همه حساب کتاب ها را دارند آیا نمی دانند که من با حقوقی معادل یک میلیون و دویست هزار تومان که از بازنشستگی خانه سینما می گیرم چگونه زندگی می کنم؟ آن وقت من بگویم که من الان مورد غضب این دولت و آقایان نیستم؟
فراهانی آن ور آب به مسلمانان ناسزا می گوید پدرش در ایران همه کاره تئاتر است
وی همچنین باردیگر به ترانه علیدوستی اشاره کرد و گفت: خانم ترانه علیدوستی اگر در این دوره از جشنواره فجر جزو شورای داورهای جشنواره شد آن وقت چه می گویید؟ این چه صیغه ای است که به عنوان مثال گلشیفته فراهانی در آن طرف دنیا می گوید که “اگر به من بگویند فاحشه بهتر از این است که بگویند مسلمان”، بعد پدرش بهزاد فراهانی در اینجا همه کاره تئاتر می شود، این چه صیغه ای است؟ آیا در این مملکت قحط الرجال است؟ چه خبر است؟ یکی بگوید چه خبر است؟
ترانه علیدوستی اگر دست داده پشتش به جایی گرم است
این بازیگر سینما در ادامه افزود: ترانه علیدوستی اگر این کار را کرده است، یا همه این چیزهایی که در نظام مطرح می کنند در واقع کذب است یا او پشتش به جایی گرم است؛ پس پیدا کنید پرتغال فروش را… ما می گوییم تکلیف ما را روشن کنید.
در وزارت ارشاد هر کس هر کاری که دلش بخواهد می کند
اکبر سنگی در پایان گفت: من یک فیلمنامه نوشته بودم به نام باجناق فامیل میشه؟!... این را دادم وزارت ارشاد ما را صدا کردند گفتند این اسم خیلی بد است، بعد آن اسم های فلان خوب است؟ آیا قوانین فرهنگی سینمایی شبانه روزی است و شب ها در مهمانی هایتان راجع به آن ها تصمیم گرفته می شود یا یک چارچوب و اساسنامه و آیین نامه داریم؟ بر چه مبنایی داریم کار می کنیم؟ مبنا را به ما بگویید نه آن مبنایی که هر ساله در دهه فجر معاون وزیر می نویسد بعد هم صحافی می شود و به کتابخانه می رود، در وزارت ارشاد هر کس هر کاری که دلش بخواهد می کند.