فلور نظری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در مورد فعالیت های اخیر خود گفت: مشغول بازی در سریال حکایت های کمال به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی و تهیه کنندگی محسن شایان فر هستم.

وی در مورد ویژگی های هنرمند ایرانی اظهار داشت: یک هنرمند ایرانی باید تعهد اخلاقی نسبت به مردم داشته باشد، مسئولیت اجتماعی که دارد، سواد و دانش به روزی داشته باشد، به کار خود معتقد باشد و اخلاق را در کارش به صورت حرفه ای رعایت کند و ویژگی های زیادی باید داشته باشد.

نظری در مورد فعالیت های اجتماعی و سیاسی هنرمندان اذعان داشت:  هنرمند اگر وارد مسائل سیاسی نشود آن وقت می گویند که بی چرا بی تفاوت است و به وی انگ بی تفاوتی، خوش گذرانی و مرفهین بی درد و … می زنند، اگر هم وارد این مسائل شوند می گویند هنرمند باید به کار خودش برسد و چرا به حوزه ای که در آن شناخت و تخصصی ندارد وارد می شود؟ تا زمانی که این نگاه وجود دارد من نمی توانم در این مورد چیزی بگویم، چون هر چه بگویم از طرف این دو قشر محکوم می شوم، بنابر این در جامعه باید دید که آیا یک هنرمند از زمانی که هنرمند شده است، قید آدم بودن را در جامعه زده است؟ هنرمند نیز در همین جامعه و بین مردم زندگی می کند و در برابر مشکلات و مسائل اجتماعی واکنش نشان می دهد، درک و قوه ادراک هنرمند در بیشتر مواقع وسیع تر از دیگران است، به خاطر این که باهوش است و قدم در راهی گذاشته که می بایست یک قدم جلوتر از زمان باشد، به همین دلیل مسائل بیشتری را می فهمد و دغدغه بیشتری برایش به وجود می آید و ناراحت می شود، اگر بی تفاوت باشد که نمی توان اسم انسان به روی او گذاشت.

این بازیگر کشورمان در ادامه عنوان کرد: هنرمند هم آدم است، چوب خشک یا درخت بید که نیست و می تواند از یک فرد یا افراد در سیاست حمایت کند و نظر شخصی خود را بدهد، در همه جای دنیا این مسئله وجود دارد و همه هنرمندان موضع خاصی دارند و آن را به عنوان انسان مطرح می کنند؛ اما من با عدول از نظم، مقررات و قانون جامعه مخالف هستم، این نیز در همه جای دنیا وجود دارد.، وقتی که هنرمند از یک جناح و یا فرد خاصی حمایت می کند نباید باعث شود که پا روی قوانین بگذارد، چون جامعه چارچوب و قانون دارد و هنرمند نیز مانند دیگر مردم در چارچوب همین قوانین باید طبق شرع، عرف و قانون رفتار کند؛ من معتقد هستم که وقتی کسی در یک جامعه زندگی می کند حتی اگر به صورت موقت هم باشد، باید قوانین را مانند شهروندان آن شهر رعایت کند، هنرمند نباید به اسم این که سیاسی است و می خواهد خودنمایی کند و خودش را مطرح کند، پا روی قوانین و مقررات آن جامعه بگذارد.

بازیگر سریال حکایت های کمال  در خصوص وجه تمایز سینمای ایران از جهان خاطر نشان کرد: سینمای ایران را محدودیت هایی که در موردش اعمال می شود از سینمای جهان متمایز می کند، کار در محدودیت خیلی وقت ها باعث می شود که خلاقیت آدم ها شکوفا شود، مثلا اگر من را محدود کنند که در یک اتاق و چهارتا دیوار زندگی کنم، اگر آدم خلاقی باشم سعی می کنم با توجه به آن اتاق، زندگی شاعرانه و دوست داشتنی خودم را داشته باشم، مثلا در همان اتاق می توان ورزش کرد، نقاشی کرد و یا حتی نوشت، یعنی محدودیت باعث می شود کارهایی کنم که ذهن و جسمم را پرورش دهم، سینمای ایران با توجه به محدودیت هایی که دارد باعث شده که در هر بخشی به ویژه رشد کند و در جهان متمایز شود؛ همیشه اینگونه بوده که محدودیت آدم را وادار می کند از حداکثر ظرفیت، انرژی و فکرش استفاده کند، شما را به فیلم هایی ارجاع می دهم که یک زندانی را به حق یا ناحق در یک سلول زندانی کرده اند، می بیند که کاراکتر زندانی وقتی که نا امید می شود از این که آزاد شود، سعی می کند در آن مدت که در اسارت است حالش خوب باشد و ورزش کند؛ محدودیت برای کسانی که خلاق هستند و روح مبارزه گری دارند، همیشه چنین اتفاقی برایشان می افتد.

وی درباره عوامل آسیب زای سینما بیان داشت: سینمای ما از دور تسلسل آسیب می بیند، دور تسلسل را می توان در انتخاب بازیگران، نوع فیلمنامه هایی که انتخاب می شوند و نقطه نظراتی دارند که همیشه تکرار می شود، تا جایی که کار به جایی می کشد که می بینم تنها پنج یا شش بازیگر در حال کار کردن هستند و از این فیلم به آن فیلم می روند، این روند باعث تکراری شدن سینما می شوند و حال بیننده را بد می شود، مگر چقدر می توانند در بازی هایشان متنوع باشد که غالبا در ایران اینگونه هم نیست.

فلور نظری در ادامه گفت: این دور تسلسل را که ایجاد کرده اند، این کار ناخوشایند است و سینمای ما از این کار ضربه خورده اند، کار به جایی می رسد که مردم خودشان مانند کسی که یخ کرده است منفعل می شوند، سینما هنر است و هنر باید پویا و زنده باشد، مانند چشمه باید بجوشد، همه بازیگران باید بتوانند کار کنند و این چرخه بچرخد، مانند سینمای هالیوود که صنعت سینما در واقع برای آنها است، می بینیم که این مسئله برای آنها وجود ندارد، ۸۰ درصد از فیلم های مطرحشان را بازیگرانی بازی می کنند که شاید اصلا مطرح نباشند و حتی کسی مانند من که در این حیطه فعالیت دارم آن ها را نشناسم و همین فیلم ها می بینیم که فیلم های بسیار خوب و موفقی هستند، سینما مانند هر هنر دیگری اگر یک جا بماند می گندد و در نفس وجودی خود باید بجوشد و مانند چشمه باشد، حالا اگر یک عده بیایند به خاطر پارتی بازی و رانت و هزاران مسئله دیگر، بگویند مثلا ما پنج، شش نفر حرف همدیگر را خوب می فهمیم و چندین فیلم با هم کار کنند و بقیه دانش آموختگان سینما و آن هایی که سابقه بالایی دارند و یا تئاتر کار کرده اند، کنار گذاشته شوند اصلا آینده خوبی برای سینما رقم نمی زند، البته استادان و صاحب نظران در این مقوله بسیارند و این تنها نظر من است.

بازیگر سریال راه و بی راه در خصوص مافیای سینما بیان داشت: در کوتاه مدت فکر می کنم مافیا موفق باشد اما در بلند مدت چنان ضربه ای به بدنه سینما می زند که بعد ها متوجه خواهیم شد که اشکال از کجا بوده و چرا این لطمه بزرگ به سینما وارد شده است، مسئولین، سردمداران و سرمایه گذاران سینما این مافیا را تشکیل می دهند، همه این ها مسئول هستند، اگر یک بازیگر که قرار است در فیلمی بازی کند بگوید “باید کسی که من می خواهم در مقابلم بازی کند” این را مسئولین نباید قبول کنند، باید ببینند برای آن نقش چه کسی مناسب تر است؛ یک چرخه فرآیند تولید فیلم است که آدم های مختلفی در آن دخیل هستند.

وی درباره درجه بندی بین بازیگران اذعان داشت: من درجه بندی بین بازیگران را قبول ندارم، به دلیل این که به عنوان مثال کسی که اصلا سینما نخوانده و حتی زیر دیپلم است می آید و ستاره می شود و این آدم از نظر مردم درجه یک محسوب می شود، به نظر من این شخص حتی بازیگر هم نیست تا بخواهد درجه یک باشد، من این درجه بندی را قبول ندارم، به دلیل این که تا زمانی که، بدون سواد، مطالعه و بی در و پیکر توسط یک نفر که پول دارد و از او حمایت می کند مطرح می شود، تا وقتی که چنین سرمایه گذارانی وجود دارند که به دل خودشان نگاه می کنند و به دلیل آن که از یک خانم یا آقا خوششان می آید، درجه بندی بازیگران وجود ندارد، کاری ندارم که عوام چه تعریفی از آن دارند، چون عامه خیلی وقت ها اشتباه می کنند.

نظری در ادامه گفت: عوام اگر اشتباه نمی کردند که به آن ها عوام نمی گفتند و خاص می شدند، بنابراین به دلیل کم دانشی، بی سوادی و تمام چیزهایی که وجود دارد عوام متوجه این قضیه در هر شغلی نیستند، چون کارشناسانه حرف نمی زنند، درجه بندی را زمانی قبول دارم که خود بازیگر در کارش درجه یک رفتار می کند، سال ها می ماند و مردم او را می خواهند، کارهایش را بارها می بینند و دوستش دارند، این بازیگر درجه یک می شود و بازیگر درجه دو و سه نداریم، چون همه آدم ها در نقش هایی که هستند درجه یک هستند، اگر یک نقش مکمل وجود نداشته باشد هرگز نقش یک نمی تواند خودش را نشان دهد، مثلا در فیلم شوالیه تاریکی اگر جوکر وجود نداشته باشد اصلا بتمن معنی پیدا نمی کند، وگرنه بتمن یک قهرمان خوب است که هیچ فراز و فرودی ندارد، آنجایی دیده می شود که یک نیروی منفی هم رو به رویش باشد.

فلور نظری در پایان در پاسخ به این که اگر مدیر یا مسئول سینمایی بود چه می گرد گفت: وقتی که نابسمانی ها را می بینم، اگر من یک مسئول بودم جلوی این مشکلات را می گرفتم، این ها که دیگر دست جامعه و یا دولت نیست، این ها دست مسئول است که جلوی مثلا فیلمنامه های تکراری را بگیرد، جلوی آدم هایی که از امضای من به عنوان مسئول سوءاستفاده می کنند را بگیرد، می تواند خیلی جاها با کج سلیقگی رفتار نکند و فکرش را یک مقدار بالاتر ببرد و هنرمندانه به مسائل سینما نگاه کند، این که مسئول غیر سینمایی و غیر هنری برای این هنر انتصاب می کنند اشتباه است، چون طور دیگری فکر می کند و به همه چیز غیر از هنر فکر می کند، ضربه های بسیاری به این هنر می زند و به این منجر می شود که سینما به بن بست می رسد، من اگر مسئول بودم سعی می کردم فراتر از سمتم فکر کنم و احساس کنم که این هنر به این احتیاج دارد که سلامت باشد و بجوشد و اگر من جایی امضایی می کنم که می دانم اشتباه است و ممکن است بابت آن هدیه ای گرفته باشم، سعی می کردم هنر را به خاطر هنر بخواهم و به خاطر آیندگان کاری کنم که در تاریخ نامم به خوبی آورده شود که فلانی تا زمانی که مسئول به چنین خدماتی برای هنر این مملکت انجام داد.