عاشورا، نقاشی سحرانگیزی از خودگذشتگی و حماسه است، تجلی اعتقادات انسانی که مرزها را می شکند و نمی گذارد محدودیت های جغرافیایی، زبان، نژاد، جنسیت و دین، باورهای او را درک نکند، تمام انسانیت در نیم روز عاشورا به اوج می رسد و جهان هیجان زده تا به امروز به این چند ساعت خیره مانده است.
عاشورا بعد از سالها همچنان عاشورست، درس حسین(ع) را می توان از حماسه انقلاب اسلامی دید، از فکه، از شلمچه و به جراءت می توان گفت، عاشورا هنوز زنده است، در شعارهای زمان انقلاب، شب های عملیات لمس می شود و نشان می دهد که عاشورا در تمام جوارح این نسل جریان دارد.
مراسم عزاداری محرم در دهه های قبل زمینه ای فراهم می کرد تا اثرگذاری عاشورا عمیق تر و جانانه تر جریان پیدا کند و بیشتر به روشنگری، تبیین مفاهیم حسینی و نگاه تاریخی و حماسی آن پرداخته شود؛ اما امروزه آنچه بیشتر خود را نمایان می کند و در محافل حسینی می توان دید بدون در نظر گرفتن اندیشه دینی، مغز و محتوای عاشورایی است .
محرمی که فرصت ارزشمندی برای ایجاد فضای انسانی و مفاهیم آن است، جای خود را به پوسته ای داده که هیچ سنخیتی با منظومه فکری عاشورا ندارد.
مسجدی که اسلام بر آن نگاه ویژه ای داشته است، این روزها با وجود غلیان احساسات مذهبی جامعه هنوز پر رنگ نشده است و بیشتر شاهد رونق گرفتن محرم در خیابان ها هستیم، دسته های که هر سال سعی می کنند آپشن های جدیدتری از هیئت های رقیب داشته باشند، ایستگاه های صلواتی با مداحی های ناموزون سعی در جذابیت بیشتر می کنند، مرثیه های که صحنه گردانانان با تحریف، بی پایه و اساس قد کشیده شده اند و همه و همه باعث شده مراسمات محرم دافعه بیشتری داشته باشد و این فرصت طلایی برای ترویج اسلام به ناکامی دفن شود، فرصتی که باید برای زدودن تحریفات از چهره اسلام صرف شود و الگوی صحیح عزاداری را ترویج کند، جای خود را به حاشیه های می دهد که کاروان کربلا را در پیچ و خم تاریخ گم می کند و چیزی جز یک عزاداری صرف باقی نمی گذارد.
هل من ناصر ینصرنی،آیا کسی هست یاری مان کند و از این جهلی که به آن پیله کرده ایم پروازمان دهد، آیا کسی هست که ما را از این روزمرگی های ناعلاج نجات دهد، آیا کسی هست که فریادهای انسانیت را در گوش جهانیان فریاد زند.
درس حسین(ع) را در کنار عطر چای نذری و لابه لای حس خوب سینه زنی هامان لمس کنیم، درس آزاد اندیشی، عدالت محوری و انسانیت که اگر شیعه را زنده نگه می دارد.
امروز تاریخ در حال عبور به کربلاست و جهل خود را لابه لای حقایق پنهان کرده است، امروز لشکریان عمربن سعد افکار جهانیان را به سیطره گرفته اند، منتظر حجت حقیم تا ندای هل من ناصر ینصرنی سر دهد تا دوباره شاهد پیروزی خون بر شمشیر باشیم.
به قلم سمانه قلی پور