اگر زندگی انسان‌ها را به سه دوره توحش، بربریت و تمدن تقسیم کنیم، در زندگی امروز (تمدن) با گسترش فزاینده و ناموزون شهرها و افزایش منابع آلوده‌کننده، نیاز به فضای سبز به‌عنوان عنصری مهم در امر تلطیف هوا و زیباسازی فضاهای شهری بیش از پیش احساس می‌شود.

واژه فضای سبز کمتر از نیم‌قرن است که در فرهنگ ادبیات شهرسازی جهان استفاده می‌شود که معانی و مفاهیم متعددی را دربرمی‌گیرد، فضای سبز به مناطقی اطلاق می‌شود که دارای گیاهان و یا هرگونه سبزینگی که شامل درختان و درختچه، گل‌ها و … است.

وقتی فضای سبز در کالبد شهری قرار می‌گیرد و به بخشی از سلسله مراتب شهری گرایش پیدا می‌کند، به مقیاس‌های متفاوتی در سطح شهر تقسیم می‌شود، به طوری که این تفاوت‌ها در بین سرزمین‌های گوناگون در فرهنگ‌های مختلف، ابعاد متغیری از هنجارها و استاندارها را به‌دست می‌دهد.

شرایط اقلیمی هر شهر، تعیین‌کننده‌ نوع فضای سبز حاکم بر آن شهر به‌شمار می‌رود و هر منطقه بر اساس شرایط جغرافیایی و اقلیمی نظیر کوهستانی، نیمه‌کوهستانی، بیابانی، گرمسیری و سردسیری، گیاهان و درختان بومی آن منطقه کاشت می‌شود.

کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به‌دلیل دارا بودن اقلیم‌های متفاوت و همچنین تنوع در پوشش گیاهی، خود یک نوع امتیازی در این امر محسوب شده ولی متأسفانه در طراحی فضای سبز نادیده گرفته می‌شود و طبق معمول قضیه برعکس است و مسئولان تمایل دارند همیشه از درختانی نه‌چندان زیبا، بی‌ثمر و غیر‌بومی همچون نخل یا سوزنی برگ آن هم در سطح وسیعی و گسترده‌ای استفاده کنند.

گونه‌هایی که عمدتاً وارداتی غیربومی (سوزنی برگ) بوده و جهت اهداف دیگر (زراعت چوب و …)، در سنوات گذشته وارد کشور شده‌اند، در طراحی‌های فضای سبز شهری از آن استفاده می‌شود.

استفاده از این‌ گونه‌ها علاوه بر نازیبا نشان دادن مناظر شهری معایبی دارد زیرا رشد آنها کند و آفات زیادی دارند و هزینه‌های انجام‌شده را به هدر می‌دهند و یا حتی می‌توانند به‌عنوان یک گونه مهاجم عمل کرده و تهدیدی برای سایر گونه‌های بومی منطقه باشند و مهم‌تر آنکه به‌خاطر سوزنی بودن برگ این درختان هیچ تأثیری در جلوگیری از آلودگی هوا ندارند.

بعضی از آنها مانند کاج‌ها نیاز به آب فراوانی دارند و به تأیید برخی از کارشناسان موجب انواع آلرژی و بیماری‌های ریوی می‌شود و علاوه بر این به‌دلیل همیشه سبز بودن (ever green) آنها یک‌نواختی بصری را در دید رهگذران و عابران نشان می‌دهد.

استان مازندران به لحاظ تنوع گونه گیاهی اندمیک دارای گونه‌های منحصر به فرد و چشم‌نوازی مانند انجیلی، سپیدار، آزاد، افرا شیردار، زبان گنجشک و … است که می‌توان با کاشت این نوع درختان و همچنین با استفاده نمادهای زیبای بومی و محلی استان ما که نشان از فرهنگ غنی این دیار کهن است و یادگاری از گذشتگان‌مان به ما ارث رسیده است، در طراحی فضای سبز به‌کار برده و این گونه‌های بومی را به گردشگران و مسافران عزیز کشورمان و یا حتی سایر کشورها که به مازندران ما سفر می‌کنند نشان داده و سیمای کلی از طبیعت زیبای خدادادی این سرزمین را به همگان معرفی کرد.

ولی متاسفانه در این راستا کمتر در سطح پارک‌ها و شهرها صورت گرفته که با ادامه‌ این روند در آینده نه‌چندان دور شاهد گریزان شدن گردشگران و همچنین کاهش چشمگیر ورود و اقامت مسافران در مازندران خواهیم بود.