«ثریا» برنامهای تلویزیونی محصول شبکه یک سیماست که با شعار دیدبانی برای پیشرفت ایران آغاز به کار کرد. مشی این برنامه پرداخت به فعالیتها و اقدامات مختلف کشور در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، پزشکی و… است.
آغاز تدریجی تعلیق
زمستان سال قبل بود که زمزمههای تعلیق یا تعطیلی برنامه ثریا با فشارهای برخی نهادهای دولتی افزایش یافت و پس از پخش نشدن یک برنامه آقای «محسن مقصودی» مجری و تهیهکننده ثریا درباره فشار مسوولان دولتی برای تعطیلی این برنامه گفت: نمیدانم و نمیتوانم در این خصوص خیلی صحبت کنم. به هر حال فضای رسانهای و سیاسی کشور و واکنشها به برنامه ثریا و مستندهایش را در یک سال اخیر رصد کنید خودتان به جواب سؤالتان خواهید رسید.
وی در ادامه درباره آینده ثریا گفت: آینده ثریا برای ما مبهم است و ما در انتظار تصمیم مدیران سازمان هستیم که امیدواریم مثل همیشه با نگاه مثبت مسأله حل شود؛ اما به آینده نیروهای انقلابی در عرصه فرهنگی بسیار امیدوارم. انقلابیها را هرقدر هم محدود کنند انشاءالله از جای دیگری پرچمشان بلند میشود.
اعمال تغییرات
اواخر بهمن ماه سال قبل خبری منتشر شد مبنی بر آن که برنامه تلویزیونی «ثریا» پس از ۲ ماه تعطیلی با اعمال تغییراتی از هفته آینده روی آنتن شبکه یک سیما خواهد رفت.
آقای «سیدرمضانعلی موسوی مقدم» بیست و هشتم دی ماه، درباره نامنظم پخش شدن برنامه تلویزیونی «ثریا» و فشارهایی که به سازندگان این برنامه وارد میشود، گفت: «این سؤال را باید از آقای میرباقری معاون سیما بپرسید.
ولی در کل برنامه «ثریا» مشکل خاصی ندارد و فقط یکسری تغییرات باید در برنامه اعمال شود که به زودی اجرایی خواهد شد و این برنامه از آنتن رسانه ملی پایین کشیده نمیشود.»
آقای نصرالله پژمانفر، رئیس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس نیز یک ماه پیش با اشاره به تحمیل تغییراتی به برنامه ثریا گفته بود: «امروز میبینیم که کمترین فرصت را به سازندگان ثریا میدهند و یک ابلاغ ناخواسته را به ثریا تحمیل میکنند که فقط به مباحث علمی بپردازید. من هم تا به حال چندین بار نگرانیهای خود را در این باره اعلام کردهام و به زودی جلسهای با رئیس سازمان صداوسیما درباره ثریا خواهیم داشت و پیگیر این مشکلات خواهیم بود.»
این بار سازمان حفاظت از محیط زیست
بهرغم آنکه قرار بود مستند «نردبان فریب» ثریا شنبه شب ساعت ۲۲ از شبکه مستند روی آنتن برود، این مستند مهم ثریا بدون هیچ توضیحی از کنداکتور سیما خارج و به جای آن مستند راز بقا پخش شد.
پس از این اتفاق، تهیه کننده این برنامه از طریق فایلی تصویری به این موضوع واکنش نشان داد و توضیحاتی ارائه کرد.
مقصودی دراین پیام تصویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود گفت: این مستند باوجود کسب تأییدیه پخش و همچنین بازبینی نهایی، در کنداکتور پخش بود که به دلیل ورود سازمان حفاظت از محیط زیست پخش آن به هفته آینده موکول شد. طبق گفته مقصودی، مسوولان محیط زیست خواستار پخش صحبتهای آنها قبل از پخش این مستند بودند که بنابر مصلحت مدیران تلویزیون، پخش این مستند به هفته آینده موکول شد.
تهیه کننده ثریا افزود: باتوجه به جلسه روز بعد مجلس و بحث درباره موضوع مستند مذکور، پخش این مستند میتوانست کمک زیادی برای آگاهسازی مردم دراین باره باشد که متأسفانه بهرغم تلاش زیاد سازندگان ثریا، این مستند به پخش نرسید.
بدعتهای دیگر در تلویزیون
اداره رسانه ملی کار بسیار دشواری است؛ نهادها و شخصیتهای مختلف درباره برنامهها و تولیدات مختلف اظهار نظر و در مواردی اعمال نظر میکنند.
اصولاً نقد به خنثی بودن برخی از برنامههای تلویزیون از همین جا ریشه میگیرد که سعه صدری در برخی از مسوولان وجود ندارد. مسوولانی که ظرفیت شنیدن صدای مخالف را ندارند و اگر به حوزه مسوولیتی آنها نقدی صورت گیرد آن را برنمیتابند و اگر قدری عصبانی هم باشند از خجالت مخاطب درمیآیند.
مورد عجیب ثریا و عدم پخش یک مستند در حوزه محیط زیست تنها یک مورد از دهها مورد مشابهی است که برخی نهادها و اشخاص دولتی درآن اعمال نظرمیکنند؛ حال برخی از موارد مثل ثریا رسانهای میشود و بسیاری از اتفاقات دیگر در سکوت خبری رخ میدهند.اطلاعات کافی در بررسی این اتفاقات لازم است؛ باید دید مدیران ارشد رسانه ملی چه وضعیتی دارند؟ آیا آنها نهایت تلاش خود را برای مقاومت درمقابل زیادهخواهان انجام دادهاند یا صرفاً با یک درخواست از دولتیها قافیه را باخته و پرچم سفید را بالا بردهاند؟یک روز وزارت بهداشت، یک روز وزارت نفت و امروز سازمان حفاظت از محیط زیست؛ این رویه تا کجا ادامه دارد و به کجا ختم میشود؟ آیا این اتفاقات که بیشتر شبیه بدعتی رسانهای است، گستردهتر خواهد شد و مثلاً فردا اگر مستندی در نقد عملکرد نیروی انتظامی تولید شد، با فشار این نهاد به روی آنتن سیما نرود.اخیراً دولت به طور جدی پیگیر نفوذ بیشتر در رسانه ملی و دایره مدیریتی آن شده و دراین زمینه لایحهای را نیز به مجلس فرستاده است.
با توجه به اقدامات دولت در برخورد با صدای منتقدان و نقد عملکرد دولت در قالب نقد درون گفتمانی، آیا اصرار دولت در نفوذ بیشتر در رسانه ملی و ارسال لایحه اداره سازمان صداوسیما اتفاقی در پیشبرد این رویه دولت نیست؟این بدعت به وجود آمده که اختیار رسانه ملی برآنتن خود را سلب میکند نه برای صداوسیما اتفاق خوبی است و نه مردم و نه حتی نهادهای مورد نقد؛ این رویه منجر به خنثیتر شدن برنامههای رسانه ملی و آب و نان بیشتر برای رسانههای فارسی زبان معاند خواهد شد.