نامنویسی چهرههای عجیب و غریب در دوازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری حاشیههای زیادی خلق کرده، کافی است فیلمها و تصاویر منتشر شده در فضای مجازی را رصد کنید تا ببینید چگونه عدهای زمینههای شادی ملت را با اظهارات عجیبتر از خودشان فراهم کردهاند.
بعضیها عملا کاری از دستشان بر نمیآید و خود نیز بهتر از هرکس دیگری میدانند از شرایط لازم برای تصدی پست ریاستجمهوری برخوردار نیستند اما چون اهلِ شوخیاند، برای مطرح شدن پا به عرصه گذاشتهاند.
رقابت کاذب تعدادی از نامنویسان برای دیده شدن تا حدی پیش رفته است که هر مسخرهبازی به فکرشان میرسد را به نمایش میگذارند و در پارهای از مواقع سخنان جنجالی و جذاب به زبان میآورند تا بدینطریق خبرنگاران حاضر در ستاد را برای نشر تصاویرشان ترغیب کنند.
بیتردید رویهی فعلی و هجوم افراد فاقد شرایط لازم به ستاد انتخابات پسندیده نیست و در ماحصل این اپیدمی، چهرهی ناخوشایندی از ایران توسط رسانههای خارجی به غیرایرانیها ارائه میشود. در این میان برخی واقعیتها نیز وجود دارند که نمیتوان از کنار آنها به سادگی عبور کرد.
برخی از نامنویسان بیآنکه اهل شوخی باشند، پا به میدان نهادهاند و این اقدام آنان اعتراضی خاموش به نوع عملکرد مسئولین میباشد. اینکه جوان بیکار کاندیدای ریاستجمهوری میشود و یک فرد دیگر کلید به دست، در ستاد انتخابات حاضر میگردد شاید در ظاهر خندهدار باشد اما در باطن تلخ است.
شاید اگر برخی دولتمردان در طول ۴ سال با مردم شوخی نمیکردند و گره از مشکلات باز مینمودند، امروز اشخاص عادی و بدنهی مستضعف جامعه به پا نمیخاستند و میگفتند ریاستجمهوری کار ما نیست و از رؤسای قبلی هم راضی هستیم.
کسانی که مدعی شدهاند مردم را در رفاه و آسایش قرار دادهاند، به جوان بیکار و آن داوطلبی که برای حضور ستاد انتخابات پول نداشت! نگاه کنند.