چیزی را که حتی افراد کاملاً معمولی هم به آن اعتقاد داشته و دارند، خروج از سال گذشته و ورود به سال نو با دعا و قرآن و نماز است و امسال، رسانه ملی با شبکههای مختلف خود سعی کرد با برهم زدن این قاعده و تنها به دلیل کسب رضایت قشر خاصی از جامعه، سال ۹۴ را با ساز و آواز به پایان ببرد و با ترانه و موسیقی و فوجی از خوانندگان، به سال ۱۳۹۵ پای نهد.
لحظات آرامش و تفکر
در پایان سالی پرتلاش و پرمسئله، آنچه را که عموم به آن احتیاج دارند، آرامش برای تفکر در چگونگی مسائلشان در سالی که گذشت، است. اتمام متفکرانه سال و ورود فکورانه و با برنامه به سال بعد، میتواند مصداق کامل شادمانی باشد که اگر سطح شادمانی توسط عدهای ظاهرگرا به سطح لهو و لعب و خوشحالی
لحظهای تنزل پیدا کند و یا رسانه ملی دچار یک معیار ناقص رضایتمندی شود و برنامههای خود را براین اساس بخواهد تنظیم و اجراء کند، ان وقت میشود همان که در امسال رخ داد و کل رسانه ملی غیر از سبکه قرآن میشود ساز و آواز و معرفی انواع و اقسام خواننده با همسران آنچنانیشان!
روحالله شیخی، دبیر آموزش و پرورش، برنامهسازی امسال صدا و سیما برای ایام نوروز را غیرآموزنده و صرفاً مشغولکننده و مصرفکننده وقت بینندگان توصیف کرد و گفت: تلقی سطحی و دمدستی از شادبودن آنهم از سوی رسانه ملی که باید بفرموه امام راحل، دانشگاه عمومی باشد، باعث شد تا این رسانه به برنامههای سبک و کم وزن روی آورد و بخواهد به هر بهایی رضایت قشری از جامعه را که چندان روی خوشی با ارزشها و اصول ندارند، جلب کند.
دانشگاهی که رسالت خود را گم کرد
این فرهنگی مازندرانی با اشاره به ضرورت تبیین مبانی ارزشها و اصول انقلاب در قالبهای قابل قبول نسل جوان از سوی دولت، بیبرنامهگی فرهنگی دولت را عامل گسترش روند خلاءهویتی در میان بخشی از نسل جوان ذکر کرد و اظهار داشت: بواسطه فقدان نقشه راه در حوزه فرهنگ، دولت نمیداند در این زمینه میخواهد چه بکند.
وی
با بیان اینکه تولیدات فرهنگی ما که مبتنی بر برجستگیهای هویتساز دینیمان باشد، بسیار ناچیز است و اساساً در مقابل هجوم تولیدات فرهنگی غرب به حساب نمیآید، افزود: مازندران هم از این بهمپاشیدگی فرهنگی بینصیب نیست و واقعاً مسئولان کشور و مازندران به مردم بگویند که هدف فرهنگی آنها متناسب با برنامهها و اعتبارات تخصیصیشان چیست و میخواهند با ادامه روشهای کنونی، جامعه را به کجا برسانند؟!
حجتالاسلام سیدهادی ادیبی سیاستهای دستگاههای فرهنگی را بدون ارتباط با هم دانست و اظهار داشت: مجموعهی دستگاههای فرهنگی از یک سیاست واحد تبعیت نمیکنند، بلکه هریک راه متعارض با یکدیگر را میپیمایند. مثلاً در شرائطی که راهیان نور برای پوشش تعطیلات نوروزی و ایجاد یک سفر پرنشاط معنوی مورد اقبال جوانان و نوجوانان کشورمان قرار میگیرد و تقویت آن میتواند علاوه بر پرکردن اوقات مفید تعطیلات، انتقالدهنده ارزشهای ماندگار و افتخارآمیز این سرزمین باشد، صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بنایشان بر ترویج تجمعاتی در داخل سالنهای
مختلطی است که تمام برنامههای آنها را معرفی هنرپیشگان و خوانندگان و اعضای خانوادههایشان تشکیل میدهد و تنها چیزی که از این برنامهها بیرون نمیآید، آگاهی و معرفتهایی است که بدرد دین و دنیای مخاطبانشان بخورد.
اباحیگری فرهنگی در نوروز
این کارشناس با اشاره به هدف سرگرمکردن برنامههای رسانه ملی در ایام نوروز امسال، خالی بودن فکر و اندیشه در برنامهسازیهای این رسانه را از مهمترین آسیبهای این دستگاه عظیم فرهنگی ذکر کرد و گفت: مگر میشود با این برنامههای عاری از اندیشه و تدبیر، مردم و جوانان را صاحب ایدههای بلند همتراز با آرمانهای انقلاب اسلامی کرد.
وی اباحیگری در تولیدات فرهنگی رسانه ملی را تقبیح کرد و گفت: با نمایش افراد با هر پوشش و آرایش و هر گفتمانی تحت عنوان هنرمند و خواننده و موزیکالسازی فضای همه برنامهها با نشان دادن انواع و اقسام آلات موسیقی در بهترین زمانهای پخش، نمیتوان انتظاری غیر از وضعیت کنونی در جامعه را متوقع بود.
اکبر حسینپور، یکی از فعالان فرهنگی مازندران، غفلت مسئولان فرهنگی جامعه از جریانسازی تربیت دینی و گرفتار آمدن آنها در گرداب واقعیتهای منفی موجود را ناشی از عدم التزام مسئولان به مبانی ارزشی انقلاب و فقدان یک
نگاه استراتژیک فرهنگی تربیتی در میان آنها دانست و گفت: عدم اشراف مسئولان بر نیازهای اصیل فرهنگی جامعه بویژه جوانان و نوجوانان، بستر بروز ضایعه فاجعهباری را فراهم آورده که انتزاع نسل جدید از آرمانهای انقلاب اسلامی و پذیرش شبیخون فرهنگی دشمنان این سرزمین، بازخورد طبیعی چنین بیخیالی کارگزاران نظام است.
حلقههای مفقوده
این فعال فرهنگی در بیان مشکلات اساسی حوزه فرهنگ، عنوان میدارد: حلقه اول مفقوده در عرصه فرهنگ، عدم باورمندی برخی از اولیای فرهنگی به اصول و ارزشهای ثابت و لایتغیر اخلاقی و معنوی اسلام است که در این ارتباط، هر مسئولی نباید به خود اجازه اجتهاد در مقابل نص را بدهد و بدعتگزار بینش و نگرش دیگرگونه شود.
وی در همین زمینه افزود: حرکتهای مقطعی و سلیقهای مسئولان و بازیدادن جامعه به مطالبات سبک و سرسری همچون موسیقی و ترانههای کوچه بازاری و کنسرتهای هیجانی و ختلط، سرپوش گذاردن بر روی بیبرنامهگی فرهنگی است که خود نوعی دامن زدن به پذیرش تهاجم فرهنگی غرب است.
حسینپور نداشتن نسخه فرهنگی محلات، شهر، شهرستان، استان و کشور از سوی کارگزاران فرهنگی را یکی دیگر از حلقههای مفقوده در حوزه فرهنگ دانست و اظهار داشت: به واسطه این نداشتن تحلیل و ساز و کارهای صحیح از ناحیه مسئولان است که میبینید هر ساله
تنها در مازندران برای چند روز نوروز دهها مجوز کنسرت داده میشود و شوری این آش شلهقلمکار به حدی است که در نهایت داد آشپز را هم در میآورد. در سال قبل که نوروز مصادف بود با ایام فاطمیه، در همین مازندران مجوز دهها کنسرت پاپ از سوی دستگاه مربوطه صادر شده بود همچنانکه امسال نیز علیرغم تذکرات سال قبل، باز هم تنها کار فرهنگی دستگاه مربوطه تکرار شد و داد هیچکسی از مقامات و شخصیتهای این استان هم در نیامد و در چنین فضایی، چه انتظاری میتوان از آن نوجوان و جوان داشت که ملتزم به ارزشهای اخلاقی و فرهنگی خود باشند؟!
این عنصر فعال فرهنگی در ادامه یادآور شد: از مسئولان فرهنگی مازندران چرا نمیخواهند که برای ده، دوازده میلیون مسافر ایام نوروزی این استان چه برنامههای فرهنگی تدارک دیدهاند غیر از برگزاری کنسرت که آنهم مسافر با توجه به محدودیت زمانی سفر، هیچ نمیتواند در این کنسرتها شرکت کند، از سوی دیگر این کنسرتها چه مشکلی از مشکلات فرهنگی جامعه و نوجوانان را حل میکند که اینهمه مسئولان فرهنگی مازندران بر برگزاری آن سخت پای میفشارند؟!
وی در پایان افزود: تکرار تذکر و نمایش نقشه دشمنان به آنچه که برای آینده جوانانمان تدارک دیدهاند و بیخیالی مسئولان و حرکت انها در مسیر اجرای نقشههای دشمن، واقعاً تاسفبار است که خسارات جبرانناپذیر آن را نمیتوان بهیچوجه تحمل کرد.