استان مازندران به دلیل دارابودن منابع طبیعی منحصر بهفرد، دریا و کوهستان مورد توجه گردشگران و مردم سراسر کشور است که در ایام تعطیلات نوروز و تابستان شاهد حضور طبیعت دوستان خارجی و داخلی در این استان هستیم.
اما در سایه کمتوجهی مسئولان و البته مردم شاهد بروز فاجعه در محیط زیست و این منابع عظیم خدادادی در مازندران سرسبز هستیم.
انبوه زباله در حاشیه جنگلها، سواحل دریا و گورستان زباله در مناطق کوهستانی همه و همه هشدار جدی برای نابودی این موهبت الهی است اما به نظر میرسد علیرغم هشدارهای کارشناسان امر محیط زیست و رسانه ها هیچ توجهی به این معضل نمی شود.
در همه جای دنیا از زباله بهعنوان طلای کثیف یاد میشود که فرصتی برای حفظ محیط زیست و ایجاد درآمد است اما در ایران و بهویژه شهرهای شمالی بهعنوان معضلی برای شهرداریها و سازمانهای حافظ محیط زیست و منابع طبیعی است.
با نگاهی عمیقتر به موضوع زباله در مازندران، به خلأ بزرگ فرهنگی در اینباره پی میبریم و نکته قابل تأمل اینکه تاکنون هیچ اقدام جدی حتی در بحث تفکیک زباله از مبدأ بهعنوان فرصتی برای کم کردن حجم زبالهها انجام نگرفت.
بیتردید یکی از کارهایی که میتوان در کاهش تولید زباله کمک کند فرهنگسازی مناسب برای مردم در تولید زباله است که متأسفانه اقدام اثربخش کوتاهمدت نیز در این زمینه صورت نگرفت در حالی که بخش عمدهای از درآمدهای شهرداری صرف جمعآوری، دپوی موقت و انتقال زباله به گورستانهای زباله میشود.
شهرستان محمودآباد بهعنوان یکی از شهرهای ساحلی از معضل زباله به شکلهای مختلف رنج میبرد، از جمع آوری زباله که در ایام تعطیلات با رشد بیش از سه برابری برخوردار میشود تا دپوی زبالهها در کنار سواحل و سرازیر شدن شیرابهها به دریا که انسانهای زیادی از دریا و ماهیان آن استفاده میکنند و در نهایت هزینه سنگین انتقال زباله به منطقه عمارت در محور هراز شهرستان آمل که در طی این سالها مشکلات جدی را برای مسئولان ایجاد کرد.
اما آنچه دارای اهمیت اساسی است اینکه به نظر میرسد در مدیریت کلان کشور و استان هیچگونه دغدغهای درباره حفظ منابع طبیعی مازندران بهعنوان فرصتی برای صنعت توریسم وجود ندارد که گواه این مدعا دپوی زباله در سواحل بیشتر شهرهای ساحلی مازندران است.
مسئولانی که خود در ایام مختلف سال مهمان مازندران هستند و از نزدیک شاهد مشکلات زباله شمال کشور هستند، چرا برای حل این معضل فکری نمیکنند و گمان میرود که این مسئله نیز به نوشدارو پس از مرگ سهراب تبدیل شود و زمانی زباله برای ما بهعنوان دغدغه محسوب شود که بخش عمدهای از منابع طبیعی مازندران از دست رفته است.
اکنون نهتنها نوار ساحلی مازندران در تصرف زبالههای صنعتی است، بلکه جنگلهای بکر این استان نیز هر روز بیشتر از دیروز غرق در زباله میشود و تبدیل به یک بحران جدی شده است.
علاوه بر آلودگیهایی که حاصل رهاسازی زباله بهدست گردشگران در دل تفرجگاهها است اما محل دپوی زبالهها از سوی شهرداریها و دهیاریهای مازندران نیز قابل تأمل است در حالی که حدود ۳۰ مرکز دپوی زباله در مازندران سرچشمههای آلودگیهایی هستند که به جان سلامت مردم افتادهاند ما اینک بیآنکه بدانیم در بسیاری موارد در حال استفاده از آب، هوا و میوهها و سبزیجات آلوده هستیم.
شیرابههای زباله که بعضاً حاصل انباشت زباله در ارتفاعات است به سمت دشت، مزارع، باغات، آبهای زیرزمینی و رودخانه و دریا سرازیر شده و نفوذ میکنند، در این شرایط فریادهای محیطزیست و فعالان زیستمحیطی فقط شنیده میشود اما بهجایی نمیرسد.
بر اساس برنامه پنجم توسعه قرار بود زبالههای شهرهای بالای ۲۰۰ هزار جمعیت به جای دفن به کمپوست تبدیل و یا بازیافت شوند اما در مازندران بهجز دو کارخانه کمپوست با ایرادهای زیاد و ظرفیت محدود چه اقدام جدی صورت گرفته است در صورتی که هماکنون در حال گذر از برنامه پنجم توسعه کشور هستیم.
حال با توجه به آمار مدیرکل محیط زیست مازندران در خصوص تولید روزانه ۳ هزار و ۲۰۰ تن زباله آنهم در روزهای عادی که این مقدار در ایام تعطیلات به بیش از ۳ برابر می رسد چه فکری باید برای محیط زیست مازندران کرد.
در کنار این معضلات به بحث جدی زبالههای بیمارستانی در این مجال نمیپردازیم که خود فاجعهای بس عظیم است.
با توجه به مشکلات اشارهشده حال فرهنگ تفکیک زباله از مبدأ، روشهای تولید زباله کمتر و چگونگی تبدیل زبالههای تر به کمپوست بهویژه در روستاها و همچنین آموزش عمومی به خانوادهها برای کمک به حفظ محیطزیست، جاهای خالی در فرهنگ عمومی ما هستند که امیدواریم در این زمینه مسئولان فرهنگی به ویژه ائمه جمعه فکری کنند.
نکته پایانی اینکه همه ما مردم مازندران باید با احساس مسئولیت نسبت به طبیعت منحصربهفرد بهعنوان یک هدیه الهی در مسئله فرهنگسازی تفکیک زباله، کاهش تولید زباله و از همه مهمتر برخورد با افراد هنجارشکن در ریختن زباله در دل طبیعت از جمله جنگلها و کوهها را در دستور کار قرار دهیم تا قدمی جدیتر نسبت به مسئولان امر برداریم.