اکنون حدود ۳۶ ماه از امضای برجام سپری شده است. به اذعان دولتمردان و رسانه‌های حامی دولت، برجام هیچ عایدی و دستاوردی برای مردم ایران نداشت. این در حالی است که حدود ۵ سال، ظرفیت‌های عظیم کشور معطل این توافق ماند و این رویکرد نادرست خسارات بزرگی به اقتصاد کشور وارد کرد.

کمترین انتظار افکار عمومی از دولت این است که صادقانه از مردم عذرخواهی کرده و ضمن اقدام عملی در تغییر ریل مدیریت امور اجرایی کشور، به رویکرد خسارت آفرین «اجرای توافق به هر قیمت» پایان دهد.

اما متأسفانه این روزها «انکار وعده‌های برجامی» و «حمله و توهین به منتقدان» به شاه‌بیت اظهارات مقامات ارشد دولت تبدیل شده است.

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه- ۳ تیر- در جمع نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در اظهارنظری قابل‌تأمل گفت:

«قرار نبود برجام تحریم‌های بانکی را حل کند»! وی پیش از این نیز-شهریور ۹۵- در اظهارنظری مشابه گفته بود: «هدف اصلی مذاکرات لغو تحریم‌ها نبود»!

ظریف با بی‌سواد! خطاب کردن منتقدان گفت:

«متأسفانه عده‌ای امروز از FATF تابویی ساخته‌اند که البته باید این را بگویم که اکثر کسانی که در خصوص این موضوع صحبت‌هایی را داشته‌اند، اطلاع چندانی از آن ندارند و بعضاً می‌گویندFATF شاید یک قرارداد باشد، شاید یک چارچوبی برای مذاکره است و یا اینکه آن‌ها احتمالاً نمی‌دانند چه تأثیراتی این موضوع می‌تواند برای کشور در پی داشته باشد که امروز من نمی‌خواهم در این رابطه صحبتی کنم».

«عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه نیز- ۲ تیر- در نهمین جشنواره تجلیل و تکریم از کارآفرینان و مدیران اشتغال‌زای کشور با اعلام اینکه برجام نیز مانند یک مسابقه فوتبال بود، گفت:

«ما برجام را طوری تنظیم کردیم که آمریکا نتواند هیچ اقدام حقوقی علیه ایران کندو در همین چارچوب در نیمه دوم گفت ما نیستیم و از آن خارج می‌شویم این نشانه توانمندی ماست.»

عراقچی با توهین به منتقدان گفت: «من نمی‌فهمم که چرا برخی از بازگشت تحریم‌ها لذت می‌برند. برخی کاسبان تحریمند که آن‌ها سر جای خود هستند برخی نیز کاسب سیاسی هستند و کیف می‌کنند که تحریم‌های آمریکا برگردد.»!

هزینه‌های سنگین

دلسوزان نظام و منتقدان روند مذاکرات هسته‌ای در طول مذاکرات بارها به این موضوع اشاره کردند که جدول زمان‌بندی انجام تعهدات طرفین و نوع تعهدات به هیچ عنوان با یکدیگر تناسبی ندارد؛ اما دولت آقای روحانی بی‌آن که تضمین محکم و غیرقابل تغییری از حریف بگیرد، بسیاری از تعهدات خود را به صورت کاملاً یکجانبه و شتابزده- طوریکه تعجب رسانه‌های غربی را برانگیخت- و به گونه‌ای که قابل بازگشت نیست، عملیاتی کرد. خروج بیش از ۱۲ هزار سانتریفیوژ از چرخه غنی‌سازی، توقف تحقیق و توسعه برای غنی‌سازی در فردو، بتن‌ریزی در قلب رآکتور اراک و خروج ۹۷۰۰ کیلوگرم از ده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد- که طی ده سال با تلاش دانشمندان هسته‌ای کشورمان به دست آورده بودیم- از کشور از جمله این اقدامات است که هزینه‌های سنگینی را در پی داشت.

آقای ظریف تاکید کرده است که «قرار نبود برجام تحریم‌های بانکی را حل کند»! این اظهارنظر تأسف برانگیز در حالی است که مذاکره و توافق یک توجیه بیشتر نداشت. چه آنها که غیرت فناوری ملی در عرصه هسته‌ای را داشتند و چه آنها که به این سرمایه بزرگ ملی بهای لازم را نمی‌دادند، در یک نکته مشترک بودند و آن اینکه در پسِ همه امتیازهایی که واگذار می‌شود، باید تحریم‌ها لغو شود.

آقای روحانی روز ۲۳ تیر ۹۴ به هنگام اعلام توافق، تصریح کرد «در روز اجرای توافق، همه تحریم‌های اقتصادی و مالی و بانکی و حتی موشکی و تسلیحاتی بالمرّه (یکجا) لغو خواهد شد و نه تعلیق».

روحانی همچنین-اسفند ۹۴- گفته بود: «ما در سال ۹۵ بهاری را آغاز می‌کنیم که در آن بانک‌ها و بیمه‌های ما تحریم نیستند و می‌توانیم با کشورهای مختلف تجارت داشته باشیم و سرمایه‌گذاری‌ها در کشور ما آغاز شده و قراردادهای بسیار مهمی در سطوح مختلف با کشورهای دنیا به امضا رسیده است».

اما برخلاف اظهارات دولتمردان، برجام نه تنها به لغو تحریم‌ها منجر نشد، بلکه- با قوانینی همچون آیسا و کاتسا ۲۰۱۷(مادر تحریم‌ها) زیرساخت تحریم‌ها را گسترده‌تر و گستاخی آمریکا را نیز افزونتر کرد و اقتصاد ایران را نیز معلق نگه داشت.

کاپ اخلاق!

چندی پیش آقای روحانی گفته بود که «برجام پیروزی اخلاقی ما بود»! اصلاح طلبان و رسانه‌های این طیف نیز بارها اعلام کرده‌اند که «برجام برتری حقوقی و اخلاقی ایران را نشان داد»!

حال سوالی که در افکار عمومی خطاب به دولتمردان و از جمله آقایان ظریف و عراقچی ایجاد می‌شود این است که ما در صنعت هسته‌ای بتن ریختیم که کاپ اخلاق برجام را بگیریم؟! اگر قرار بود تحریم‌ها سر جای خود باقی بماند، پس چرا در صنعت هسته‌ای بتن ریختیم؟!

در حال حاضر اروپایی‌ها به نیابت از آمریکا برای محدودسازی توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای به ایران فشار می‌آورند. در روزهای گذشته، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود: «عزم ما برای حفظ توافق هسته‌ای، در راستای منافع آمریکاست». موگرینی همچنین در هفته‌های گذشته گفته بود: «درباره برنامه موشکی ایران و موضوعات منطقه، اختلافی با آمریکا نداریم». همچنین «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه در هفته‌های گذشته گفته بود: «به خاطر ایران مقابل آمریکا نمی‌ایستیم» و…

در هفته‌های گذشته، رسانه‌های منطقه‌ای محتوای مذاکرات اخیر دولت آمریکا با اروپا را فاش کردند که نشان می‌دهد آمریکا قبل از خروج از برجام از اروپا برای ادامه فشار به ایران تضمین گرفته است.

با این حال ابراز اعتماد بلاوجه برخی دولتمردان و رسانه‌های حامی دولت به اروپا طی هفته‌های اخیر در حالی است که در یک توافق، یکی از چند طرف قرارداد کلاهبرداری کرده است. دیگر طرف‌ها نیز که کنار آن راهزن بوده‌اند، برخلاف تعهد، کمترین اعتراضی به کلاهبردار نمی‌کنند هیچ، بلکه از مالباخته می‌خواهند اگر سلاح و چماقی برای دفاع از خود دارد، در فرآیند مذاکره‌ای جدید، آن را هم واگذار کند!

هدف اصلی آمریکا و غرب از برجام، سلب اراده و اختیار ایران به واسطه انداختن کشورمان در یک کریدور بسته و مهندسی شده است. برجام به قمار با کلاهبرداری شبیه است که به هیچ قاعده‌ای در بازی وفادار نیست. ادامه یا قطع قمار با چنین کلاهبرداری در هر دو حال با زیان همراه است؛ اما زیان خاتمه دادن به بازی یکطرفه و فاقد کمترین چشم‌انداز برد، به مراتب کمتر از ادامه بازی و افزایش خسارت‌ها و بدتر از همه، به گروگان رفتن اراده است.