جوانان و آرزوهایی که با افزایش قیمت دلار دست نیافتنیتر شد
با قرض و وام قرار بود یک آپارتمان ۴۰ متری در یک منطقه متوسط تهران بخرم تا بعد از یک سال و نیم نامزدی بالاخره بتوانم زندگی مشترکم را شروع کنم، اما صاحب آپارتمان از یک هفته قبل یکباره ۲۵ میلیون تومان روی قیمت خانه کشید و وقتی با قیافه متعجبم روبهرو شد، گفت: قیمت […]
با قرض و وام قرار بود یک آپارتمان ۴۰ متری در یک منطقه متوسط تهران بخرم تا بعد از یک سال و نیم نامزدی بالاخره بتوانم زندگی مشترکم را شروع کنم، اما صاحب آپارتمان از یک هفته قبل یکباره ۲۵ میلیون تومان روی قیمت خانه کشید و وقتی با قیافه متعجبم روبهرو شد، گفت: قیمت دلار بالا کشیده!
این داستان یک هفته گذشته یک جوان معمولی ایرانی است که احتمالاً داستان زندگی چند میلیون جوان دیگر هم هست، جوانی که ویژگی سنش اقتضا میکند تلاش کند و بر پایه تلاشش برنامهریزی کند تا آیندهای روشن برای خود، ترسیم کند اما زمانی که زمام برنامهریزی و آینده روشن او به دست بیبرنامگی اقتصادی بیفتد یعنی آغاز ناکامی و ناامیدی! امیدی که موتور محرک برای فعالیت یک جوان است.
تلاطم قیمت ارز از یک منظر یک معضل اقتصادی است اما از دیگر سو عامل بسیاری از ناهنجاریهای روانی و اجتماعی تلقی میشود.
تقی ابوطالبی احمدی روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه بیثباتی در جامعه پیرامون هر موضوعی، نگرانی و استرس را در مردم افزایش میدهد، گفت: بیثباتی اقتصادی در کشور، ناامنی عاطفی و روانی ایجاد میکند و علاوه بر آن به عقیده روانشناسان عامل اصلی بیماری سایکو سوماتیک (روانتنی) استرس و اضطراب است و بیثباتی در جامعه یکی از عواملی است که به استرس و اضطراب دامن میزند.
وی افزود: جوانان از آنجا که به دنبال برنامهریزی در زندگی خود هستند در بیثباتیهای اقتصادی و اجتماعی بیشترین میزان استرس را متحمل میشوند و ناکامی و به تبع آن بروز خشونت نیز از نتایج این بیثباتیهاست.
*نمیتوانیم برنامهریزی کنیم!
ناتوانی در برنامهریزی به دلیل عدم پیشبینی آینده و از کنترل خارج شدن شرایط، یکی از مهمترین دغدغههای این روزهای جوانان است.
شاید بیان گفتوگوهایی که در ادامه میآید برای بسیاری از افراد تکراری باشد، چون واقعیتی پر تکرار در روزهای گذشته کشور بود که شنونده را مغموم و غصهدار میکرد و غصه جوان خوردن چقدر سخت است! «با پرخاش در پاسخ به سؤالم که چرا دنبال خرید دلار است، میگوید: فردا پولم ارزش امروز را ندارد؛ دلار خریدن شاید کار خوبی نباشد اما مجبورم، همه سرمایهام همین چند میلیون است، اینجا دیگر جای زندگی نیست معلوم نیست چه میشود».
«از بیثباتیهای قیمت ارز عصبانی است، صندلی جلوی تاکسی نشسته و از ضرر چند میلیونیاش در فروش ابزارآلات میگوید و راننده هم که مرد جوانی است با چهره درهم میگوید نمیتوان برنامهریزی درستی داشت، باید سرمایه را حداقل به دلار تبدیل کرد تا ارزش پول کم نشود و بعد جُکی دلاری میگوید که این روزها در فضای مجازی میچرخد».
*روح امید جوانان ایرانی در مسلخ ناتوانی کنترل قیمت دلار
بیراه نیست اگر ادعا کنیم مهمترین قشری که از بیثباتی و تلاطم در بازار ارز متضرر شدند جوانان این کشور بودند، جوانانی که ژنشان معمولی است و باید نان همت خود را بخورند و چنین نوسانات و تغییراتی در عرصه اقتصادی، روح امید را در جانشان میخشکاند.
جوانانی که چرخ رشد جامعه روی دوش آنهاست و ناامیدیشان یعنی توقف و ایست کشور!